پرش به محتوا

شوقی، مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ا' به 'ن‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ا' به 'ن‌ا')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==زادروز، زمانه و زادگاه==  
==زادروز، زمانه و زادگاه==  
وی در مقدمه دیوان از صدر زمان، حضرت برهان‎الدین نام می‌برد<ref>ر.ک: روضاتیان، سیده مریم، صفحه چهل‎وشش تا چهل‎وهشت</ref>. به نظر می‌رسد این شخص خواجه برهان‎الدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری‎ باشد‎ که پس از شکست او در مقابل اوزون حسن، به دست ملازمان اوزون حسن آق قوینلو گرفتار شد، اما پس از مدتی به فرمان او به منصب اشرف دیوان‎ وزارت رسید<ref>ر.ک: میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر، ص96</ref>.
وی در مقدمه دیوان از صدر زمان، حضرت برهان‌الدین نام می‌برد<ref>ر.ک: روضاتیان، سیده مریم، صفحه چهل‎وشش تا چهل‎وهشت</ref>. به نظر می‌رسد این شخص خواجه برهان‌الدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری‎ باشد‎ که پس از شکست او در مقابل اوزون حسن، به دست ملازمان اوزون حسن آق قوینلو گرفتار شد، اما پس از مدتی به فرمان او به منصب اشرف دیوان‎ وزارت رسید<ref>ر.ک: میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر، ص96</ref>.


اوزون حسن در سال 857 به سلطنت رسید و تبریز را پایتخت خود قرار داد. او اهل ادب و هنر و دانش را از‎ اطراف‎ تبریز فراخواند و در دوران حکومتش‎ همواره‎ دوستدار علما و ادبا بود. پس از او پسرش سلطان خلیل به حکومت رسید، ولی دوران سلطنتش شش ماه بیشتر نپایید، سپس سلطان یعقوب پسر‎ دیگر‎ اوزون حسن بر تخت‎ سلطنت‎ نشست. سلطان یعقوب مردی شاعر و شاعرپرور بود و تبریز در دوران سلطنتش (883 تا 896ق)، یکی از مهم‎ترین مراکز علم و ادب در آن زمان بشمار می‌رفت<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.
اوزون حسن در سال 857 به سلطنت رسید و تبریز را پایتخت خود قرار داد. او اهل ادب و هنر و دانش را از‎ اطراف‎ تبریز فراخواند و در دوران حکومتش‎ همواره‎ دوستدار علما و ادبا بود. پس از او پسرش سلطان خلیل به حکومت رسید، ولی دوران سلطنتش شش ماه بیشتر نپایید، سپس سلطان یعقوب پسر‎ دیگر‎ اوزون حسن بر تخت‎ سلطنت‎ نشست. سلطان یعقوب مردی شاعر و شاعرپرور بود و تبریز در دوران سلطنتش (883 تا 896ق)، یکی از مهم‎ترین مراکز علم و ادب در آن زمان بشمار می‌رفت<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۲:
از توضیحاتی که تذکره‌های متقدم و متأخر درباره شوقی تبریزی (و شوقی‎های دیگر) نوشته‌اند، مطلبی که‎ سودمند و روشنگر باشد یافت نمی‌شود. تنها می‌توان برای ذکر بخشی از‎ شرح‎ حال‎ این شاعر گمنام، به مقدمه خود او در ترجمه دیوان منسوب اعتماد نمود. آن‎چنان‌که خود در ‎‎مقدمه‎ ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر می‌شود و مدتی در بغداد‎ اقامت‎ می‌کند‎. روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار حضرت علی‎(ع)، وجد و حال به او دست می‌دهد و در آن‎ حالت تصمیم می‌گیرد دیوان را برای کسانی که از عربی آگاهی ندارند، به‎ نظم فارسی ترجمه کند<ref>ر.ک: همان، ص100-99</ref>.‎
از توضیحاتی که تذکره‌های متقدم و متأخر درباره شوقی تبریزی (و شوقی‎های دیگر) نوشته‌اند، مطلبی که‎ سودمند و روشنگر باشد یافت نمی‌شود. تنها می‌توان برای ذکر بخشی از‎ شرح‎ حال‎ این شاعر گمنام، به مقدمه خود او در ترجمه دیوان منسوب اعتماد نمود. آن‎چنان‌که خود در ‎‎مقدمه‎ ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر می‌شود و مدتی در بغداد‎ اقامت‎ می‌کند‎. روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار حضرت علی‎(ع)، وجد و حال به او دست می‌دهد و در آن‎ حالت تصمیم می‌گیرد دیوان را برای کسانی که از عربی آگاهی ندارند، به‎ نظم فارسی ترجمه کند<ref>ر.ک: همان، ص100-99</ref>.‎


بنابراین اگر شوقی را‎ بغدادی بنامیم، با آنچه در مقدمه دیوان آمده تناسب بیشتری دارد و با توجه به نام خواجه برهان‎الدین عبدالحمید کرمانی که ابتدا وزیر و فرد مورد اعتماد سلطان ابوسعید تیموری بوده و پس‎ از‎ شکست او در مقابل اوزون حسن، به سمت وزارت امیر حسن‎بیگ ترکمان درآمد و تا سال 878ق نیز زنده بود، می‌توان به بخشی از تاریخ زندگی شوقی نیز دست یافت؛ با‎ در‎ نظر گرفتن اینکه وی نظم دیوان را در سال 875ق، به انجام رسانده است و این تاریخ در نسخه‌های خطی دیوان نیز مضبوط است<ref>ر.ک: همان، ص100</ref>.  
بنابراین اگر شوقی را‎ بغدادی بنامیم، با آنچه در مقدمه دیوان آمده تناسب بیشتری دارد و با توجه به نام خواجه برهان‌الدین عبدالحمید کرمانی که ابتدا وزیر و فرد مورد اعتماد سلطان ابوسعید تیموری بوده و پس‎ از‎ شکست او در مقابل اوزون حسن، به سمت وزارت امیر حسن‎بیگ ترکمان درآمد و تا سال 878ق نیز زنده بود، می‌توان به بخشی از تاریخ زندگی شوقی نیز دست یافت؛ با‎ در‎ نظر گرفتن اینکه وی نظم دیوان را در سال 875ق، به انجام رسانده است و این تاریخ در نسخه‌های خطی دیوان نیز مضبوط است<ref>ر.ک: همان، ص100</ref>.  


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش