۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'نب' به 'نب') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
ابتدای این اثر دو مقدمه از محقق و مؤلف آمده است. | ابتدای این اثر دو مقدمه از محقق و مؤلف آمده است. | ||
این اثر که در اصل فاقد باببندی بوده، توسط محقق کتاب | این اثر که در اصل فاقد باببندی بوده، توسط محقق کتاب عنوانبندی شده است. تعداد این عناوین به پانزده عنوان میرسد. در ذیل هرکدام از این عناوین تعدادی فصول ذکر شده است. مجموع این فصول به یکصدوهفتاد فصل میرسد. | ||
نویسنده از آثاری، چون: «العقيدة الطحاویة»، «التمهيد لقواعد التوحيد»، «شرح العقائد النسفية» و «الأربعين في أصولالدين للغزالي» برای تألیف کتابش استفاده برده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/47 ر.ک: مقدمه محقق، ص47]</ref>. | نویسنده از آثاری، چون: «العقيدة الطحاویة»، «التمهيد لقواعد التوحيد»، «شرح العقائد النسفية» و «الأربعين في أصولالدين للغزالي» برای تألیف کتابش استفاده برده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/47 ر.ک: مقدمه محقق، ص47]</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مطالب کتاب با بحث صفات خداوند آغاز شده است. نویسنده در این بخش از کتاب به توضیح برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه پرداخته و در ضمن آن دست به تأویل برخی از مفاهیم همچون «استواء»، «نزول»، «ید» و «وجه» زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/75 ر.ک: متن کتاب، ص75-79]</ref>. | مطالب کتاب با بحث صفات خداوند آغاز شده است. نویسنده در این بخش از کتاب به توضیح برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه پرداخته و در ضمن آن دست به تأویل برخی از مفاهیم همچون «استواء»، «نزول»، «ید» و «وجه» زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/75 ر.ک: متن کتاب، ص75-79]</ref>. | ||
ایشان در این فصل با نفی برخی از صفات به نام صفات سلبیه، به اثبات صفاتی، همچون: حیات، علم، قدرت و... برای خداوند پرداخته است. او در | ایشان در این فصل با نفی برخی از صفات به نام صفات سلبیه، به اثبات صفاتی، همچون: حیات، علم، قدرت و... برای خداوند پرداخته است. او در اینباره میگوید: زمانی که ثابت شد که خداوند حی، عالم، قادر، مرید، سمیع، بصیر و متکلم است، ثابت میشود که برای خداوند حیات، علم، قدرت، اراده، شنیدن، دیدن و تکلم وجود دارد؛ زیرا عالم، بدون علم و قادر بدون قدرت، همچون متحرک بدون حرکت و ساکن بدون سکون است و نیز مثل این است که گفته شود خداوند هیچ علمی و قدرتی بر ما ندارد و این محال است.<ref>ر.ک: همان، ص105</ref>. | ||
درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانههای حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. | درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانههای حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. |
ویرایش