هیودی و میوند به انضمام فرازهایی از تاریخ بختیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎خ' به 'ه‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'م‎گ' به 'م‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎خ' به 'ه‌خ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۱: خط ۶۱:
احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله می‌شود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده بوده‌اند. وُرداشته، به معنی پیرو و جان‎نثار و مورد تأیید و مورد حمایت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.
احمد بن موسی(ع) در ورودش به ایران، میهمان محمد، سرسلسله آنان در دشت لاله می‌شود. ارادت محمد به آن حضرت در حدی بوده که به او لقب «وُرداشته شاهزاد احمد» داده بوده‌اند. وُرداشته، به معنی پیرو و جان‎نثار و مورد تأیید و مورد حمایت آمده است<ref>ر.ک: همان، ص54-55</ref>.


کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» به‌کار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین می‌باشد. این به‎خاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>.
کلمه هیودی، به دو صورت هیودی و هیبدی کاربرد دارد... در محاورات محلی حرف «و» و یا «ب» که در بین دو کلمه «هی» و «دی» به‌کار رفته، دقیقا به یک معنا است. «هی»، در لهجه بختیاری و هم در زبان فارسی به معنی قرابت و همراهی، آمده است. کلمه «دی» هم در اصل دین بوده و برای سهولت در تلفظ به این صورت درآمده است. حرف واو یا باء میان این دو کلمه هم برای ربط و اتصال میان آن دو است. پس «هیودی به معنای همیشه با دین، افراد باایمان و طوایف هی با دین می‌باشد. این به‌خاطر آن است که این طوایف از ارادتمندان و پیروان خاص حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهزاده احمد) بودند...»<ref>ر.ک: همان، ص59-60</ref>.


نویسنده پس از ذکر نسب‎نامه‌های تیره‌های مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) می‌پردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت برده‌اند، بعد از رسوا شدن، مورد نفرین حضرت قرار گرفته و همگی نابود گشته‌اند. حکایت دزدیدن «بز گد» و از بین رفتن قوم ننویان در ابیاتی به نظم» ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص198</ref>.
نویسنده پس از ذکر نسب‎نامه‌های تیره‌های مختلف این طایفه، به حضور شاهچراغ و حکایت بز گد (بز بدون شاخ) می‌پردازد: «روایت است «بز گد» حضرت را که بز عجیب و استثنائی بوده، [ننویان] به سرقت برده‌اند، بعد از رسوا شدن، مورد نفرین حضرت قرار گرفته و همگی نابود گشته‌اند. حکایت دزدیدن «بز گد» و از بین رفتن قوم ننویان در ابیاتی به نظم» ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص198</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش