پرش به محتوا

مجموعة رسائل الكرماني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
خط ۶۶: خط ۶۶:


===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
این، نهمین رساله است و به‌منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی می‌کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‌های تاریخی، به‌گونه‌ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‌داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‌اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‌اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‌کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‌کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‌ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‌توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‌ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‌ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‌منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‌کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‌کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.
این، نهمین رساله است و به‌منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی می‌کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‌های تاریخی، به‌گونه‌ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‌داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‌اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‌اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‌کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‌کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‌ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‌توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‌ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‌ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‌صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‌منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‌کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‌کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.


===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش