پرش به محتوا

اللمعة في تحقيق مباحث الوجود و الحدوث و القدر و أفعال العباد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ل‎ت' به 'ل‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ل‎ت' به 'ل‌ت')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۶: خط ۴۶:
در بخشی از این مقاله قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم شده است. قضای علمی، علم به ضرورت وجود اشیاء و لزوم آنهاست که در این مرتبه، حکـم بـه‎ تحقـق‎ اشیاء در شرایط خاصی‎ شده‎ و این علم الهـی (خواه در مرتبـه ذات و خـواه در مرتبـه فعـل) منشـأ حتمیت و ضرورت اشیاء است. قدر علمی نیز به معنای تحدید هر شیء با تمام خصوصیاتش در علم الهـی اسـت‎، قبـل‎ از اینکـه عالم و اشیای حادث، خلق شـوند و این عـلم منشأ حدود و اندازه اشیاء است. قضای عینی، یعنی نفس ضرورت و حتمیت اشیاء از آن جهت که منتسب به واجب الوجود‎ است‎؛ به‌عبارت‎دیگر، ضرورت عینی و خارجی شیء، هنگام وجـود عـلت تامه‌اش می‌باشد. قدر عینی، نفس‎ تعیین وجود و اندازه وجود اشیاء است، از آن جهـت کـه منتسـب‎ بـه‎ خـدای‎ واجب الوجود می‌باشد و در حقیقت، خصوصیاتی اسـت کـه شیء از عللش، هنگام تحقق و تـلبس بـه وجود ‎‎خارجی‎ کسب می‌نماید و جایگاه و وضع شیء را در عالم وجود بیان می‌نماید. به‌طور‎ کلی‎، می‌توان‎ گفت که در مرتبه عینی، آن حقیقت علمی، حالت عینـی مــی‎یابـد و هــر پدیده‌ای در شرایط‎ و اندازه خـاص خـود، تحقق می‎یابد. قضا و قدر علمی، ناظر به تقدیر و ضرورت در‎ علم خداوند سبحان و تقدیر‎ و قضـای‎ عینـی، ناظر به تقدیر و ضرورت خارجی هستند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/77842/3 ر.ک: احمدوند، نفیسه، ص4-3]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/60 متن کتاب، ص61-60]</ref>‎.  
در بخشی از این مقاله قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم شده است. قضای علمی، علم به ضرورت وجود اشیاء و لزوم آنهاست که در این مرتبه، حکـم بـه‎ تحقـق‎ اشیاء در شرایط خاصی‎ شده‎ و این علم الهـی (خواه در مرتبـه ذات و خـواه در مرتبـه فعـل) منشـأ حتمیت و ضرورت اشیاء است. قدر علمی نیز به معنای تحدید هر شیء با تمام خصوصیاتش در علم الهـی اسـت‎، قبـل‎ از اینکـه عالم و اشیای حادث، خلق شـوند و این عـلم منشأ حدود و اندازه اشیاء است. قضای عینی، یعنی نفس ضرورت و حتمیت اشیاء از آن جهت که منتسب به واجب الوجود‎ است‎؛ به‌عبارت‎دیگر، ضرورت عینی و خارجی شیء، هنگام وجـود عـلت تامه‌اش می‌باشد. قدر عینی، نفس‎ تعیین وجود و اندازه وجود اشیاء است، از آن جهـت کـه منتسـب‎ بـه‎ خـدای‎ واجب الوجود می‌باشد و در حقیقت، خصوصیاتی اسـت کـه شیء از عللش، هنگام تحقق و تـلبس بـه وجود ‎‎خارجی‎ کسب می‌نماید و جایگاه و وضع شیء را در عالم وجود بیان می‌نماید. به‌طور‎ کلی‎، می‌توان‎ گفت که در مرتبه عینی، آن حقیقت علمی، حالت عینـی مــی‎یابـد و هــر پدیده‌ای در شرایط‎ و اندازه خـاص خـود، تحقق می‎یابد. قضا و قدر علمی، ناظر به تقدیر و ضرورت در‎ علم خداوند سبحان و تقدیر‎ و قضـای‎ عینـی، ناظر به تقدیر و ضرورت خارجی هستند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/77842/3 ر.ک: احمدوند، نفیسه، ص4-3]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/60 متن کتاب، ص61-60]</ref>‎.  


