۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
نویسنده، تعلیقه بر شرح فصوص الحكم را با این عبارات آغاز کرده است: «چنین گوید بنده خاطی فانی، محمدحسین شهیر به [[فاضل توني، محمد حسين|فاضل تونی]]، که چون کتابت شرح فصوص الحكم تصنیف عارف کامل داوود بن محمود قیصری ساوی از مهمترین کتب اهل عرفان است و عمده در فهم کتاب فصوص الحكم مقدماتی است که شارح در اول کتاب ذکر کرده و فهم بعضی از عبارات آن مشکل و محتاج به توضیح و بیان است، لذا بر آن شدم که بر پارهای از عبارات مشکله آن بهنحوی که از اساتید عظام شنیده یا از کتب اهل عرفان استفاده کردهام، شرحی بنویسم تا فهم آن کتاب بر قارئین محترم آسان گردد و در انجام این مقصود از خدا استعانت میجویم و این رساله را به نام تعلیقه بر شرح فصوص مسمی ساختم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | نویسنده، تعلیقه بر شرح فصوص الحكم را با این عبارات آغاز کرده است: «چنین گوید بنده خاطی فانی، محمدحسین شهیر به [[فاضل توني، محمد حسين|فاضل تونی]]، که چون کتابت شرح فصوص الحكم تصنیف عارف کامل داوود بن محمود قیصری ساوی از مهمترین کتب اهل عرفان است و عمده در فهم کتاب فصوص الحكم مقدماتی است که شارح در اول کتاب ذکر کرده و فهم بعضی از عبارات آن مشکل و محتاج به توضیح و بیان است، لذا بر آن شدم که بر پارهای از عبارات مشکله آن بهنحوی که از اساتید عظام شنیده یا از کتب اهل عرفان استفاده کردهام، شرحی بنویسم تا فهم آن کتاب بر قارئین محترم آسان گردد و در انجام این مقصود از خدا استعانت میجویم و این رساله را به نام تعلیقه بر شرح فصوص مسمی ساختم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | ||
[[فاضل توني، محمد حسين|تونی]]، رساله مراتب خمس را اگرچه با این عنوان یاد کرده است، اما در آن تنها به شرح برخی از مراتب پرداخته که مستقر در حضرات خمس نیست، ولکن رساله مشتمل بر مطالب مربوط به بعضی از مراتب خمس، از جمله: اشاره به امتیاز اسماء ذات و اسماء ذاتی، بیان نهایت حکمی که درباره حق میتوان نمود، تبیین محدوده علم انسان کامل و مسئله بداء و وجه خوف کمل و جزع و بکاء آنان. همچنین در رساله بهمناسبت برخی از عبارات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در اسفار که در باب نسبت تردد و ابتلاء به خداوند و مسئله بداء | [[فاضل توني، محمد حسين|تونی]]، رساله مراتب خمس را اگرچه با این عنوان یاد کرده است، اما در آن تنها به شرح برخی از مراتب پرداخته که مستقر در حضرات خمس نیست، ولکن رساله مشتمل بر مطالب مربوط به بعضی از مراتب خمس، از جمله: اشاره به امتیاز اسماء ذات و اسماء ذاتی، بیان نهایت حکمی که درباره حق میتوان نمود، تبیین محدوده علم انسان کامل و مسئله بداء و وجه خوف کمل و جزع و بکاء آنان. همچنین در رساله بهمناسبت برخی از عبارات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در اسفار که در باب نسبت تردد و ابتلاء به خداوند و مسئله بداء میباشد نیز آمده است و بهگونهای بدیع توضیح داده شده و بهمناسبت تعلیقه مرحوم [[سبزواری، هادی|حکیم سبزواری]] در شرح عبارات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] بررسی و نقد شده است<ref>ر.ک: همان، ص130</ref>. | ||
در ابتدای رساله الهیات چنین میخوانیم: «حکما حکمت الهی به معنای اعم را چنین تعریف کردهاند: «حکمت الهی علمی است که در آن از احوال موجود مطلق، از آن جهت که موجود مطلق است بحث میشود» و بنابراین موضوع آن، موجود مطلق است بما هو موجود مطلق. اما غایت و فایده الهیات نیل به سعادت حقیقی است؛ یعنی اتصال نفس انسانی به عقل فعال به سبب انتقاش آن به صور علمیه موجودات. مقاصد و مباحث علم الهیات، یا بحث از عوارض و اوصاف موجود بما هو موجود است و یا بحث از ذوات است و ذوات یا مقولات عشر است، که مانند انواع است برای موجود بما هو موجود و یا اسباب قصوی است برای هر موجود معلولی، پس علم الهیات مشتمل بر سه مقصد است: امور عامه، جواهر و اعراض و الهیات بمعنی الاخص که در آن از ذات و صفات و افعال خدای متعال بحث میشود<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در ابتدای رساله الهیات چنین میخوانیم: «حکما حکمت الهی به معنای اعم را چنین تعریف کردهاند: «حکمت الهی علمی است که در آن از احوال موجود مطلق، از آن جهت که موجود مطلق است بحث میشود» و بنابراین موضوع آن، موجود مطلق است بما هو موجود مطلق. اما غایت و فایده الهیات نیل به سعادت حقیقی است؛ یعنی اتصال نفس انسانی به عقل فعال به سبب انتقاش آن به صور علمیه موجودات. مقاصد و مباحث علم الهیات، یا بحث از عوارض و اوصاف موجود بما هو موجود است و یا بحث از ذوات است و ذوات یا مقولات عشر است، که مانند انواع است برای موجود بما هو موجود و یا اسباب قصوی است برای هر موجود معلولی، پس علم الهیات مشتمل بر سه مقصد است: امور عامه، جواهر و اعراض و الهیات بمعنی الاخص که در آن از ذات و صفات و افعال خدای متعال بحث میشود<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
شیوه آثار نویسنده در رسائل، همچون درس ایشان، روشنی و وضوح، در کنار ظرافت و نـکتهگویی اسـت. درج اشعار و امثال و آیات و روایات مناسب، از ویژگیهای سبکی اوست. دقت در اشعاری که برگزیده و آورده، نشانگر تبحّر وی بر ادبیات شاعرانه فارسی است. خاصه اشعار عرفانی که وی با تسلطی خاص از تکبیتها یـا مـجموعههای شعر بـهره میگرفته است. در بیان و شرح مباحث درازگویی نمیکند و ظاهرا از اطناب اجتناب اکید داشته؛ زیرا در هیچ کجا مثلاً وارد مـباحث لغوی یا حاشیهای نمیشود، مگر بالضروره و برای تکمیل یک بحث عـمیق کـه درنـگی خاص میطلبد. تنها حاشیههای او در این عرصه، همان اشعار و اشارات عرفانی و لطایف حکمی است که ذائقه و ذوق مـطلب، طـلب چنین جستارهایی را دارد. گزینشهای وی در عبارات مورد شرح، گزینش قضایا و جستارهای اصلی و پایه در همان مـباحث اسـت و ایـن مسئله در رساله عالی تعلیقه بر شرح فصوص بهوضوح و درخشش دیده میشود؛ امـری که میتواند نمونهای برای مدرسان حوزوی و استادان دانشگاهی ما تلقی شود. دو رساله الهـیات و حکمت قدیم، بیگمان از بـهترین رسـائل در فلسفه کلاسیک اسلامی است و خصلت درسی درجه اول دارد. بد نیست بهجای بسیاری از جزوات و کتب غامض یا کممایه در برخی از دانشگاهها و حوزهها، این متون مورد استفاده قرار گیرد؛ به شرط آنکه معلمان آزمـودهای از پس آنها برآیند. بههرحال کلیه این آثار دارای خصلت عالی مدرسهای هستند و چه بهعنوان منبع و مأخذ تحقیق و چه بهعنوان متن درسی، بسیار قابل استفاده و ارزشمند | شیوه آثار نویسنده در رسائل، همچون درس ایشان، روشنی و وضوح، در کنار ظرافت و نـکتهگویی اسـت. درج اشعار و امثال و آیات و روایات مناسب، از ویژگیهای سبکی اوست. دقت در اشعاری که برگزیده و آورده، نشانگر تبحّر وی بر ادبیات شاعرانه فارسی است. خاصه اشعار عرفانی که وی با تسلطی خاص از تکبیتها یـا مـجموعههای شعر بـهره میگرفته است. در بیان و شرح مباحث درازگویی نمیکند و ظاهرا از اطناب اجتناب اکید داشته؛ زیرا در هیچ کجا مثلاً وارد مـباحث لغوی یا حاشیهای نمیشود، مگر بالضروره و برای تکمیل یک بحث عـمیق کـه درنـگی خاص میطلبد. تنها حاشیههای او در این عرصه، همان اشعار و اشارات عرفانی و لطایف حکمی است که ذائقه و ذوق مـطلب، طـلب چنین جستارهایی را دارد. گزینشهای وی در عبارات مورد شرح، گزینش قضایا و جستارهای اصلی و پایه در همان مـباحث اسـت و ایـن مسئله در رساله عالی تعلیقه بر شرح فصوص بهوضوح و درخشش دیده میشود؛ امـری که میتواند نمونهای برای مدرسان حوزوی و استادان دانشگاهی ما تلقی شود. دو رساله الهـیات و حکمت قدیم، بیگمان از بـهترین رسـائل در فلسفه کلاسیک اسلامی است و خصلت درسی درجه اول دارد. بد نیست بهجای بسیاری از جزوات و کتب غامض یا کممایه در برخی از دانشگاهها و حوزهها، این متون مورد استفاده قرار گیرد؛ به شرط آنکه معلمان آزمـودهای از پس آنها برآیند. بههرحال کلیه این آثار دارای خصلت عالی مدرسهای هستند و چه بهعنوان منبع و مأخذ تحقیق و چه بهعنوان متن درسی، بسیار قابل استفاده و ارزشمند میباشند<ref>ر.ک: رضوی، مسعود، ص88-87</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش