۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
جز (جایگزینی متن - 'هز' به 'هز') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# دلایل عقلی: در اینباره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-26</ref>. | # دلایل عقلی: در اینباره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-26</ref>. | ||
در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، | در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، بهزودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرحشده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهلبیت(ع) و...<ref>ر.ک: همان، ص29-51</ref>. | ||
آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|کاشفالغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است: | آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|کاشفالغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است: |
ویرایش