همچنین به این نکته اشاره شده که امکان تصور نظامی بهتر و کامل‎تر از آنچه وجود دارد نیست؛ چراکه علم خالق آن به نظام بهتر در وجود، علمی بدون نقص و رحمت واسعه حضرتش رحمتی است که بخلی در آن نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/64 ر.ک: متن کتاب، ص64]</ref>‎.  
همچنین به این نکته اشاره شده که امکان تصور نظامی بهتر و کامل‌تر از آنچه وجود دارد نیست؛ چراکه علم خالق آن به نظام بهتر در وجود، علمی بدون نقص و رحمت واسعه حضرتش رحمتی است که بخلی در آن نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/64 ر.ک: متن کتاب، ص64]</ref>‎.  


موضوع مقاله سوم، صحت تکلیف بندگان است. در این مقاله مبادی افعال انسان معرفی شده است. افعالی که بدون شعور صادر می‌شود، مانند هضم و نمو و افعالی که با شعور، اما بدون اختیار است، مانند توهم بیماری که سبب بیماری می‌شود. برخی افعال با شعور و اختیار است؛ یعنی با قدرت و اراده انسان انجام می‌شود. این افعال نیز بر دو قسم است: برخی مانند حرکات بدنی و به‌کار گرفتن حواس جسمانی و برخی مانند تخیل و تفکر نفسانی است. نویسنده بحث را در اینجا محدود به این دو قسم آخر دانسته و چون اختیار، تابع قدرت و اراده است، ابتدا به تشریح و تبیین قدرت و اراده پرداخته و سپس کیفیت صدور افعال انسانی از این دو را توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/95 ر.ک: همان، ص98-95]</ref>‎. پس از آن دیدگاه مذاهب مختلف در این رابطه را مورد بررسی قرار داده و دیدگاه ابوعلی جبایی، قاضی عبدالجبار و دیگر علمای معتزلی در رابطه با تکلیف و اختیار انسان را چنین خلاصه کرده است: معنای اینکه بنده اختیار حقیقی دارد آن است که وی گرچه مرتبط به حق تعالی در ایجاد ذات و صفات و افعال غیر اختیاری است (ذات و صفات و افعال غیر اختیاری او توسط خدا ایجاد شده است)، اما در افعال اختیاری منقطع از اوست و از جهت خلق و اراده و علم به افعال مستقل است. در حقیقت حق تعالی بنده را خلق کرده و قدرت مؤثر در افعال اختیاری به اراده‌اش را نیز برای او آفریده است؛ پس هنگامی که بنده فعل اختیاری خود را انجام می‌دهد تنها قدرت خود او مؤثر است بدون مشارکت یا معاونت قدرت حق تعالی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/109 ر.ک: همان، ص109]</ref>‎.
موضوع مقاله سوم، صحت تکلیف بندگان است. در این مقاله مبادی افعال انسان معرفی شده است. افعالی که بدون شعور صادر می‌شود، مانند هضم و نمو و افعالی که با شعور، اما بدون اختیار است، مانند توهم بیماری که سبب بیماری می‌شود. برخی افعال با شعور و اختیار است؛ یعنی با قدرت و اراده انسان انجام می‌شود. این افعال نیز بر دو قسم است: برخی مانند حرکات بدنی و به‌کار گرفتن حواس جسمانی و برخی مانند تخیل و تفکر نفسانی است. نویسنده بحث را در اینجا محدود به این دو قسم آخر دانسته و چون اختیار، تابع قدرت و اراده است، ابتدا به تشریح و تبیین قدرت و اراده پرداخته و سپس کیفیت صدور افعال انسانی از این دو را توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/95 ر.ک: همان، ص98-95]</ref>‎. پس از آن دیدگاه مذاهب مختلف در این رابطه را مورد بررسی قرار داده و دیدگاه ابوعلی جبایی، قاضی عبدالجبار و دیگر علمای معتزلی در رابطه با تکلیف و اختیار انسان را چنین خلاصه کرده است: معنای اینکه بنده اختیار حقیقی دارد آن است که وی گرچه مرتبط به حق تعالی در ایجاد ذات و صفات و افعال غیر اختیاری است (ذات و صفات و افعال غیر اختیاری او توسط خدا ایجاد شده است)، اما در افعال اختیاری منقطع از اوست و از جهت خلق و اراده و علم به افعال مستقل است. در حقیقت حق تعالی بنده را خلق کرده و قدرت مؤثر در افعال اختیاری به اراده‌اش را نیز برای او آفریده است؛ پس هنگامی که بنده فعل اختیاری خود را انجام می‌دهد تنها قدرت خود او مؤثر است بدون مشارکت یا معاونت قدرت حق تعالی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28940/1/109 ر.ک: همان، ص109]</ref>‎.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش