پرش به محتوا

عقائد الشيخية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ر' به 'ه‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ر' به 'ه‌ر')
خط ۴۳: خط ۴۳:
تفویض دارای معانی متعددی است که یکی از آن‌ها به معنای غلو است؛ به این معنا که خداوند برخی از امور اداره جهان را به‌صورت کلی یا بخشی از آن را به پیامبر(ص) و ائمه(ع) واگذار نموده است؛ به‌گونه‌ای که آن بزرگواران عهده‌دار آفرینش موجودات، روزی دادن و مرگ‎ومیر آنان به‌صورت مستقل یا با همکاری و شراکت خدای متعال هستند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
تفویض دارای معانی متعددی است که یکی از آن‌ها به معنای غلو است؛ به این معنا که خداوند برخی از امور اداره جهان را به‌صورت کلی یا بخشی از آن را به پیامبر(ص) و ائمه(ع) واگذار نموده است؛ به‌گونه‌ای که آن بزرگواران عهده‌دار آفرینش موجودات، روزی دادن و مرگ‎ومیر آنان به‌صورت مستقل یا با همکاری و شراکت خدای متعال هستند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.


شیخیه و تابعین [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] کسانی هستند که به غلو مبتلا شدند و آل‎محمد(ص) را به مقام خدایی رساندند؛ بدین منظور میرزا موسی احقاقی اسکوئی که یکی از شاگردان سید رشتی و از شیوخ شیخیه است، می‌گوید: «من وقتی به‌دقت به اخبار و روایات نگاه می‌کنم، بی‌تردید درمی‎یابم که خداوند بسیاری از امور خود را به آن‌ها تفویض نموده است؛ اموری چون خالقیت، رازقیت، مرگ‎ومیر. وقتی به مردم می‌گویی: میکائیل مسئول ارزاق، عزرائیل مسئول مرگ و جبرئیل عهده‌دار خلق است به‎راحتی این مسئله را می‌پذیرند؛ درصورتی‎که این‌ها همگی خدمت‎گزار و نوکران ائمه(ع) هستند و زمانی که گفته می‌شود: [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، ولی خداوند است؛ اوست که عهده‌دار اموری چون آفرینش، زنده کردن و میراندن موجودات به اذن خداوند است، به آسمان می‌پرند و پا به زمین می‌کوبند؛ به‌گونه‌ای که فکر می‌کنی عقلشان پریشان و زایل شده است...»<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.
شیخیه و تابعین [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسائی]] کسانی هستند که به غلو مبتلا شدند و آل‎محمد(ص) را به مقام خدایی رساندند؛ بدین منظور میرزا موسی احقاقی اسکوئی که یکی از شاگردان سید رشتی و از شیوخ شیخیه است، می‌گوید: «من وقتی به‌دقت به اخبار و روایات نگاه می‌کنم، بی‌تردید درمی‎یابم که خداوند بسیاری از امور خود را به آن‌ها تفویض نموده است؛ اموری چون خالقیت، رازقیت، مرگ‎ومیر. وقتی به مردم می‌گویی: میکائیل مسئول ارزاق، عزرائیل مسئول مرگ و جبرئیل عهده‌دار خلق است به‌راحتی این مسئله را می‌پذیرند؛ درصورتی‎که این‌ها همگی خدمت‎گزار و نوکران ائمه(ع) هستند و زمانی که گفته می‌شود: [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، ولی خداوند است؛ اوست که عهده‌دار اموری چون آفرینش، زنده کردن و میراندن موجودات به اذن خداوند است، به آسمان می‌پرند و پا به زمین می‌کوبند؛ به‌گونه‌ای که فکر می‌کنی عقلشان پریشان و زایل شده است...»<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.


نویسنده می‌نویسد: وقتی به میرزا گفته می‌شود: چگونه جبرئیل، میکائیل و عزرائیل عهده‌دار چنین مسئولیت‎هایی هستند؟ درحالی‎که خداوند خود در آیه چهلم از سوره روم می‌فرماید: '''اَللّٰهُ اَلَّذِي خَلَقَكمْ ثُمَّ رَزَقَكمْ ثُمَّ يمِيتُكمْ ثُمَّ يحْييكمْ هَلْ مِنْ شُرَكٰائِكمْ مَنْ يفْعَلُ مِنْ ذٰلِكمْ مِنْ شَيءٍ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يشْرِكونَ''' (خداست که شما را آفرید، آنگاه به شما روزی داد، سپس شما را می‌میراند و پس‎ از آن شما را زنده می‌کند؛ آیا از معبودان شما کسی هست که چیزی از این [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اینکه به او شرک ورزند) و امثال این آیه که خلق و رزق و احیاء و اماته را منحصر به خدا می‌دانند، وی از این آیات روی برمی‌تابد و متمسک به روایات ضعیفی که غالیان در کتب خود نقل کرده‌اند، می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
نویسنده می‌نویسد: وقتی به میرزا گفته می‌شود: چگونه جبرئیل، میکائیل و عزرائیل عهده‌دار چنین مسئولیت‎هایی هستند؟ درحالی‎که خداوند خود در آیه چهلم از سوره روم می‌فرماید: '''اَللّٰهُ اَلَّذِي خَلَقَكمْ ثُمَّ رَزَقَكمْ ثُمَّ يمِيتُكمْ ثُمَّ يحْييكمْ هَلْ مِنْ شُرَكٰائِكمْ مَنْ يفْعَلُ مِنْ ذٰلِكمْ مِنْ شَيءٍ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يشْرِكونَ''' (خداست که شما را آفرید، آنگاه به شما روزی داد، سپس شما را می‌میراند و پس‎ از آن شما را زنده می‌کند؛ آیا از معبودان شما کسی هست که چیزی از این [کارها] را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از اینکه به او شرک ورزند) و امثال این آیه که خلق و رزق و احیاء و اماته را منحصر به خدا می‌دانند، وی از این آیات روی برمی‌تابد و متمسک به روایات ضعیفی که غالیان در کتب خود نقل کرده‌اند، می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش