۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نک' به 'نک') |
جز (جایگزینی متن - 'تو' به 'تو') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
دیوان مفتون با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در شرححال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] آغاز شده است. وی مقدمهاش را با این عبارت آغاز میکند: «گویی که شهرها و آبادیها چون کسان، دورههای نیکبختی و بدبختی دارند. نیکبختی شهری همگامی است که مردم دانا و بینا و هنرمند در آن گرد آمده باشند. چه میشود که گاهی گرد میآیند و گاهی فراهم نمیشوند؟ این بحث بسیار دراز و دقیقی است که اینک مجال طرح آن نیست. درهرصورت، گاهی در تاریخ ادب دیده میشود که در روزگاری کمابیش دراز، چند تن مردم بزرگ سحرآفرین در شهری گرد آمده و نام آن شهر را به بزرگی رسانیدهاند...». سپس شهرت شیراز را بهواسطه سعدی و حافظ و یادآور شهر ویرانشده طوس را فردوسی دانسته است. سپس غمام، آزاد و موسی نثری را از برگزیدگان سخن فارسی در زمان خود دانسته است. سپس در وصف [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون همدانی]] مینویسد: «چهارم ایشان شاعر مفلق [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی همدانی]] است که خوشبختانه هنوز طبع سرشار وی در غایت شکفتگی و جوانیست و از ایزد دادآفرین درخواست دارم که بر دوره سودبخشی و سخنآفرینی او بیفزاید. کتاب حجیم پرمغزی که در هر صحیفه آن شاهکاری جای گرفته است بهترین گواهست که [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی]] را میتوان از سخنوران زبردست و چیرهگفتار این روزگار دانست. قدرتی که وی در بیان منظوم دارد و این کتاب خود دلیل آشکار بر آنست، در سرایندگان معاصر ما کم دیده میشود»<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. | دیوان مفتون با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در شرححال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] آغاز شده است. وی مقدمهاش را با این عبارت آغاز میکند: «گویی که شهرها و آبادیها چون کسان، دورههای نیکبختی و بدبختی دارند. نیکبختی شهری همگامی است که مردم دانا و بینا و هنرمند در آن گرد آمده باشند. چه میشود که گاهی گرد میآیند و گاهی فراهم نمیشوند؟ این بحث بسیار دراز و دقیقی است که اینک مجال طرح آن نیست. درهرصورت، گاهی در تاریخ ادب دیده میشود که در روزگاری کمابیش دراز، چند تن مردم بزرگ سحرآفرین در شهری گرد آمده و نام آن شهر را به بزرگی رسانیدهاند...». سپس شهرت شیراز را بهواسطه سعدی و حافظ و یادآور شهر ویرانشده طوس را فردوسی دانسته است. سپس غمام، آزاد و موسی نثری را از برگزیدگان سخن فارسی در زمان خود دانسته است. سپس در وصف [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون همدانی]] مینویسد: «چهارم ایشان شاعر مفلق [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی همدانی]] است که خوشبختانه هنوز طبع سرشار وی در غایت شکفتگی و جوانیست و از ایزد دادآفرین درخواست دارم که بر دوره سودبخشی و سخنآفرینی او بیفزاید. کتاب حجیم پرمغزی که در هر صحیفه آن شاهکاری جای گرفته است بهترین گواهست که [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی]] را میتوان از سخنوران زبردست و چیرهگفتار این روزگار دانست. قدرتی که وی در بیان منظوم دارد و این کتاب خود دلیل آشکار بر آنست، در سرایندگان معاصر ما کم دیده میشود»<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. | ||
پس از مقدمه مختصر استاد نفیسی، شرححال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] به قلم فرزندش نوشته شده است. در بخشی از آن میخوانیم: «عمده شهرت و مهارت وی در غزلسرایی و ساختن مسمطهای مختلف و رباعی میباشد. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] مبتکر سبکی جدید نیست و او را نیز باید مانند سایر شاعران همدان پیرو استادان قدیم و پیشینیان دانست ولی بااینهمه در لطف سخن و انسجام کلام و روانی طبع و بیان مضامین لطیف و ادای مطالب نغز شیوهای استادانه و دلانگیز داشته است»<ref>ر.ک: شرححال مفتون همدانی، صفحه | پس از مقدمه مختصر استاد نفیسی، شرححال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] به قلم فرزندش نوشته شده است. در بخشی از آن میخوانیم: «عمده شهرت و مهارت وی در غزلسرایی و ساختن مسمطهای مختلف و رباعی میباشد. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] مبتکر سبکی جدید نیست و او را نیز باید مانند سایر شاعران همدان پیرو استادان قدیم و پیشینیان دانست ولی بااینهمه در لطف سخن و انسجام کلام و روانی طبع و بیان مضامین لطیف و ادای مطالب نغز شیوهای استادانه و دلانگیز داشته است»<ref>ر.ک: شرححال مفتون همدانی، صفحه بیستویک و بیستودو</ref>. | ||
[[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] در زمینهها و موضوعهای گوناگون طبعآزمایی کرده و شعر سروده است. از توحید و ستایش پروردگار تا منقبت پیامبر(ص) و تقرّب به ائمه اطهار(ع) و مناجات گرفته تا مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انساندوستی، عرفان و توصیف طبیعت. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] شیفته ورزش بود و ورزشکاران بسیاری را تربیت کرد. او طبع خود را در این زمینه نیز آزموده است و شاید تنها شاعری است که در اشعارش فنون و اصطلاحات ورزش باستانی و کشتی را که بالغ بر شصت فن است نام برده و در ترجیعبندی بالغ بر 26 بند گنجانده است که بیست بند آن با ترجیعبند زیر: | [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] در زمینهها و موضوعهای گوناگون طبعآزمایی کرده و شعر سروده است. از توحید و ستایش پروردگار تا منقبت پیامبر(ص) و تقرّب به ائمه اطهار(ع) و مناجات گرفته تا مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انساندوستی، عرفان و توصیف طبیعت. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] شیفته ورزش بود و ورزشکاران بسیاری را تربیت کرد. او طبع خود را در این زمینه نیز آزموده است و شاید تنها شاعری است که در اشعارش فنون و اصطلاحات ورزش باستانی و کشتی را که بالغ بر شصت فن است نام برده و در ترجیعبندی بالغ بر 26 بند گنجانده است که بیست بند آن با ترجیعبند زیر: | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
#[[:noormags:488094|مفتون، رضا، «مفتون همدانی و ترجیعبندهای ورزش باستانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگ مردم، تابستان 1387، شماره 26، صفحات 243 تا 249]]. | #[[:noormags:488094|مفتون، رضا، «مفتون همدانی و ترجیعبندهای ورزش باستانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگ مردم، تابستان 1387، شماره 26، صفحات 243 تا 249]]. | ||
#[[:noormags:71687|کرمی، محمدحسین، «سیر اندیشه در آثار نظامی و سعدی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: شناخت، بهار 1381، شماره 33، صفحه 137 تا 178]]. | #[[:noormags:71687|کرمی، محمدحسین، «سیر اندیشه در آثار نظامی و سعدی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: شناخت، بهار 1381، شماره 33، صفحه 137 تا 178]]. | ||
#[[:noormags:162573|صفایی ملایری، ابراهیم، «مفتون همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره | #[[:noormags:162573|صفایی ملایری، ابراهیم، «مفتون همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیستوهشتم، مهر 1338، شماره 7، صفحه 304 تا 314]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش