۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>. | کانت مدعی است وجود یک محلول نیست و اصولاً وجود محلولی را منکر میشود و این یکی از شعارهای فلسفه کانت است که میگوید وجود محلول نیست و مقصودش از بیان این جمله این است که وجود چیزی را به شیء اضافه نمیکند و محلول حقیقی آنچنان چیزی است که شیء را بر موضوع آن هم در خارج از ذهن علاوه کند و پیشرفتی در شیء به وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/6 ر.ک: همان، ص6-21]</ref>. | ||
در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستیشناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوتهای آن را با نظریات غربی مطرح میکند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمیافزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی میداند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب | در بخش دوم از کتاب مؤلف به مقایسه انتولوژی غربی و هستیشناسی اسلامی پرداخته و سخنان و باورهای حکمای اسلامی و تفاوتهای آن را با نظریات غربی مطرح میکند، البته در بحث وجود محلولی نظریه کانت مبنی بر اینکه وجود محلولی در خارج بر ماهیت نمیافزاید را موردقبول فلاسفه اسلامی میداند؛ و در فلسفه اسلامی این مطلب بهعنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده که وجود در حمل شایع صناعی عین ماهیت در خارج از ذهن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/24 ر.ک: همان، ص24-39]</ref>. | ||
بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش بهنقد دیدگاههای کانت میپردازد. مؤلف انگیزه خود را از طرح این بحث این میداند که بتوانیم شناخت رابطه انتولوژیک خود و جهان با آفریدگار هستی را جستجو کنیم و بفهمیم وابستگی موجودیت ما با هستی مطلق چیست. | بخش سوم از کتاب پیرامون برهان صدیقین از طریق منطق صورت است و مصنف در خلال مباحث خویش بهنقد دیدگاههای کانت میپردازد. مؤلف انگیزه خود را از طرح این بحث این میداند که بتوانیم شناخت رابطه انتولوژیک خود و جهان با آفریدگار هستی را جستجو کنیم و بفهمیم وابستگی موجودیت ما با هستی مطلق چیست. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
نگارنده در این بخش در باب رابطه میان کلی و جزئی بیان میدارد که رابطه بین کلی طبیعی و افراد، یک رابطه خاصی است که معیارش حمل شایع صناعی است و با رابطه بین کل و جزء فرق دارد. در فلسفه غرب هنوز هم در منطق ریاضی کلی طبیعی را کلاس میگویند و افراد کلی طبیعی را اعضای کلاس میگویند که این از نظر فلسفه اسلامی غلط فاحشی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/74 ر.ک: همان، ص74-98]</ref>. | نگارنده در این بخش در باب رابطه میان کلی و جزئی بیان میدارد که رابطه بین کلی طبیعی و افراد، یک رابطه خاصی است که معیارش حمل شایع صناعی است و با رابطه بین کل و جزء فرق دارد. در فلسفه غرب هنوز هم در منطق ریاضی کلی طبیعی را کلاس میگویند و افراد کلی طبیعی را اعضای کلاس میگویند که این از نظر فلسفه اسلامی غلط فاحشی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/74 ر.ک: همان، ص74-98]</ref>. | ||
بخش پنج از کتاب درباره مخروط وجود، در فلسفه اسلامی است و | بخش پنج از کتاب درباره مخروط وجود، در فلسفه اسلامی است و بهعبارتدیگر هدف از این بخش اثبات وحدت وجود اسلامی به زبان فلسفی است تا آنچه به شهود عرفان مشهود است از راه عقل نیز مدلل گردد. وحدت وجود در فلسفه اسلامی غیر از وحدت وجود در عرفان اسلامی است. | ||
از نظر مصنف نفسالأمر همان «ماهیت من حیث هی» است که موضوع برای ضرورت ذاتی منطقی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>. | از نظر مصنف نفسالأمر همان «ماهیت من حیث هی» است که موضوع برای ضرورت ذاتی منطقی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/100 ر.ک: همان، ص100-128]</ref>. |
ویرایش