۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
«رساله جلالیه» و «نُقل عشاق» درواقع دو مقامه عاشقانهاند که شاعر ترکیبی روایی از نظم و نثر را، در آنها، ارائه کرده است. ماجرای «نقل عشاق» ظاهراً هیچ واقعیتی ندارد و محتشم آن را بهعلاوه «رساله جلالیه» که موضوع آن عشق مجازی به جوانکی شاطر است، به سفارش برخی از متمولانِ خوشذوق زمانه سروده است. معلوم میشود این قبیل داستانهای رمانتیک، در آن روزگار، خریدارانی داشته است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص218</ref>. | «رساله جلالیه» و «نُقل عشاق» درواقع دو مقامه عاشقانهاند که شاعر ترکیبی روایی از نظم و نثر را، در آنها، ارائه کرده است. ماجرای «نقل عشاق» ظاهراً هیچ واقعیتی ندارد و محتشم آن را بهعلاوه «رساله جلالیه» که موضوع آن عشق مجازی به جوانکی شاطر است، به سفارش برخی از متمولانِ خوشذوق زمانه سروده است. معلوم میشود این قبیل داستانهای رمانتیک، در آن روزگار، خریدارانی داشته است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص218</ref>. | ||
ششمین دیوان محتشم «ضروریات» نام دارد و مشتمل است بر مادهتاریخهایی که به مناسبتهای گوناگون سروده شدهاند و محتشم در سرودن آنها سخت توانا بوده است. مصححان محترم، | ششمین دیوان محتشم «ضروریات» نام دارد و مشتمل است بر مادهتاریخهایی که به مناسبتهای گوناگون سروده شدهاند و محتشم در سرودن آنها سخت توانا بوده است. مصححان محترم، بهویژه آقای صدری که در این زمینه صاحبِ نظر و اثرند، در شرح سرودههای این بخش (در حدود 62 صفحه) سنگ تمام گذاشتهاند. بیشترین شرح و نسخهبدلها و تصحیحات قیاسی در حواشی این بخش آمده است<ref>ر.ک: همان؛ همان ص219</ref>. | ||
واپسین دیوان محتشم بخش «معمیات» اوست که لابد چون موضوع آن از تخصص و علاقه هردو مصحح گرامی خارج بوده، بدون هیچ شرحی، در پایان مجموعه دوجلدی هفت دیوان محتشم کاشانی جا خوش کرده است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص220</ref>. | واپسین دیوان محتشم بخش «معمیات» اوست که لابد چون موضوع آن از تخصص و علاقه هردو مصحح گرامی خارج بوده، بدون هیچ شرحی، در پایان مجموعه دوجلدی هفت دیوان محتشم کاشانی جا خوش کرده است<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص220</ref>. | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در تصحیح هفت دیوان محتشم کاشانی، بهرغم تلاش مصححان، اشکال و ضعفهایی دیده میشود. مهمترین اشکال دوبارهکاری است که سایهای از ابهام بر سر اثر گسترده است. آیا مصححان فاضل بهتر نبود زمینه بکرتری را برای تلاش خود برمیگزیدند و بهجای پیمودن راهی که مصحح دیگری آن را پیموده، وقت و دانش خود را مصروف کار ضروریتری میکردند و مثلاً اثر دیگری را از دوران صفوی که به اهمیت آن اقرار دارند، تصحیح میفرمودند؟<ref>ر.ک: همان، ص93-92</ref>. | در تصحیح هفت دیوان محتشم کاشانی، بهرغم تلاش مصححان، اشکال و ضعفهایی دیده میشود. مهمترین اشکال دوبارهکاری است که سایهای از ابهام بر سر اثر گسترده است. آیا مصححان فاضل بهتر نبود زمینه بکرتری را برای تلاش خود برمیگزیدند و بهجای پیمودن راهی که مصحح دیگری آن را پیموده، وقت و دانش خود را مصروف کار ضروریتری میکردند و مثلاً اثر دیگری را از دوران صفوی که به اهمیت آن اقرار دارند، تصحیح میفرمودند؟<ref>ر.ک: همان، ص93-92</ref>. | ||
واقعیت آن است که سالها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سالهاست در انتظار چاپ به سر میبرد. شگفتآور اینکه مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، | واقعیت آن است که سالها پیش مرحوم مصطفی فیضی کاشانی، مصحح آثاری چون دیوان فیض کاشانی و دیوان سنجر کاشانی، تصحیح دیوان محتشم را بر اساس نُسخ مصححان محترم و چندین نسخه دیگر به پایان برده است. بخش غزلیاتِ این تصحیح در سال 1378، به چاپ رسیده و بخش قصاید و رسایل آن سالهاست در انتظار چاپ به سر میبرد. شگفتآور اینکه مصححان محترم، هرچند از چگونگی کار مرحوم فیضی، بهواسطه سابقه آشنایی و خویشاوندی، کمابیش مطلع بودهاند، در مقدمه 230 صفحهای خود هیچ اشارهای به آن نکردهاند. این در حالی است که مرحوم فیضی، در مقدمه و حواشی خود، بارها با تکریم و تجلیل از مرحوم دکتر نوائی و خواهرزاده فاضل خویش، آقای صدری، یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | ||
مشکل دیگرِ چاپ نوائی صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیشازاندازه بر نوشته کاتبان، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن، صورت ظاهری کلمات را نقاشی میکردهاند یکی از چالشهایی است که مصحح را میان وفاداری بهصورت ظاهری واژهها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان میسازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژهها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بیوقوف بد سواد» که شعر او را غلط مینوشتهاند، دل پرخونی دارد... | مشکل دیگرِ چاپ نوائی صدری خطاهای نسبتاً فراوانی است که، در اثر بدخوانی متن یا اعتماد بیشازاندازه بر نوشته کاتبان، به تصحیح آنان راه یافته است. این امر که کاتبان قدیم گاه، از سرِ شتاب یا نفهمیدن متن، صورت ظاهری کلمات را نقاشی میکردهاند یکی از چالشهایی است که مصحح را میان وفاداری بهصورت ظاهری واژهها یا توجه به سیاق عبارات و دریافت صورت حقیقی کلمات بر اساس سبک نویسنده یا شاعر و قراین دیگر سرگردان میسازد. در چنین مواردی، اعتماد بر صورت مکتوب واژهها هنگامی رواست که دلیل قطعی برخلاف آن وجود نداشته باشد. از قضا، محتشم از شاعرانی است که از «کاتبان بیوقوف بد سواد» که شعر او را غلط مینوشتهاند، دل پرخونی دارد... | ||
ویرایش