۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | '''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | ||
[[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ | [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالیکه این کتاب، قطعا از آثار غزالی میباشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کردهاند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداختهاند، این کتاب را جزء آثار او، برشمردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
#:امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد». | #:امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد». | ||
#:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. | #:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالیکه در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ درحالیکه وی در آثار بعدی خود، موضعی میانهروتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>. | ||
# برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. | # برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. | ||
# امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ | # امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالیکه در «المستصفی» غالباً نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاهها، بهصورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش