۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[شبر، عبدالله|شبر]] در این اثر، به بیان مضمون 263 حدیث - که در فهم آنها بهنوعی، ابهام و پیچیدگی وجود دارد - پرداخته است. او در نخستین جلد اثر خود، فقط درباره روایات اعتقادی سخن گفته است؛ چنانکه جلد دوم، دربردارنده روایات اعتقادی، فقهی و اخلاقی است<ref>ر.ک: فقهیزاده، عبدالهادی؛ عماری الهیاری، زهرا، ص70</ref>. | [[شبر، عبدالله|شبر]] در این اثر، به بیان مضمون 263 حدیث - که در فهم آنها بهنوعی، ابهام و پیچیدگی وجود دارد - پرداخته است. او در نخستین جلد اثر خود، فقط درباره روایات اعتقادی سخن گفته است؛ چنانکه جلد دوم، دربردارنده روایات اعتقادی، فقهی و اخلاقی است<ref>ر.ک: فقهیزاده، عبدالهادی؛ عماری الهیاری، زهرا، ص70</ref>. | ||
وی ابتدا سند و سپس متن حدیث را ذکر کرده است و در ادامه، ذیل عناوین بیان یا ایضاح و تبیین، به ذکر مشکلات موجود در فهم حدیث پرداخته و احیانا مخالفت آن را با اصول امامیه بیان کرده است. سپس به ذکر وجوه حل مشکل از دیدگاه علما پرداخته و در پایان، ذیل عنوان «أقول» به بیان نظرات خویش، پرداخته است. از منابع مورد استناد او، افزون بر آیات و روایات، میتوان از استدلالهای عقلی و کلامی، اقوال عالمان پیشین، | وی ابتدا سند و سپس متن حدیث را ذکر کرده است و در ادامه، ذیل عناوین بیان یا ایضاح و تبیین، به ذکر مشکلات موجود در فهم حدیث پرداخته و احیانا مخالفت آن را با اصول امامیه بیان کرده است. سپس به ذکر وجوه حل مشکل از دیدگاه علما پرداخته و در پایان، ذیل عنوان «أقول» به بیان نظرات خویش، پرداخته است. از منابع مورد استناد او، افزون بر آیات و روایات، میتوان از استدلالهای عقلی و کلامی، اقوال عالمان پیشین، بهویژه بیانات [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] در «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار الأنوار]]» یاد کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
[[شبر، عبدالله|شبر]] برای حل و شرح مشکل مورد نظر خود، گاه از وجوه متعدد استفاده کرده است؛ چنانکه گاه نیز ذیل توضیحات خود، بحثهای کلامی مفصلی با عنوان تذییل یا تتمه میآورد<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[شبر، عبدالله|شبر]] برای حل و شرح مشکل مورد نظر خود، گاه از وجوه متعدد استفاده کرده است؛ چنانکه گاه نیز ذیل توضیحات خود، بحثهای کلامی مفصلی با عنوان تذییل یا تتمه میآورد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#:الف)- غریب الحدیث: شبر برای تبیین معانی مفردات روایات مشکل، کوشش فراوان کرده است. او با مراجعه به کتب لغت متعدد و بهطور خاص، «النهاية» ابن اثیر، درصدد فهم صحیح از معانی واژگان حدیث است؛ برای نمونه، در بیان معنای حدیث «إذا كان يوم القيامة أتي بالشمس و القمر في صورة ثورين عقيرين»، با استناد به «النهاية»، واژه «عقیر»، شتر یا گوسفند ذبحشده معنا شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | #:الف)- غریب الحدیث: شبر برای تبیین معانی مفردات روایات مشکل، کوشش فراوان کرده است. او با مراجعه به کتب لغت متعدد و بهطور خاص، «النهاية» ابن اثیر، درصدد فهم صحیح از معانی واژگان حدیث است؛ برای نمونه، در بیان معنای حدیث «إذا كان يوم القيامة أتي بالشمس و القمر في صورة ثورين عقيرين»، با استناد به «النهاية»، واژه «عقیر»، شتر یا گوسفند ذبحشده معنا شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
#:ب)- صرف و نحو عربی: نویسنده در مواضع متعدد، به هنگام بیان وجوه مشکل احادیث، از دقتهای صرفی و نحوی بهره برده است؛ برای نمونه، در بیان وجوه معنایی عبارت «... و من تقديره منايح العطاء بكم إنفاذه مقرونا محتوما»، در زیارت امام عصر(عج) میگوید: واژه «منايح»، یا به علت در تقدیر بودن مفعول، منصوب است که در این صورت «إنفاذه» مبتدا و من تقديره خبر خواهد بود... و یا مرفوع است که در این صورت، چند وجه برای آن متصور است...<ref>ر.ک: همان</ref>. | #:ب)- صرف و نحو عربی: نویسنده در مواضع متعدد، به هنگام بیان وجوه مشکل احادیث، از دقتهای صرفی و نحوی بهره برده است؛ برای نمونه، در بیان وجوه معنایی عبارت «... و من تقديره منايح العطاء بكم إنفاذه مقرونا محتوما»، در زیارت امام عصر(عج) میگوید: واژه «منايح»، یا به علت در تقدیر بودن مفعول، منصوب است که در این صورت «إنفاذه» مبتدا و من تقديره خبر خواهد بود... و یا مرفوع است که در این صورت، چند وجه برای آن متصور است...<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
