۵۳٬۳۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE560AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
==ولادت | ==ولادت == | ||
ابن سينا در حدود 370 ق در بخارا زاده شد. پدرش از اهالى بلخ بود و در دوران فرمانروايى نوح بن منصور سامانى (366-387 ق) به بخارا رفت و در آنجا در يكى از مهم ترين قريهها به نام خرمثين در دستگاه ادارى به كار پرداخت. او از قريهاى در نزديكى آنجا، به نام افشنه زنى ستاره نام را به همسرى گرفت و در آنجا اقامت گزيد. | ابن سينا در حدود 370 ق در بخارا زاده شد. پدرش از اهالى بلخ بود و در دوران فرمانروايى نوح بن منصور سامانى (366-387 ق) به بخارا رفت و در آنجا در يكى از مهم ترين قريهها به نام خرمثين در دستگاه ادارى به كار پرداخت. او از قريهاى در نزديكى آنجا، به نام افشنه زنى ستاره نام را به همسرى گرفت و در آنجا اقامت گزيد. | ||
ابن سينا در آنجا به جهان چشم گشود. پنج سال پس از آن برادر كهترش به نام محمود به دنيا آمد. ابن سينا نخست به آموختن قرآن و ادبيات پرداخت و ده ساله بود كه همۀ قرآن و بسيارى از مباحث ادبى را فرا گرفته و سبب شگفتى ديگران شده بود. در اين ميان پدر وى دعوت يكى از داعيان مصرى اسماعيليان را پذيرفته بود و از پيروان ايشان به شمار مىرفت. برادر ابن سينا نيز از آنان بود. پدر، ابن سينا را نيز به آيين اسماعيليان دعوت مىكرد، اما وى هر چند به سخنان آنان گوش مىداد و گفتههايشان را در بارۀ عقل و نفس مىفهميد، نمىتوانست آيين ايشان را بپذيرد و پيرو آنان شود. پدرش رسائل اخوان الصفا را مطالعه مىكرد و ابن سينا نيز گاه به مطالعۀ آنها مىپرداخت. سپس پدرش وى را نزد سبزى فروشى به نام محمود مساحى كه از حساب هندى آگاه بود، فرستاد و ابن سينا از وى اين فن را آموخت. | ابن سينا در آنجا به جهان چشم گشود. پنج سال پس از آن برادر كهترش به نام محمود به دنيا آمد. | ||
==کسب علم و دانش== | |||
ابن سينا نخست به آموختن قرآن و ادبيات پرداخت و ده ساله بود كه همۀ قرآن و بسيارى از مباحث ادبى را فرا گرفته و سبب شگفتى ديگران شده بود. در اين ميان پدر وى دعوت يكى از داعيان مصرى اسماعيليان را پذيرفته بود و از پيروان ايشان به شمار مىرفت. برادر ابن سينا نيز از آنان بود. پدر، ابن سينا را نيز به آيين اسماعيليان دعوت مىكرد، اما وى هر چند به سخنان آنان گوش مىداد و گفتههايشان را در بارۀ عقل و نفس مىفهميد، نمىتوانست آيين ايشان را بپذيرد و پيرو آنان شود. پدرش رسائل اخوان الصفا را مطالعه مىكرد و ابن سينا نيز گاه به مطالعۀ آنها مىپرداخت. سپس پدرش وى را نزد سبزى فروشى به نام محمود مساحى كه از حساب هندى آگاه بود، فرستاد و ابن سينا از وى اين فن را آموخت. | |||
در اين هنگام دانشمندى به نام ابو عبد اللّه (حسين بن ابراهيم الطبرى) ناتلى كه مدعى فلسفه دانى بود، به بخارا آمد. پدر ابن سينا وى را در خانۀ خود جاى داد و ابن سينا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت. وى پيش از آمدن ناتلى به بخارا، نزد مردى به نام اسماعيل زاهد فقه آموخته و در اين زمينه سخت جويا و پويا و با همۀ شيوههاى اعتراض، به روش فقيهان آشنا شده بود. آنگاه ابن سينا نزد ناتلى به خواندن «مدخل منطق ارسطو» (ايساگوگه ايساغوجى) اثر پرفوريوس فيلسوف نوافلاطونى (234-301 يا 305 م) پرداخت و در اين راه تا بدانجا پيش رفت كه نكات تازهاى كشف مىكرد و سبب شگفتى بسيار استادش مىشد چنانكه وى پدر ابن سينا را وادار