پرش به محتوا

قاآنی، حبیب‌الله بن محمدعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ع‎ا' به 'ع‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه')
خط ۴۶: خط ۴۶:


==تحصیل و زندگی==
==تحصیل و زندگی==
قاآنی در هفت‎سالگی، به مکتب می‌رود و در یازده‌سالگی پدرش را از دست می‌دهد و با خانواده خود به تنگدستی می‌افتد؛ چنانکه در شرح‌حال خود نوشته است، در این هنگام «از نعیم دنیا جز فرش و حصیر و قرص خمیری هیچ نداشتم و احتیاجم بر آن داشت که خود، پدر خویش شده، راهی پیش گیرم. طریق اسلاف شایسته دیدم.» بدون تشویق و تحریک کسی، حجره‌ای در یکی از مدارس گرفته و به درس و مشق می‌پردازد. ازآنجاکه طبعی موزون داشته، یکی دو قصیده در ستایش حسینعلی میرزا، فرمانفرمای فارس می‌سراید و در ازای آن، شاهزاده نامبرده، مستمری ناچیزی برای وی مقرر می‌دارد. شاعر به همین مقرری قناعت کرد و در تحصیل علوم، چنان توسن همت به جولان درآورد که در سال نگذشت، بر همگان پیشی گرفت «به نوعی که هرکس می‌دید، شگفتی‎ها می‌کرد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/5 همان]</ref>.
قاآنی در هفت‎سالگی، به مکتب می‌رود و در یازده‌سالگی پدرش را از دست می‌دهد و با خانواده خود به تنگدستی می‌افتد؛ چنانکه در شرح‌حال خود نوشته است، در این هنگام «از نعیم دنیا جز فرش و حصیر و قرص خمیری هیچ نداشتم و احتیاجم بر آن داشت که خود، پدر خویش شده، راهی پیش گیرم. طریق اسلاف شایسته دیدم.» بدون تشویق و تحریک کسی، حجره‌ای در یکی از مدارس گرفته و به درس و مشق می‌پردازد. ازآنجاکه طبعی موزون داشته، یکی دو قصیده در ستایش حسینعلی میرزا، فرمانفرمای فارس می‌سراید و در ازای آن، شاهزاده نامبرده، مستمری ناچیزی برای وی مقرر می‌دارد. شاعر به همین مقرری قناعت کرد و در تحصیل علوم، چنان توسن همت به جولان درآورد که در سال نگذشت، بر همگان پیشی گرفت «به نوعی که هرکس می‌دید، شگفتی‌ها می‌کرد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/5 همان]</ref>.


وی چند سالی هم در اصفهان، به تکمیل علوم ادبیات و زبان عربی و علوم ریاضی و معارف اسلامی پرداخت و سپس به شیراز بازگشت. هنگامی‌که شانزده ساله بود، با ورود شاهزاده حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه فرزند دیگر فتحعلی شاه به شیراز، مورد لطف و عنایت وی قرار گرفته و از تشویق‌های او برخوردار گشت. در همان سال (1329ق)، شاهزاده مزبور به فرمانفرمایی خراسان منصوب گشت و قاآنی نیز همراه او، روانه مشهد شد و در آن شهر، با پشتیبانی شاهزاده، به تحصیل علم و حکمت ادامه داد و نیز به سرودن شعر راغب‎تر شد و ازاین‎پس تخلص خود را که «حبیب» بود، به مناسبت نام فرزند حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه (اوکتای قاآن)، به قاآنی تغییر داد. شاعر هنگام جلوس محمدشاه بر تخت سلطنت، به حلقه شاعران دربار وی پیوست و از شاه لقب «حسان‌العجم» (به نام حسان ابن ثابت مداح حضرت رسول(ص)) گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان، ص6]</ref>.
وی چند سالی هم در اصفهان، به تکمیل علوم ادبیات و زبان عربی و علوم ریاضی و معارف اسلامی پرداخت و سپس به شیراز بازگشت. هنگامی‌که شانزده ساله بود، با ورود شاهزاده حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه فرزند دیگر فتحعلی شاه به شیراز، مورد لطف و عنایت وی قرار گرفته و از تشویق‌های او برخوردار گشت. در همان سال (1329ق)، شاهزاده مزبور به فرمانفرمایی خراسان منصوب گشت و قاآنی نیز همراه او، روانه مشهد شد و در آن شهر، با پشتیبانی شاهزاده، به تحصیل علم و حکمت ادامه داد و نیز به سرودن شعر راغب‎تر شد و ازاین‎پس تخلص خود را که «حبیب» بود، به مناسبت نام فرزند حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه (اوکتای قاآن)، به قاآنی تغییر داد. شاعر هنگام جلوس محمدشاه بر تخت سلطنت، به حلقه شاعران دربار وی پیوست و از شاه لقب «حسان‌العجم» (به نام حسان ابن ثابت مداح حضرت رسول(ص)) گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان، ص6]</ref>.


