۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هخ' به 'هخ') |
جز (جایگزینی متن - 'نر' به 'نر') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
کتاب دارای سیزده جلد است. دوازده جلد آن مربوط به اصل مطالب کتاب است و در جلد سیزدهم فهارس مجلدات قبلی ذکر شده است. هر جلدی از کتاب را یک نفر بهعنوان رساله دانشگاهی زیر نظر دکتر شاهد بوشیخی تحقیق کرده است. جلد اول حاوی تقدیمیه دکتر اسماعیل محمد بشری (مدیر دانشکده)، مقدمه دکتر مصطفی مسلم، معرفی کتاب، مقدمه تفسیر و محتوای مطالب از سوره حمد تا بقره است. در سایر مجلدات بهترتیب به تفسیر سورههای فاتحه و بقره، آل عمران و نساء، مائده و انعام، اعراف تا توبه، یونس تا ابراهیم، حجر تا سوره کهف، سوره مبارکه مریم تا مؤمنون، نور تا قصص، عنکبوت تا صافات، ص تا جاثیه، احقاف تا صف و جمعه تا ناس، پرداخته شده است. | کتاب دارای سیزده جلد است. دوازده جلد آن مربوط به اصل مطالب کتاب است و در جلد سیزدهم فهارس مجلدات قبلی ذکر شده است. هر جلدی از کتاب را یک نفر بهعنوان رساله دانشگاهی زیر نظر دکتر شاهد بوشیخی تحقیق کرده است. جلد اول حاوی تقدیمیه دکتر اسماعیل محمد بشری (مدیر دانشکده)، مقدمه دکتر مصطفی مسلم، معرفی کتاب، مقدمه تفسیر و محتوای مطالب از سوره حمد تا بقره است. در سایر مجلدات بهترتیب به تفسیر سورههای فاتحه و بقره، آل عمران و نساء، مائده و انعام، اعراف تا توبه، یونس تا ابراهیم، حجر تا سوره کهف، سوره مبارکه مریم تا مؤمنون، نور تا قصص، عنکبوت تا صافات، ص تا جاثیه، احقاف تا صف و جمعه تا ناس، پرداخته شده است. | ||
نویسنده، بسیار از «الاستغناء» ادفوی استفاده کرده است؛ هرچند عمده استفاده از این کتاب برای اختیار غرائب و نوادر بوده است (او شاگرد ادفوی هم بوده و | نویسنده، بسیار از «الاستغناء» ادفوی استفاده کرده است؛ هرچند عمده استفاده از این کتاب برای اختیار غرائب و نوادر بوده است (او شاگرد ادفوی هم بوده و ازاینرو میتوان گفت برخی موارد را مستقیما هم از استادش گرفته است). | ||
همچنین از «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان]]» طبری بهصورت مباشر نقل کرده است؛ البته اسانید را حذف کرده و صرفا قول منسوب به صحابی و تابعی و غیره را ذکر کرده است؛ بهعلاوه در کلام طبری دخل و تصرف مختصری کرده است. ازآنجاکه تفسیر طبری از بارزترین مصادر [[مکی بن حموش|مکی]] است، وی در مرویات و اخبار و اقوال نیز از آن بهره برده است. از دیگر منابع کتاب میتوان تفسیر ابن عباس را ذکر کرد؛ بهنحوی که تفسیر هیچ آیهای، خالی از قول ابن عباس نیست. همچنین نویسنده از تفسیر ماوردی نیز در نگارش این اثر بهره برده است. در واقع استفاده [[مکی بن حموش|مکی]] از موارد سابق را میتوان از منابع خاص این کتاب برشمرد. وی همچنین از کتابهای تفسیر عمومی نیز بهره برده که میتوان آنها را مصادر ثانویه این اثر بشمار آورد. از جمله مصادر عامه این اثر، تفسیرهای ابن سلام، فراء، ابوعبیده، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاج]]، نحّاس و همچنین کتابهای لغت و معاجم و نحو است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/28 ر.ک: ج1، الدراسة (معرفی کتاب)، ص28-30]</ref>. | همچنین از «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان]]» طبری بهصورت مباشر نقل کرده است؛ البته اسانید را حذف کرده و صرفا قول منسوب به صحابی و تابعی و غیره را ذکر کرده است؛ بهعلاوه در کلام طبری دخل و تصرف مختصری کرده است. ازآنجاکه تفسیر طبری از بارزترین مصادر [[مکی بن حموش|مکی]] است، وی در مرویات و اخبار و اقوال نیز از آن بهره برده است. از دیگر منابع کتاب میتوان تفسیر ابن عباس را ذکر کرد؛ بهنحوی که تفسیر هیچ آیهای، خالی از قول ابن عباس نیست. همچنین نویسنده از تفسیر ماوردی نیز در نگارش این اثر بهره برده است. در واقع استفاده [[مکی بن حموش|مکی]] از موارد سابق را میتوان از منابع خاص این کتاب برشمرد. وی همچنین از کتابهای تفسیر عمومی نیز بهره برده که میتوان آنها را مصادر ثانویه این اثر بشمار آورد. از جمله مصادر عامه این اثر، تفسیرهای ابن سلام، فراء، ابوعبیده، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاج]]، نحّاس و همچنین کتابهای لغت و معاجم و نحو است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/28 ر.ک: ج1، الدراسة (معرفی کتاب)، ص28-30]</ref>. |
ویرایش