۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ ابن ماکولا، علی بن هبه الله را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ابن ماکولا، علی بن هبةالله منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE10066AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
==ولادت== | |||
«امير سعدالملك ابونصر على بن هبةالله بن على بن جعفر بن ماكولا»، نَسّابه، محدّث، رجالشناس، اديب و شاعرى مشهور بود. وى پسر ابوالقاسم هبةالله وزير جلالالدوله و برادرزاده ابوعبدالله حسين قاضى القضاة بغداد بود و در سال 421ق در عكبرا زاده شد و دانشمندانى چون ابن بشران، عبيدالله بن عمر بن شاهين و ابوطيب طبرى و احمد بن محمد عقيقى و ديگران سماع حديث كرد. سپس در طلب دانش به بغداد، دمشق، مصر، جزيره، خراسان و جبال سفر كرد و در همه اين جاىها از محضر حافظان و محدثان بهره برگرفت و از جمله حافظان حديث و نسبشناسان نامور شد. مورخان از حافظه شگفت ابن ماكولا در حديث و انساب ياد كرده و او را خطيب دوم و حتى برتر از خطيب شمردهاند. محدّثانى چون ابوبكر خطيب و نصر مقدسى و ابومحمد حسن بن احمد سمرقندى و محمد بن عبدالواحد بن دقاق از او روايت حديث كردهاند. وى پارهاى از روزگار خود را در مأموريتهاى ادارى گذراند. چنانكه گفتهاند از سوى خليفه مقتدى به بخارا رفت تا از طَمغان خان بيعت ستاند. نيز گفتهاند از جمله كسانى بود كه نسبنامهاى براى آل بويه برساخت و نسب آنها را به بهرام گور رساند. با اينهمه به نظر مىرسد كه در واپسين روزگار آل بويه، وى به دربار خليفه كه در پى بيرون آمدن از زير نفوذ آل بويه بود، گرايش يافت. او همچنين با ابراهيم بن اسحاق حبّال كه سراج قارى بيشتر داستانهاى خود را از او الهام گرفته، دوستى داشت | «امير سعدالملك ابونصر على بن هبةالله بن على بن جعفر بن ماكولا»، نَسّابه، محدّث، رجالشناس، اديب و شاعرى مشهور بود. وى پسر ابوالقاسم هبةالله وزير جلالالدوله و برادرزاده ابوعبدالله حسين قاضى القضاة بغداد بود و در سال 421ق در عكبرا زاده شد. | ||
==کسب علم و دانش== | |||
وی از دانشمندانى چون ابن بشران، عبيدالله بن عمر بن شاهين و ابوطيب طبرى و احمد بن محمد عقيقى و ديگران سماع حديث كرد. سپس در طلب دانش به بغداد، دمشق، مصر، جزيره، خراسان و جبال سفر كرد و در همه اين جاىها از محضر حافظان و محدثان بهره برگرفت و از جمله حافظان حديث و نسبشناسان نامور شد. مورخان از حافظه شگفت ابن ماكولا در حديث و انساب ياد كرده و او را خطيب دوم و حتى برتر از خطيب شمردهاند. محدّثانى چون ابوبكر خطيب و نصر مقدسى و ابومحمد حسن بن احمد سمرقندى و محمد بن عبدالواحد بن دقاق از او روايت حديث كردهاند. وى پارهاى از روزگار خود را در مأموريتهاى ادارى گذراند. چنانكه گفتهاند از سوى خليفه مقتدى به بخارا رفت تا از طَمغان خان بيعت ستاند. نيز گفتهاند از جمله كسانى بود كه نسبنامهاى براى آل بويه برساخت و نسب آنها را به بهرام گور رساند. با اينهمه به نظر مىرسد كه در واپسين روزگار آل بويه، وى به دربار خليفه كه در پى بيرون آمدن از زير نفوذ آل بويه بود، گرايش يافت. او همچنين با ابراهيم بن اسحاق حبّال كه سراج قارى بيشتر داستانهاى خود را از او الهام گرفته، دوستى داشت. در باب اينكه وى چگونه لقب «امير» سعدالملك يافته است، آگاهى در دست نيست و به قول ابن خلكان ترديد است كه آيا خود وى امارتى داشته، يا چون از فرزندان امير ابودلف عجلى بوده به امير نامبردار شده است. | |||
== آثار:== | == آثار:== | ||
خط ۳۹: | خط ۴۴: | ||
از ابونصر آثارى در رجال و تاريخ ياد كردهاند: | از ابونصر آثارى در رجال و تاريخ ياد كردهاند: | ||
# الاكمال فى المختلف و المؤتلف من اسماء الرجال كه در حقيقت تكميل شده كتاب «المختلف و المؤتلف» دار قطنى و «مشتبه النسبه» حافظ عبدالغنى ازدى و «المؤتلف تكلمه المؤتلف و المختلف» خطيب بغدادى است، نام كامل اين كتاب را «الاكمال فى رفع الارتياب عن المؤتلف و المختلف فى الاسماء والكنى و الالقاب» گفتهاند. | |||
# تهذيب مستمر الاوهام على ذوى التمنى و الاحلام، در باب اشتباهات و افتادگىهاى كتاب «المؤتلف» خطيب بغدادى كه اين ماكولا آن را پس از مرگ خطيب منتشر ساخت. | |||
# دو كتاب مفاخره القلم و السيف و الدينار كه اكنون بر جاى نيست. | |||
ياقوت از ابن ماكولا دو كتاب رجال به نامهاى «المختلف و المؤتلف» و «الاكمال فى المؤتلف و المختلف» ياد كرده است. ولى به نظر مىرسد كه اين هر دو يك كتاب باشد. نام اين كتاب را «تهذيب مستمر الاوهام على ذوى المعرفه و اولى الافهام» هم گفتهاند. | |||
==وفات== | |||
ابونصر على بن ماكولا سرانجام به دست غلامان ترك خويش كشته شد و اموالش به يغما رفت. در تاريخ و محل قتل او اختلاف بسيار است. برخى قتل وى را در 475ق در كرمان و پارهاى پس از 470ق در گرگان دانستهاند و بعضى در خراسان يا خوزستان در 487ق گفتهاند. ابن اثير تاريخ قتل ابونصر را در يك جا 475ق و در جاى ديگر 486ق ذكر كرده است. | |||
== منابع:== | == منابع:== | ||
دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج2 ص129. | دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج2 ص129. |
ویرایش