۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''النبوات'''، اثر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|تقیالدین ابوالعباس احمد بن تیمیه]] (متوفی 728ق)، کتابی است پیرامون نبوت و پیامبری و معجزات پیامبران که با تحقیق [[طويان، عبدالعزيز|عبدالعزیز بن صالح طویان]]، چاپ و عرضه شده است. | '''النبوات'''، اثر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|تقیالدین ابوالعباس احمد بن تیمیه]] (متوفی 728ق)، کتابی است پیرامون نبوت و پیامبری و معجزات پیامبران که با تحقیق [[طويان، عبدالعزيز|عبدالعزیز بن صالح طویان]]، چاپ و عرضه شده است. | ||
برخی در نسبت این کتاب به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] تشکیک کردهاند، اما سیاق و روش نگارش، دقیقا همان روش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. این کتاب در حقیقت پاسخ به اشکالات اشاعره است که بهزعم او از مخالفان | برخی در نسبت این کتاب به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] تشکیک کردهاند، اما سیاق و روش نگارش، دقیقا همان روش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. این کتاب در حقیقت پاسخ به اشکالات اشاعره است که بهزعم او از مخالفان میباشند. او در این کتاب بسیار به [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، جوینی و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] حمله میکند و تلاش میکند که این افراد را در زمره مخالفان سلف قرار دهد<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>. | ||
هدف اصلی مؤلف از نگارش کتاب، بیان روش صحیح در اثبات پیامبری است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | هدف اصلی مؤلف از نگارش کتاب، بیان روش صحیح در اثبات پیامبری است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه دارای دو مبحث | مقدمه دارای دو مبحث میباشد. در مبحث نخست، در ضمن هشت مطلب، به موضوع و محتوای کتاب اشاره گردیده و در مبحث دوم، زندگی مفصلی از نویسنده، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص117</ref>. | ||
نویسنده در ابتدا، به بیان مفهوم «خارقالعاده» پرداخته است. سخن در این بخش، بیان مفهوم و مقصود از خرق عادت است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از بهکارگیری لفظ معجزه برای اعمال خارقالعادهای که از پیامبران صادر میشود ابا داشت؛ ازاینرو در ابتدای کتابش به نقد بحث عادت بشر و خرق عادت میپردازد. او میگوید: آیتی که پیامبر ارائه میکند باید خارق عادت باشد؛ به این معنا که نباید امری عادی و معمولی برای بشر باشد. این آیه نباید اختصاص به پیامبر داشته باشد و هر خارقالعادهای آیت نیست؛ به این معنا که برخی کارها برای برخی افراد معتاد و طبیعی است، اگرچه برای برخی دیگر غیر معمولی و غیر عادت است. همان گونه که کارهای پزشکان، فقیهان و ادیبان برای صنف خودشان معتاد است و خارقالعاده به حساب نمیآید<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>. | نویسنده در ابتدا، به بیان مفهوم «خارقالعاده» پرداخته است. سخن در این بخش، بیان مفهوم و مقصود از خرق عادت است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از بهکارگیری لفظ معجزه برای اعمال خارقالعادهای که از پیامبران صادر میشود ابا داشت؛ ازاینرو در ابتدای کتابش به نقد بحث عادت بشر و خرق عادت میپردازد. او میگوید: آیتی که پیامبر ارائه میکند باید خارق عادت باشد؛ به این معنا که نباید امری عادی و معمولی برای بشر باشد. این آیه نباید اختصاص به پیامبر داشته باشد و هر خارقالعادهای آیت نیست؛ به این معنا که برخی کارها برای برخی افراد معتاد و طبیعی است، اگرچه برای برخی دیگر غیر معمولی و غیر عادت است. همان گونه که کارهای پزشکان، فقیهان و ادیبان برای صنف خودشان معتاد است و خارقالعاده به حساب نمیآید<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در فصل سوم، به بررسی امکان ظهور معجزات به دست دروغگو پرداخته شده و دلایل نفی آن توسط اشاعره بیان گردیده است. مؤلف برای نمونه از اشعری نقل میکند که آنها میگویند: «بر خدا جایز است که معجزات را از دست دروغگویان صادر کند». این سخن متناقض است؛ چراکه قدرت دادن خدا به اینگونه افراد به معنای راستگو دانسته شدن آنها توسط مردم و از لوازم آن است؛ مثل این میماند که خداوند افعالی که نشانگر عالم بودن کسی است، از انسانی صادر کند که جاهل است و صدور اینگونه افعال اگر باعث اغرای به جهل باشد بر خداوند لازم است که آن قدرت را ندهد و همچنین محال است که اینگونه افعال از خداوند صادر شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] میگوید: این سخن صحیح است که اگر نشانه صدق باشد، محال است که وجود داشته باشد و آنچه ممتنع است، غیر مقدور است و واجب است که بر دست دروغگویان ظاهر نشود؛ چراکه نشانه صدق آنها خواهد بود. اما باید سؤال شود که چگونه این مسئله، دلیل صدق میشود؟ درحالیکه امری حادث و مقدور است و هر مقدوری در نزد شما امکان وقوع دارد، هرچند که فسادی در آن باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در فصل سوم، به بررسی امکان ظهور معجزات به دست دروغگو پرداخته شده و دلایل نفی آن توسط اشاعره بیان گردیده است. مؤلف برای نمونه از اشعری نقل میکند که آنها میگویند: «بر خدا جایز است که معجزات را از دست دروغگویان صادر کند». این سخن متناقض است؛ چراکه قدرت دادن خدا به اینگونه افراد به معنای راستگو دانسته شدن آنها توسط مردم و از لوازم آن است؛ مثل این میماند که خداوند افعالی که نشانگر عالم بودن کسی است، از انسانی صادر کند که جاهل است و صدور اینگونه افعال اگر باعث اغرای به جهل باشد بر خداوند لازم است که آن قدرت را ندهد و همچنین محال است که اینگونه افعال از خداوند صادر شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] میگوید: این سخن صحیح است که اگر نشانه صدق باشد، محال است که وجود داشته باشد و آنچه ممتنع است، غیر مقدور است و واجب است که بر دست دروغگویان ظاهر نشود؛ چراکه نشانه صدق آنها خواهد بود. اما باید سؤال شود که چگونه این مسئله، دلیل صدق میشود؟ درحالیکه امری حادث و مقدور است و هر مقدوری در نزد شما امکان وقوع دارد، هرچند که فسادی در آن باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در فصل چهارم، به شرط خارقالعاده بودن در نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] پرداخته شده است و شرط آن خرق عادت کسی که معتقد به پیامبری است باشد؛ پس لازم نیست که خرق عادت تکذیبکنندگان و یا مشککین باشد. در اینجا باید گفت که کارهای مردم هیچگاه ملاک برای خارقالعاده بودن و یا نبودن نیست، بلکه در صورت صحت مفهوم خارقالعاده، | در فصل چهارم، به شرط خارقالعاده بودن در نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] پرداخته شده است و شرط آن خرق عادت کسی که معتقد به پیامبری است باشد؛ پس لازم نیست که خرق عادت تکذیبکنندگان و یا مشککین باشد. در اینجا باید گفت که کارهای مردم هیچگاه ملاک برای خارقالعاده بودن و یا نبودن نیست، بلکه در صورت صحت مفهوم خارقالعاده، میبایست خارقالعاده قوانین عادی طبیعت باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در فصل پنجم، بحث از نفی ادعای پیامبری در هنگام معجزه | در فصل پنجم، بحث از نفی ادعای پیامبری در هنگام معجزه میباشد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] میگوید: کسی که معتقد است پیامبر در حین انجام معجزه باید ادعای نبوت داشته باشد، غلط فاحشی مرتکب شده است. ایشان میگوید: کسانی که معتقدند معجزهها باید بههمراه دعوی نبوت باشد و بهوسیله آن معجزه، خود را موجه کرده و به آن تحدی کند، دچار اشتباه فاحشی شدهاند. | ||
وی میگوید: برخی در شرایط معجزه چهار وجه را ذکر کردهاند: | وی میگوید: برخی در شرایط معجزه چهار وجه را ذکر کردهاند: |
ویرایش