۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
جز (جایگزینی متن - 'نک' به 'نک') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
فصل اول درباره حرف اول عشق، یعنی «عین» است. حسن میگوید: «عین را معانی بسیار است. یک معنی عین چشم است و تخم عشق چشم است»... در نظر وی محرک عشق «چشم» است؛ یعنی دیدار معشوق... | فصل اول درباره حرف اول عشق، یعنی «عین» است. حسن میگوید: «عین را معانی بسیار است. یک معنی عین چشم است و تخم عشق چشم است»... در نظر وی محرک عشق «چشم» است؛ یعنی دیدار معشوق... | ||
[[حسن دهلوی، حسن بن علی|حسن]] معتقد است بین چشم و عشق رابطهها و نسبتها و پیوندهاست: «نبشته شده است که یک معنی عین چشم است. چشم و عشق با همدگر مناسبتی دارند؛ | [[حسن دهلوی، حسن بن علی|حسن]] معتقد است بین چشم و عشق رابطهها و نسبتها و پیوندهاست: «نبشته شده است که یک معنی عین چشم است. چشم و عشق با همدگر مناسبتی دارند؛ چنانکه در چشم سه چیز میباید، در عشق نیز سه صفت میباید. برای وجود چشم سه صفت لازم است: سواد و بیاض و نور. همچنین سه صفت مستلزم عشق است که بدون آ ن وجود عشق ممکن نیست: فقر و حزن و حضور. چنانکه چشم بی سواد و بی بیاض و بی نور درست نباشد، عشق هم بی سواد (الفقر سواد الوجه في الدارين) و بی بیاض ('''و ابيضت عيناه من الحزن''' (یوسف: 84)) و بی حضور (رأيت ربي في قلبي) تمام نباشد». حسن میگوید: مرید هم باید مثل عاشق که همه تن متوجه معشوق خودش است، با ارادت و بیعت خود را در وجود پیر خود گم کند. اگر چنین نیست، او فقط یک مرید رسمی است؛ چنانکه چندین مسلمانان رسمی هستند. او میگوید: چشم سِرّ عاشق باید روشنتر از چشم سر باشد که به سرمه عشق مکحل باشد<ref>ر.ک: همان، ص25-28</ref>. | ||
او نکات جالبی درباره سماع صوفیه در این فصل بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. «به عقیده [[حسن دهلوی، حسن بن علی|حسن]] کیفیت سماع را نمیتوان در تحریر و تقریر گنجانید. او میگوید: کسی که سؤال در کیفیت سماع میکند، در عالم تفرقه میباشد؛ درحالیکه مجیب، یعنی صاحب سماع جامع اوصاف عشق و مرکز جاذبه عرفان است... نمیتوانیم کیفیات و واردات سماع را بر صفحه قرطاس بیان کنیم. حسن میگوید: در کتب حکایت عرب، اثر سماع در حیوانها هم ذکر شده و یک حکایت معروف را نقل میکند که قبیلهای بود که وقتی که میخواست آهو را شکار کند، به صیدگاه میرفت و شروع به آواز خواندن میکرد. آهو وقتی که صدای آنها را میشنید، چنان دلباخته و مست و بیخود میشدند که پیششان میآمدند و شکار میشدند»<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | او نکات جالبی درباره سماع صوفیه در این فصل بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. «به عقیده [[حسن دهلوی، حسن بن علی|حسن]] کیفیت سماع را نمیتوان در تحریر و تقریر گنجانید. او میگوید: کسی که سؤال در کیفیت سماع میکند، در عالم تفرقه میباشد؛ درحالیکه مجیب، یعنی صاحب سماع جامع اوصاف عشق و مرکز جاذبه عرفان است... نمیتوانیم کیفیات و واردات سماع را بر صفحه قرطاس بیان کنیم. حسن میگوید: در کتب حکایت عرب، اثر سماع در حیوانها هم ذکر شده و یک حکایت معروف را نقل میکند که قبیلهای بود که وقتی که میخواست آهو را شکار کند، به صیدگاه میرفت و شروع به آواز خواندن میکرد. آهو وقتی که صدای آنها را میشنید، چنان دلباخته و مست و بیخود میشدند که پیششان میآمدند و شکار میشدند»<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. |
ویرایش