۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نا' به 'نا') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اما در مسئله جبر و اختیار با جمهور شیعه و معتزله موافق است که هر دو طایفه بشر را در اعمال و افعال خود، مختار میدانند، نه مجبور. نهایت اینکه در نحوه تفویض اختیار مابین شیعه و معتزله توافق کامل نیست. مولوى عقیده «جبریه» و مقابل آن اعتقاد «قدریه» را با دلایل عقلى و استحسانات خطابى ابطال نموده و در این موضوع عیناً مانند شیعه امامیه قضیه «امر بین الامرین» را اختیار کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-55</ref>. | اما در مسئله جبر و اختیار با جمهور شیعه و معتزله موافق است که هر دو طایفه بشر را در اعمال و افعال خود، مختار میدانند، نه مجبور. نهایت اینکه در نحوه تفویض اختیار مابین شیعه و معتزله توافق کامل نیست. مولوى عقیده «جبریه» و مقابل آن اعتقاد «قدریه» را با دلایل عقلى و استحسانات خطابى ابطال نموده و در این موضوع عیناً مانند شیعه امامیه قضیه «امر بین الامرین» را اختیار کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-55</ref>. | ||
نویسنده پس از استخراج هشت دلیل از اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] بر اثبات اختیار و رد دیدگاه جبریان میافزاید: «پنهان نماند که آنچه تا اینجا گفته شد و آن همه تلاشى که براى اثبات اختیار بشر بهکار رفت، همه از جهت رعایت اصول کلامى و مماشات با حجج و براهین عقلى و استحسانات خطابى بود؛ اما از نظر تحقیق و کشف و شهود عرفانى که همه موجودات امکانى را ظل وجود و پرتو ذات حق و مظهر اسماء و صفات الهى ببینند و حقیقت '''كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ''' ﴿القصص: 88﴾ را بهعیان مشاهده کنند، همچنین با منطق کسانى که قضیه وحدت وجود و توحید حقیقى صفات و افعال واجب را پذیرفته و آن را به درجه | نویسنده پس از استخراج هشت دلیل از اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] بر اثبات اختیار و رد دیدگاه جبریان میافزاید: «پنهان نماند که آنچه تا اینجا گفته شد و آن همه تلاشى که براى اثبات اختیار بشر بهکار رفت، همه از جهت رعایت اصول کلامى و مماشات با حجج و براهین عقلى و استحسانات خطابى بود؛ اما از نظر تحقیق و کشف و شهود عرفانى که همه موجودات امکانى را ظل وجود و پرتو ذات حق و مظهر اسماء و صفات الهى ببینند و حقیقت '''كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ''' ﴿القصص: 88﴾ را بهعیان مشاهده کنند، همچنین با منطق کسانى که قضیه وحدت وجود و توحید حقیقى صفات و افعال واجب را پذیرفته و آن را به درجه «عینالیقین» و «حقالیقین» دریافته باشند، دیگر از هستى مستعار و نمودار اختیار بشر اثرى نیست، بلکه هرچه هست اثر حق و فعل حق است.<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
ویرایش