#:ج)- فنون بلاغت و آرایههای ادبی: توجه به مجاز، اعم از کنایه، استعاره و تشبیه در روایات، از دیگر مبانی نویسنده در فهم احادیث است؛ برای نمونه، در روایت «لكل شيء وجه و وجه دينكم الصلوة و لكل شيء أنف و أنف الصلوة التكبير»، [[شبر، عبدالله|شبر]] این روایت را بر سبیل مجاز دانسته است؛ به این معنا که کل دین | #:ج)- فنون بلاغت و آرایههای ادبی: توجه به مجاز، اعم از کنایه، استعاره و تشبیه در روایات، از دیگر مبانی نویسنده در فهم احادیث است؛ برای نمونه، در روایت «لكل شيء وجه و وجه دينكم الصلوة و لكل شيء أنف و أنف الصلوة التكبير»، [[شبر، عبدالله|شبر]] این روایت را بر سبیل مجاز دانسته است؛ به این معنا که کل دین بهوسیله نماز شناخته میشود، همان طور که انسان بهوسیله صورت، شناخته میشود<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>. | ||
# مرجعیت قرآن در فهم حدیث: [[شبر، عبدالله|شبر]] از آیات قرآن، در موارد متعددی جهت رسیدن به فهم صحیح از حدیث استفاده کرده است. وی در بسیاری از موارد، آیات قرآن را شاخص فهم حدیث شناسانده است. بنابراین، برداشت صحیح از حدیث را با توجه به مفاهیم آیات قرآنی، بیان کرده است؛ برای نمونه، در حدیثی از پیامبر(ص) وارد شده است که: «ويل لمن غلبت آحاده عشراته» و [[شبر، عبدالله|شبر]] برای توجیه این حدیث، مراد از آحاد را سیئات و مراد از عشرات را حسنات دانسته و به آیه 16 سوره انعام اشاره کرده است و در این صورت، معنای حدیث آن است که: وای بر کسی که گناهانش بر نیکیهایش غلبه یابد<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | # مرجعیت قرآن در فهم حدیث: [[شبر، عبدالله|شبر]] از آیات قرآن، در موارد متعددی جهت رسیدن به فهم صحیح از حدیث استفاده کرده است. وی در بسیاری از موارد، آیات قرآن را شاخص فهم حدیث شناسانده است. بنابراین، برداشت صحیح از حدیث را با توجه به مفاهیم آیات قرآنی، بیان کرده است؛ برای نمونه، در حدیثی از پیامبر(ص) وارد شده است که: «ويل لمن غلبت آحاده عشراته» و [[شبر، عبدالله|شبر]] برای توجیه این حدیث، مراد از آحاد را سیئات و مراد از عشرات را حسنات دانسته و به آیه 16 سوره انعام اشاره کرده است و در این صورت، معنای حدیث آن است که: وای بر کسی که گناهانش بر نیکیهایش غلبه یابد<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
# حجیت سنت قطعی در فهم حدیث: [[شبر، عبدالله|شبر]] برای استناد به سنت قطعی معصومان(ع)، به احادیث متواتر واردشده از آنان اشاره کرده و بعضی از احادیث مشتمل بر وجوه مشکل را در تنافی با این احادیث دانسته است؛ برای نمونه، هنگام شرح حدیثی درباره احباط و تکفیر، به آیات و روایات فراوانی در این مورد اشاره کرده و میگوید: شبههای در اینباره بعد از تأمل در آیات و روایات باقی نمیماند. وی در تبیین حدیث تولد هر مولود بر فطرت الهی، پس از ذکر تأویلات سید مرتضی میگوید: در تأویل این خبر، به این تکلفات و تأویلات نیاز نیست، بلکه آنچه که از آیات و روایت رسیده است، ثابت میکند که عقول خلق بر مبنای فطرت و اقرار به خداوند خلق شده و همه افراد بشر به آن اذعان دارند. او سپس روایات واردشده در اینباره را ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | # حجیت سنت قطعی در فهم حدیث: [[شبر، عبدالله|شبر]] برای استناد به سنت قطعی معصومان(ع)، به احادیث متواتر واردشده از آنان اشاره کرده و بعضی از احادیث مشتمل بر وجوه مشکل را در تنافی با این احادیث دانسته است؛ برای نمونه، هنگام شرح حدیثی درباره احباط و تکفیر، به آیات و روایات فراوانی در این مورد اشاره کرده و میگوید: شبههای در اینباره بعد از تأمل در آیات و روایات باقی نمیماند. وی در تبیین حدیث تولد هر مولود بر فطرت الهی، پس از ذکر تأویلات سید مرتضی میگوید: در تأویل این خبر، به این تکلفات و تأویلات نیاز نیست، بلکه آنچه که از آیات و روایت رسیده است، ثابت میکند که عقول خلق بر مبنای فطرت و اقرار به خداوند خلق شده و همه افراد بشر به آن اذعان دارند. او سپس روایات واردشده در اینباره را ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. |
ویرایش