۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'مف' به 'مف') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ورود سیاست به سلفیگری شاه عبدالعزیز، از دیگر شاخصههای تفکر اوست. اندیشههای او بهطور مستقیم، به میدان مبارزه با سیکها و انگلیسیها وارد شد. وی با پیش کشیدن دو مفهوم «دارالاسلام» و «دارالحرب» یا «دارالکفر»، هند را به دلیل حضور انگلیسیها از یک طرف و جایگزینی فرهنگ کمپانی هند شرقی به جای تعالیم و آموزههای شریعت از طرف دیگر، با صدور فتوایی، «دارالحرب» نامید و وظیفه هر مسلمانی در این اوضاع را جهاد یا هجرت اعلام کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ورود سیاست به سلفیگری شاه عبدالعزیز، از دیگر شاخصههای تفکر اوست. اندیشههای او بهطور مستقیم، به میدان مبارزه با سیکها و انگلیسیها وارد شد. وی با پیش کشیدن دو مفهوم «دارالاسلام» و «دارالحرب» یا «دارالکفر»، هند را به دلیل حضور انگلیسیها از یک طرف و جایگزینی فرهنگ کمپانی هند شرقی به جای تعالیم و آموزههای شریعت از طرف دیگر، با صدور فتوایی، «دارالحرب» نامید و وظیفه هر مسلمانی در این اوضاع را جهاد یا هجرت اعلام کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
وی بههمراه یکی از | وی بههمراه یکی از همفکران خود، به نام سید احمد باریلی، سازمانی تشکیل داد که «جنبش مجاهدین» نامیده شد. این نهضت مسلحانه، که در سالهای 1824 تا 1831 به اوج فعالیتهای خود رسید، سیکها را که در آن زمان مناطقی از سرزمینهای مسلماننشین را تصرف کرده بودند، به عقب راند و در نهایت، پیشاور را فتح کرد. البته سیکها با حمایت انگلیس، دوباره این شهر را تصرف کردند و در همین اوضاع، تعداد کثیری از رهبران جنبش مجاهدین از جمله سید احمد باریلی کشته شدند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
از دیگر شاخصههای سلفیگری شاه عبدالعزیز دهلوی، خصومت و دشمنی او با شیعیان و انزجار او از آنها است که از این جهت، گوی سبقت را از پدر خویش ربوده بود؛ بهطوری که در آثار خود، بهدور از مباحثه و مجادلههای علمی، شیعه را آماج تهمت و افترا و ناسزاگویی قرار میداد. در کتاب «تحفه اثناعشریه» که مهمترین اثر اوست، با ادبیاتی قبیح و بهدور از ساحت تحلیل علمی، اعتقادات شیعیان را به گمان خود، نقد کرده است. البته در رد مطالب این کتاب، پاسخهایی از طرف متفکران و عالمان شیعه مطرح شده است که کتاب «[[عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار|عبقات الأنوار]]»، نوشته [[کنتوری، میرحامدحسین|میرحامد حسین هندی]]، از جمله آنهاست<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | از دیگر شاخصههای سلفیگری شاه عبدالعزیز دهلوی، خصومت و دشمنی او با شیعیان و انزجار او از آنها است که از این جهت، گوی سبقت را از پدر خویش ربوده بود؛ بهطوری که در آثار خود، بهدور از مباحثه و مجادلههای علمی، شیعه را آماج تهمت و افترا و ناسزاگویی قرار میداد. در کتاب «تحفه اثناعشریه» که مهمترین اثر اوست، با ادبیاتی قبیح و بهدور از ساحت تحلیل علمی، اعتقادات شیعیان را به گمان خود، نقد کرده است. البته در رد مطالب این کتاب، پاسخهایی از طرف متفکران و عالمان شیعه مطرح شده است که کتاب «[[عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار|عبقات الأنوار]]»، نوشته [[کنتوری، میرحامدحسین|میرحامد حسین هندی]]، از جمله آنهاست<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. |
ویرایش