در سال 1253 که محمدشاه برای فتح غوریان و قندهار عازم آن دیار گشت، وی ملتزم رکاب بود، ولی در میانه راه، به علت بیماری، با اجازه شاه، به تهران بازگشت. پس از مراجعت شاه، قصیده مفصلی سرود که در آن از دلیری و پیروزی ایرانیان و حسن رفتار محمدشاه با اسیران افغانی و اظهار تنفر از کارشکنی سفیر انگلیس و اشغال سواحل جنوبی ایران به‌وسیله کشتی‎های جنگی انگلستان، سخن رانده بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان]</ref>.
در سال 1253 که محمدشاه برای فتح غوریان و قندهار عازم آن دیار گشت، وی ملتزم رکاب بود، ولی در میانه راه، به علت بیماری، با اجازه شاه، به تهران بازگشت. پس از مراجعت شاه، قصیده مفصلی سرود که در آن از دلیری و پیروزی ایرانیان و حسن رفتار محمدشاه با اسیران افغانی و اظهار تنفر از کارشکنی سفیر انگلیس و اشغال سواحل جنوبی ایران به‌وسیله کشتی‌های جنگی انگلستان، سخن رانده بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان]</ref>.


قاآنی علاوه بر احاطه کامل به زبان و ادبیات فارسی، زبان عربی و ترکی را به حد کمال می‌دانسته و نیز نخستین شاعر فارسی‌زبان است که با زبان فرانسه و انگلیسی آشنایی داشته است. میرزا طاهر دیباچه‎نگار، درباره او نگاشته است که «اندک زمانی در این زبان [فرانسه] به‌طوری تسلط یافت که هنگام تکلم اگر به تغییر صورت و لباس رفع شبهه و التباس نمی‌شد، کسی واقف از آن نمی‌گشت که گوینده، پارسی است یا پاریسی». یکی از نشانه‌های فرانسه دانستن قاآنی، ترجمه کتابی به این زبان در امر فلاحت است که امیرکبیر (متوفی 1268ق) به او محول کرد. داستان از این قرار بوده که امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت، مواجب شاعر را از فهرست کارکنان دولتی حذف می‌کند و می‌گوید دولت به شاعر نیاز ندارد. شاهزاده اعتضادالسلطنه که در آن زمان، حامی وی بوده، در نزد امیر از قاآنی وساطت کرده و از او درخواست نمود که بار دیگر امر مواجب او را برقرار سازد. امیر می‌پرسد قاآنی غیر از شاعری چه هنر دیگری دارد و چون به عرض می‌رسد که او زبان فرانسه می‌داند، امیر کتابی را در امر فلاحت برای ترجمه به قاآنی سپرد و شاعر هر هفته جزوه‌ای از آن را از فرانسه به فارسی ترجمه می‌کرد و توسط اعتضادالسلطنه پیش امیر می‌فرستاد و در ازای آن، مزدی در حدود پنج تومان آن‎وقت می‌گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان، ص6- 7]</ref>.
قاآنی علاوه بر احاطه کامل به زبان و ادبیات فارسی، زبان عربی و ترکی را به حد کمال می‌دانسته و نیز نخستین شاعر فارسی‌زبان است که با زبان فرانسه و انگلیسی آشنایی داشته است. میرزا طاهر دیباچه‎نگار، درباره او نگاشته است که «اندک زمانی در این زبان [فرانسه] به‌طوری تسلط یافت که هنگام تکلم اگر به تغییر صورت و لباس رفع شبهه و التباس نمی‌شد، کسی واقف از آن نمی‌گشت که گوینده، پارسی است یا پاریسی». یکی از نشانه‌های فرانسه دانستن قاآنی، ترجمه کتابی به این زبان در امر فلاحت است که امیرکبیر (متوفی 1268ق) به او محول کرد. داستان از این قرار بوده که امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت، مواجب شاعر را از فهرست کارکنان دولتی حذف می‌کند و می‌گوید دولت به شاعر نیاز ندارد. شاهزاده اعتضادالسلطنه که در آن زمان، حامی وی بوده، در نزد امیر از قاآنی وساطت کرده و از او درخواست نمود که بار دیگر امر مواجب او را برقرار سازد. امیر می‌پرسد قاآنی غیر از شاعری چه هنر دیگری دارد و چون به عرض می‌رسد که او زبان فرانسه می‌داند، امیر کتابی را در امر فلاحت برای ترجمه به قاآنی سپرد و شاعر هر هفته جزوه‌ای از آن را از فرانسه به فارسی ترجمه می‌کرد و توسط اعتضادالسلطنه پیش امیر می‌فرستاد و در ازای آن، مزدی در حدود پنج تومان آن‎وقت می‌گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17868/1/6 همان، ص6- 7]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش