پرش به محتوا

غزلیات خواجوی کرمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'م‎ب' به 'م‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ک' به 'ی‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'م‎ب' به 'م‌ب')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۲: خط ۵۲:
# بدایع ‎الجمال: مشتمل بر قصاید و ترکیبات و غزلیات و رباعیات که دفتر غزلیات‎ آن به نام شوقیات خوانده شده و 4340 بیت می‌باشد. پس تمام اشعار خواجو که در این چند دفتر‎ جمع‎ و به چاپ‎ رسیده در حدود 15076 بیت است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/954/48 ر.ک: رادفر، ابوالقاسم، ص‎48]</ref>.  
# بدایع ‎الجمال: مشتمل بر قصاید و ترکیبات و غزلیات و رباعیات که دفتر غزلیات‎ آن به نام شوقیات خوانده شده و 4340 بیت می‌باشد. پس تمام اشعار خواجو که در این چند دفتر‎ جمع‎ و به چاپ‎ رسیده در حدود 15076 بیت است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/954/48 ر.ک: رادفر، ابوالقاسم، ص‎48]</ref>.  


از‎ وجوه تمایز دیوان خواجو نسبت به بسیاری از دیوان‌های شعر فارسی، تقسیم‎بندی موضوعی شعرهاست. خواجو احتمالاً خود شعرهایش را به این شکل درآورده است. چنان‌که گذشت دیوان خواجو به دو‎ بخش‎ عمده صنایع‎ الکمال و بدایع ‎الجمال منقسم می‌شود. پیش از خواجو این تقسیم‎بندی در شعرهای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و امیرخسرو دهلوی سابقه داشته و بعد‎ از‎ او در‎ جامی اتّفاق افتاده است. خواجو شاید در این وجه از شعرها تحت تأثیر شاعران پیش از‎ خود، به‎خصوص [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بوده باشد. در دیوان چاپی گاه این تقسیم‎بندی‎ به‎ هم‎ خورده است؛ بدین شکل که یک غزل در نسخه «اساس» و «ب» در «بدایع ‎الجمال» است و این را نسخه «مج» ‎‎که‎ مصحّح در اختیار نداشته هم تأیید می‌کند؛ ولی در دیوان چاپی در «صنایع ‎الکمال» و گاه‎ یک‎ غزل که جایگاهش در «سفریات» است و محتوای آن تأیید می‌کند که در «سفر» سروده شده‎، در بین غزل‎های «حضریات» است و نیز گاه غزلی در بین قصیده‌های دیوان چاپی‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53035/110 ر.ک: جلال‎پور، حسین، ص110]</ref>.  
از‎ وجوه تمایز دیوان خواجو نسبت به بسیاری از دیوان‌های شعر فارسی، تقسیم‌بندی موضوعی شعرهاست. خواجو احتمالاً خود شعرهایش را به این شکل درآورده است. چنان‌که گذشت دیوان خواجو به دو‎ بخش‎ عمده صنایع‎ الکمال و بدایع ‎الجمال منقسم می‌شود. پیش از خواجو این تقسیم‌بندی در شعرهای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و امیرخسرو دهلوی سابقه داشته و بعد‎ از‎ او در‎ جامی اتّفاق افتاده است. خواجو شاید در این وجه از شعرها تحت تأثیر شاعران پیش از‎ خود، به‎خصوص [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] بوده باشد. در دیوان چاپی گاه این تقسیم‌بندی‎ به‎ هم‎ خورده است؛ بدین شکل که یک غزل در نسخه «اساس» و «ب» در «بدایع ‎الجمال» است و این را نسخه «مج» ‎‎که‎ مصحّح در اختیار نداشته هم تأیید می‌کند؛ ولی در دیوان چاپی در «صنایع ‎الکمال» و گاه‎ یک‎ غزل که جایگاهش در «سفریات» است و محتوای آن تأیید می‌کند که در «سفر» سروده شده‎، در بین غزل‎های «حضریات» است و نیز گاه غزلی در بین قصیده‌های دیوان چاپی‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53035/110 ر.ک: جلال‎پور، حسین، ص110]</ref>.  
   
   
می‌توان ادعا کرد که خواجو یکی از شاعران بزرگ عرصه‎ی ادب در قرن هشتم بوده که با سرودن اشعار و به‎خصوص غزلیات آکنده‎ از‎ شور و حال، جایگاه خاصی در‎ ادبیات‎ ایران‎زمین دارا می‌باشد؛ ولی با کمال تأسف باید اذعان نمود جایگاه این شاعر در حد استحقاق و شایستگی وی مورد توجه قرار نگرفته‎، بلکه‎ تا حدودی هم غریب‎ واقع‎ شده است؛ شاعری که حتی سلطان غزل، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|خواجه شیراز]] به الهام گرفتن از او اعتراف دارد و شاید سخنی بهتر از این جهت ختم کلام نباشد که بداقبالی شاعر از آنجاست‎ که‎ در برهه‌ای از زمان قرار گرفته که [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] عاشق و شیرین در پیش آن و حافظ رند در پس آن واقع شده‌اند؛ زیرا در عرصه غزل، ظهور و یکه‌تازی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ‎]] شیرین‌کلام، طومار‎ دیوان غزل‎سرایان را در هم نوردیده و بازار آنان را بی‌رونق نمود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/69505/171 ر.ک: رجبی، ایوب؛ عزتی‌فر، سیمین، ص171]</ref>.
می‌توان ادعا کرد که خواجو یکی از شاعران بزرگ عرصه‎ی ادب در قرن هشتم بوده که با سرودن اشعار و به‎خصوص غزلیات آکنده‎ از‎ شور و حال، جایگاه خاصی در‎ ادبیات‎ ایران‎زمین دارا می‌باشد؛ ولی با کمال تأسف باید اذعان نمود جایگاه این شاعر در حد استحقاق و شایستگی وی مورد توجه قرار نگرفته‎، بلکه‎ تا حدودی هم غریب‎ واقع‎ شده است؛ شاعری که حتی سلطان غزل، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|خواجه شیراز]] به الهام گرفتن از او اعتراف دارد و شاید سخنی بهتر از این جهت ختم کلام نباشد که بداقبالی شاعر از آنجاست‎ که‎ در برهه‌ای از زمان قرار گرفته که [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] عاشق و شیرین در پیش آن و حافظ رند در پس آن واقع شده‌اند؛ زیرا در عرصه غزل، ظهور و یکه‌تازی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ‎]] شیرین‌کلام، طومار‎ دیوان غزل‎سرایان را در هم نوردیده و بازار آنان را بی‌رونق نمود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/69505/171 ر.ک: رجبی، ایوب؛ عزتی‌فر، سیمین، ص171]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش