پرش به محتوا

النبوات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
خط ۳۱: خط ۳۱:
'''النبوات'''، اثر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|تقی‌الدین ابوالعباس احمد بن تیمیه]] (متوفی 728ق)، کتابی است پیرامون نبوت و پیامبری و معجزات پیامبران که با تحقیق [[طويان، عبدالعزيز|عبدالعزیز بن صالح طویان]]، چاپ و عرضه شده است.
'''النبوات'''، اثر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|تقی‌الدین ابوالعباس احمد بن تیمیه]] (متوفی 728ق)، کتابی است پیرامون نبوت و پیامبری و معجزات پیامبران که با تحقیق [[طويان، عبدالعزيز|عبدالعزیز بن صالح طویان]]، چاپ و عرضه شده است.


برخی در نسبت این کتاب به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] تشکیک کرده‌اند، اما سیاق و روش نگارش، دقیقا همان روش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. این کتاب در حقیقت پاسخ به اشکالات اشاعره است که به‎زعم او از مخالفان می‎باشند. او در این کتاب بسیار به [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، جوینی و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] حمله می‌کند و تلاش می‌کند که این افراد را در زمره مخالفان سلف قرار دهد<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>.
برخی در نسبت این کتاب به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] تشکیک کرده‌اند، اما سیاق و روش نگارش، دقیقا همان روش [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. این کتاب در حقیقت پاسخ به اشکالات اشاعره است که به‎زعم او از مخالفان می‌باشند. او در این کتاب بسیار به [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، جوینی و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] حمله می‌کند و تلاش می‌کند که این افراد را در زمره مخالفان سلف قرار دهد<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>.


هدف اصلی مؤلف از نگارش کتاب، بیان روش صحیح در اثبات پیامبری است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
هدف اصلی مؤلف از نگارش کتاب، بیان روش صحیح در اثبات پیامبری است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقدمه دارای دو مبحث می‎باشد. در مبحث نخست، در ضمن هشت مطلب، به موضوع و محتوای کتاب اشاره گردیده و در مبحث دوم، زندگی مفصلی از نویسنده، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص117</ref>.
مقدمه دارای دو مبحث می‌باشد. در مبحث نخست، در ضمن هشت مطلب، به موضوع و محتوای کتاب اشاره گردیده و در مبحث دوم، زندگی مفصلی از نویسنده، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص117</ref>.


نویسنده در ابتدا، به بیان مفهوم «خارق‎العاده» پرداخته است. سخن در این بخش، بیان مفهوم و مقصود از خرق عادت است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از به‌کارگیری لفظ معجزه برای اعمال خارق‎العاده‌ای که از پیامبران صادر می‌شود ابا داشت؛ ازاین‎رو در ابتدای کتابش به نقد بحث عادت بشر و خرق عادت می‌پردازد. او می‌گوید: آیتی که پیامبر ارائه می‌کند باید خارق عادت باشد؛ به این معنا که نباید امری عادی و معمولی برای بشر باشد. این آیه نباید اختصاص به پیامبر داشته باشد و هر خارق‎العاده‌ای آیت نیست؛ به این معنا که برخی کارها برای برخی افراد معتاد و طبیعی است، اگرچه برای برخی دیگر غیر معمولی و غیر عادت است. همان گونه که کارهای پزشکان، فقیهان و ادیبان برای صنف خودشان معتاد است و خارق‎العاده به حساب نمی‌آید<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>.
نویسنده در ابتدا، به بیان مفهوم «خارق‎العاده» پرداخته است. سخن در این بخش، بیان مفهوم و مقصود از خرق عادت است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از به‌کارگیری لفظ معجزه برای اعمال خارق‎العاده‌ای که از پیامبران صادر می‌شود ابا داشت؛ ازاین‎رو در ابتدای کتابش به نقد بحث عادت بشر و خرق عادت می‌پردازد. او می‌گوید: آیتی که پیامبر ارائه می‌کند باید خارق عادت باشد؛ به این معنا که نباید امری عادی و معمولی برای بشر باشد. این آیه نباید اختصاص به پیامبر داشته باشد و هر خارق‎العاده‌ای آیت نیست؛ به این معنا که برخی کارها برای برخی افراد معتاد و طبیعی است، اگرچه برای برخی دیگر غیر معمولی و غیر عادت است. همان گونه که کارهای پزشکان، فقیهان و ادیبان برای صنف خودشان معتاد است و خارق‎العاده به حساب نمی‌آید<ref>ر.ک: نوری، محمدجعفر</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
در فصل سوم، به بررسی امکان ظهور معجزات به دست دروغ‎گو پرداخته شده و دلایل نفی آن توسط اشاعره بیان گردیده است. مؤلف برای نمونه از اشعری نقل می‌کند که آنها می‌گویند: «بر خدا جایز است که معجزات را از دست دروغ‎گویان صادر کند». این سخن متناقض است؛ چراکه قدرت دادن خدا به این‎گونه افراد به معنای راست‎گو دانسته شدن آنها توسط مردم و از لوازم آن است؛ مثل این می‌ماند که خداوند افعالی که نشانگر عالم بودن کسی است، از انسانی صادر کند که جاهل است و صدور این‎گونه افعال اگر باعث اغرای به جهل باشد بر خداوند لازم است که آن قدرت را ندهد و همچنین محال است که این‎گونه افعال از خداوند صادر شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌گوید: این سخن صحیح است که اگر نشانه صدق باشد، محال است که وجود داشته باشد و آنچه ممتنع است، غیر مقدور است و واجب است که بر دست دروغ‎گویان ظاهر نشود؛ چراکه نشانه صدق آنها خواهد بود. اما باید سؤال شود که چگونه این مسئله، دلیل صدق می‌شود؟ درحالی‎که امری حادث و مقدور است و هر مقدوری در نزد شما امکان وقوع دارد، هرچند که فسادی در آن باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
در فصل سوم، به بررسی امکان ظهور معجزات به دست دروغ‎گو پرداخته شده و دلایل نفی آن توسط اشاعره بیان گردیده است. مؤلف برای نمونه از اشعری نقل می‌کند که آنها می‌گویند: «بر خدا جایز است که معجزات را از دست دروغ‎گویان صادر کند». این سخن متناقض است؛ چراکه قدرت دادن خدا به این‎گونه افراد به معنای راست‎گو دانسته شدن آنها توسط مردم و از لوازم آن است؛ مثل این می‌ماند که خداوند افعالی که نشانگر عالم بودن کسی است، از انسانی صادر کند که جاهل است و صدور این‎گونه افعال اگر باعث اغرای به جهل باشد بر خداوند لازم است که آن قدرت را ندهد و همچنین محال است که این‎گونه افعال از خداوند صادر شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌گوید: این سخن صحیح است که اگر نشانه صدق باشد، محال است که وجود داشته باشد و آنچه ممتنع است، غیر مقدور است و واجب است که بر دست دروغ‎گویان ظاهر نشود؛ چراکه نشانه صدق آنها خواهد بود. اما باید سؤال شود که چگونه این مسئله، دلیل صدق می‌شود؟ درحالی‎که امری حادث و مقدور است و هر مقدوری در نزد شما امکان وقوع دارد، هرچند که فسادی در آن باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


در فصل چهارم، به شرط خارقالعاده بودن در نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] پرداخته شده است و شرط آن خرق عادت کسی که معتقد به پیامبری است باشد؛ پس لازم نیست که خرق عادت تکذیب‎کنندگان و یا مشککین باشد. در اینجا باید گفت که کارهای مردم هیچ‎گاه ملاک برای خارق‎العاده بودن و یا نبودن نیست، بلکه در صورت صحت مفهوم خارق‎العاده، می‎بایست خارق‎العاده قوانین عادی طبیعت باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
در فصل چهارم، به شرط خارقالعاده بودن در نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] پرداخته شده است و شرط آن خرق عادت کسی که معتقد به پیامبری است باشد؛ پس لازم نیست که خرق عادت تکذیب‎کنندگان و یا مشککین باشد. در اینجا باید گفت که کارهای مردم هیچ‎گاه ملاک برای خارق‎العاده بودن و یا نبودن نیست، بلکه در صورت صحت مفهوم خارق‎العاده، می‌بایست خارق‎العاده قوانین عادی طبیعت باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


در فصل پنجم، بحث از نفی ادعای پیامبری در هنگام معجزه می‎باشد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌گوید: کسی که معتقد است پیامبر در حین انجام معجزه باید ادعای نبوت داشته باشد، غلط فاحشی مرتکب شده است. ایشان می‌گوید: کسانی که معتقدند معجزه‌ها باید به‌همراه دعوی نبوت باشد و به‌وسیله آن معجزه، خود را موجه کرده و به آن تحدی کند، دچار اشتباه فاحشی شده‌اند.
در فصل پنجم، بحث از نفی ادعای پیامبری در هنگام معجزه می‌باشد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] می‌گوید: کسی که معتقد است پیامبر در حین انجام معجزه باید ادعای نبوت داشته باشد، غلط فاحشی مرتکب شده است. ایشان می‌گوید: کسانی که معتقدند معجزه‌ها باید به‌همراه دعوی نبوت باشد و به‌وسیله آن معجزه، خود را موجه کرده و به آن تحدی کند، دچار اشتباه فاحشی شده‌اند.


وی می‌گوید: برخی در شرایط معجزه چهار وجه را ذکر کرده‌اند:
وی می‌گوید: برخی در شرایط معجزه چهار وجه را ذکر کرده‌اند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش