۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'هس' به 'هس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
قوم عرب از کهنترین ملتهای جهان بشمار میآید؛ بهطوریکه درازترین عمر در بین ملتها و وسیعترین حکومتها و سلطنتها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» بهصورت بدویت زندگی میکردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | قوم عرب از کهنترین ملتهای جهان بشمار میآید؛ بهطوریکه درازترین عمر در بین ملتها و وسیعترین حکومتها و سلطنتها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» بهصورت بدویت زندگی میکردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگفرزند «سام بن نوح» بشمار میآیند. این قوم در شمال جزیرةالعرب زندگی میکردند و در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح، به هنگام تسلط آشوریان بر آنان، | قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگفرزند «سام بن نوح» بشمار میآیند. این قوم در شمال جزیرةالعرب زندگی میکردند و در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح، به هنگام تسلط آشوریان بر آنان، بهسوی بلاد یمن کوچ کردند و در آنجا دولت نوینی تشکیل دادند که تاریخنگاران عرب آنان را «سبأ نخستین» نامگذاری کردهاند..<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آنها «اسماعیلیه» میگویند. پس از بیست نسل او، نوادهاش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آنها «اسماعیلیه» میگویند. پس از بیست نسل او، نوادهاش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نویسنده در این بخش، درباره محل زندگی، مدت حکومت، جنگها و درگیریها، چگونگی انقراض یا بقا و... هریک از این سه گروه و اولاد و احفاد آنان مطالب ارزندهای ارائه نموه است. | نویسنده در این بخش، درباره محل زندگی، مدت حکومت، جنگها و درگیریها، چگونگی انقراض یا بقا و... هریک از این سه گروه و اولاد و احفاد آنان مطالب ارزندهای ارائه نموه است. | ||
قبایل عدنانی، از قبایلی بودند که در اوج سادگی به سر میبردند و دارای حکومت و دولتی صاحبنام نبودند و تابع حکومتهای دیگر بودند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. تااینکه رسول خدا از میان آنان ظهور نمود و دین اسلام را در میان قوم خود منتشر نمود، سپس | قبایل عدنانی، از قبایلی بودند که در اوج سادگی به سر میبردند و دارای حکومت و دولتی صاحبنام نبودند و تابع حکومتهای دیگر بودند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. تااینکه رسول خدا از میان آنان ظهور نمود و دین اسلام را در میان قوم خود منتشر نمود، سپس بهسوی مدینه هجرت کرد و ازآنپس اسلام به میان تمامی قبایل عرب نفوذ نمود و اندی نگذشت که اسلام از مرزهای عرب فراتر رفت و مناطقی همچون ایران و اروپا را درنوردید و تا قلب فرانسه راه یافت<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref>. | ||
نویسنده در ادامه درباره حکومت عباسیان بر بلاد اسلام خصوصاً بر اسپانیا سخن به میان آورده، سپس درباره حاکمیت مسلمانان در برخی از مناطق دیگر همچون «طرابلس»، «الجزایر»، «تونس»، «مراکش»، «جزیرةالعرب»، «یمن»، «عمان»، «بحرین» و... سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص43-71</ref>. | نویسنده در ادامه درباره حکومت عباسیان بر بلاد اسلام خصوصاً بر اسپانیا سخن به میان آورده، سپس درباره حاکمیت مسلمانان در برخی از مناطق دیگر همچون «طرابلس»، «الجزایر»، «تونس»، «مراکش»، «جزیرةالعرب»، «یمن»، «عمان»، «بحرین» و... سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص43-71</ref>. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
او مسیر هشتاد کیلومتری بین جده تا مکه را<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>، با اسب پیمود<ref>ر.ک: همان، ص106</ref> و در روز پنجشنبه سوم ذیحجه<ref>ر.ک: همان، ص107</ref> از «باب جرول» وارد مکه گردید<ref>ر.ک: همان</ref> و بعد از سعی، در «دارالاماره» اقامت گزید<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | او مسیر هشتاد کیلومتری بین جده تا مکه را<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>، با اسب پیمود<ref>ر.ک: همان، ص106</ref> و در روز پنجشنبه سوم ذیحجه<ref>ر.ک: همان، ص107</ref> از «باب جرول» وارد مکه گردید<ref>ر.ک: همان</ref> و بعد از سعی، در «دارالاماره» اقامت گزید<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | ||
خدیو در روز شنبه، پنجم ذیحجه، به زیارت بقاع متبرکه رفت. او ابتدا به «معلا» و سپس | خدیو در روز شنبه، پنجم ذیحجه، به زیارت بقاع متبرکه رفت. او ابتدا به «معلا» و سپس بهسوی «حجون»، سپس بهسوی «جَروَل» حرکت کردد. سپس به زیارت جایگاه تولد پیامبر(ص) و محل تولد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] (به عقیده نویسنده جایگاه تولد حضرت علی در مکانی نزدیک جایگاه تولد پیامبر(ص) بوده است) رفت<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. سپس به محل اقامت خود بازگشته و بعد از ظهر این روز - همانند بعد از ظهر بسیاری از روزهایی که در آنجا اقامت داشت - وقت خود را به مراجعهکنندگان اختصاص داد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
پس از غروب همین روز به زیارت خانه خدا رفت و در کعبه را بر وی گشودند و به درون کعبه وارد شد<ref>ر.ک: همان</ref>. ایشان در روز دوشنبه هفتم ذیحجه، شبهنگام بعد از طواف، دستور عزیمت | پس از غروب همین روز به زیارت خانه خدا رفت و در کعبه را بر وی گشودند و به درون کعبه وارد شد<ref>ر.ک: همان</ref>. ایشان در روز دوشنبه هفتم ذیحجه، شبهنگام بعد از طواف، دستور عزیمت بهسوی عرفات را صادر نمود<ref>ر.ک: همان، ص114</ref>. | ||
خدیو بعد از پایان اعمال حج تا 14 ذیحجه در مکه اقامت گزید و در همان روز بههمراه حاجیان کمبضاعت به سمت «بحره» حرکت نمود و سه ساعت بعد از غروب آفتاب به آنجا رسید<ref>ر.ک: همان، ص351-352</ref>. سپس به سمت جده حرکت کرد<ref>ر.ک: همان، ص352</ref> و سوار بر کشتی شد و | خدیو بعد از پایان اعمال حج تا 14 ذیحجه در مکه اقامت گزید و در همان روز بههمراه حاجیان کمبضاعت به سمت «بحره» حرکت نمود و سه ساعت بعد از غروب آفتاب به آنجا رسید<ref>ر.ک: همان، ص351-352</ref>. سپس به سمت جده حرکت کرد<ref>ر.ک: همان، ص352</ref> و سوار بر کشتی شد و بهسوی «وجه» به راه افتاد<ref>ر.ک: همان، ص353</ref> و در آخر ماه دسامبر از «وجه» با شتر به سمت مدینه حرکت نمود<ref>ر.ک: همان، ص355</ref>. خدیو بخشی از این مسیر را با قطار پیمود و در پایان روز نهم ژانویه به مدینه رسید<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>. | ||
ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا | ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا بهسوی تبوک حرکت کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>. | ||
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده میشود. آنان خانههای خود را بهوسیله صنایع دستی... و نیز با فرشهای قیمتی از قالیهای کمیاب ایرانی، تزیین میکنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده میشود. آنان خانههای خود را بهوسیله صنایع دستی... و نیز با فرشهای قیمتی از قالیهای کمیاب ایرانی، تزیین میکنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راههای منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است. | نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راههای منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است. | ||
بتنونی در توصیف اماکن به ریزهکاریها دقت دارد؛ بهگونهای که خواننده خود را در آن فضا میبیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنیعامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقعتر است و بهوسیله پلهای سنگی به دَرِ آن که | بتنونی در توصیف اماکن به ریزهکاریها دقت دارد؛ بهگونهای که خواننده خود را در آن فضا میبیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنیعامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقعتر است و بهوسیله پلهای سنگی به دَرِ آن که بهسوی شمال باز میگردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد میشوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد میشوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصورهای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده میشود که نشاندهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش