۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تو' به 'تو') |
جز (جایگزینی متن - 'لت' به 'لت') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ایشان در معنا و شرح این رباعی میگوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر میکنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که بهمنزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>. | ایشان در معنا و شرح این رباعی میگوید: حضرت حق سبحانه و تعالی برای رفع تعجب در حشر و نشر، نوعی کرده که در هر روز و شب مردمان مشاهده حشر و نشر میکنند. چون شب شود، مردمان همه بمیرند و چون باد سحر که بهمنزله صور است بوزد، مردمان شروع در زنده شدن کنند تا طلوع آفتاب همگی زنده شوند<ref>ر.ک: همان، ص68</ref>. | ||
باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهلبیت تخلف نمودهاند و در دریای ضلالت غرق گشتهاند. در این بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر میشود فعل خداست. نویسنده درباره آنان میگوید: قبح این مذهب در مرتبهای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، میگفته که الاغ بِشر، | باب بعدی کتاب درباره جبر و اختیار است. نویسنده، معتقد است که کسانی چون جهمیه، اشعریه و معتزله درباره جبر و تفویض از سفینه نجات اهلبیت تخلف نمودهاند و در دریای ضلالت غرق گشتهاند. در این بین جهمیه این اعتقاد دارند که بنده هیچ قدرت ندارد، بلکه هر فعلی از بنده ظاهر میشود فعل خداست. نویسنده درباره آنان میگوید: قبح این مذهب در مرتبهای است که بر مجانین و صبیان پوشیده نیست و نقل است که علاف (ابوهذیل محمد بن هذیل علاف) که از فضلای معتزله است در حق بِشر که از فضلای جبریه است، میگفته که الاغ بِشر، عاقلتر است از بِشر؛ زیراکه الاغش هرگاه به جویی برسد و داند که مقدورش هست جستن، میجهد و اگر داند که مقدورش نیست، نمیجهد؛ پس الاغ بشر، فرق میان فعل مقدور و غیر مقدور خود کرده و بشر این فرق نکرده<ref>ر.ک: همان، ص71-72</ref>. | ||
اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه میکند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق میکند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. | اهل تفویض نیز سه طایفه مفوضه، مصوبه و معتزله هستند و قول هر سه باطل است<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> و مذهب حق این است که بنده، فاعل فعل خود است و آنچه میکند از خیر و شر، قضا و قدر اختیاری و مشیت و اراده غیر حتمی الهی بدان تعلق گرفته است و طاعت را به توفیق میکند و معصیت را به خذلان<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. |
ویرایش