ساخت كه فرزندش را يكباره و تنها در راه دانش مشغول كند. ابن سينا بخشهاى سادۀ منطق را نزد ناتلى فرا گرفت، اما او را در بارۀ دقايق اين دانش ناآگاه يافت، از اين رو به خواندن كتابهاى منطق ارسطو و مطالعۀ شرحهاى ديگران بر آنها پرداخت، تا اينكه در اين دانش چيره دست شد. وى همزمان كتاب «عناصر يا اصول هندسه» اثر اقليدس (يوكلايدس) رياضىدان مشهور يونانى (سدۀ 4 و 3 ق م) را اندكى نزد ناتلى خواند و سپس بقيۀ مسائل كتاب را نزد خود خواند و آنها را حل كرد. سپس خواندن كتاب معروف المجسطى (مگيسته سونتاكسيس) اثر بطلميوس (كلاوديوس پتولمايوس) ستاره شناس بزرگ يونانى (ثلث دوم سدۀ 2 ق م) را نزد ناتلى آغاز كرد و پس از خواندن مقدمات و رسيدن به شكلهاى هندسى آن، ناتلى به وى گفت كه بقيۀ كتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل كند و مشكلات را از وى بپرسد، اما به اين كار نپرداخت و ابن سينا نزد خودش مسائل آن را حل كرد، چنانكه بسيارى از مشكلها را ناتلى نمىدانست، مگر پس از آنكه ابن سينا آنها را براى وى توضيح مىداد. در اين هنگام، ناتلى بخارا را به قصد گرگانج و رسيدن به دربار ابو على مأمون بن محمد خوارزمشاه، ترك كرد. | در اين هنگام دانشمندى به نام ابو عبد اللّه (حسين بن ابراهيم الطبرى) ناتلى كه مدعى فلسفه دانى بود، به بخارا آمد. پدر ابن سينا وى را در خانۀ خود جاى داد و ابن سينا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت. وى پيش از آمدن ناتلى به بخارا، نزد مردى به نام اسماعيل زاهد فقه آموخته و در اين زمينه سخت جويا و پويا و با همۀ شيوههاى اعتراض، به روش فقيهان آشنا شده بود. آنگاه ابن سينا نزد ناتلى به خواندن «مدخل منطق ارسطو» (ايساگوگه ايساغوجى) اثر پرفوريوس فيلسوف نوافلاطونى (234-301 يا 305 م) پرداخت و در اين راه تا بدانجا پيش رفت كه نكات تازهاى كشف مىكرد و سبب شگفتى بسيار استادش مىشد چنانكه وى پدر ابن سينا را وادار ساخت كه فرزندش را يكباره و تنها در راه دانش مشغول كند. ابن سينا بخشهاى سادۀ منطق را نزد ناتلى فرا گرفت، اما او را در بارۀ دقايق اين دانش ناآگاه يافت، از اين رو به خواندن كتابهاى منطق ارسطو و مطالعۀ شرحهاى ديگران بر آنها پرداخت، تا اينكه در اين دانش چيره دست شد. وى همزمان كتاب «عناصر يا اصول هندسه» اثر اقليدس (يوكلايدس) رياضىدان مشهور يونانى (سدۀ 4 و 3 ق م) را اندكى نزد ناتلى خواند و سپس بقيۀ مسائل كتاب را نزد خود خواند و آنها را حل كرد. سپس خواندن كتاب معروف المجسطى (مگيسته سونتاكسيس) اثر بطلميوس (كلاوديوس پتولمايوس) ستاره شناس بزرگ يونانى (ثلث دوم سدۀ 2 ق م) را نزد ناتلى آغاز كرد و پس از خواندن مقدمات و رسيدن به شكلهاى هندسى آن، ناتلى به وى گفت كه بقيۀ كتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل كند و مشكلات را از وى بپرسد، اما به اين كار نپرداخت و ابن سينا نزد خودش مسائل آن را حل كرد، چنانكه بسيارى از مشكلها را ناتلى نمىدانست، مگر پس از آنكه ابن سينا آنها را براى وى توضيح مىداد. در اين هنگام، ناتلى بخارا را به قصد گرگانج و رسيدن به دربار ابو على مأمون بن محمد خوارزمشاه، ترك كرد. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۳: | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
{{وابستهها}} | |||
[[الشفاء]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | [[الشفاء]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
ویرایش