۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هد' به 'هد') |
جز (جایگزینی متن - 'هش' به 'هش') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==افکار== | ==افکار== | ||
«فیلسوفان مسلمان، اصولا به دو دسته تقسیم مىشوند: دسته اول آنهایى هستند که در عین مسلمانى، به اصول، مبانى و دستگاه فکرى و فلسفى خود پایبند بوده و حتىالمقدور دینشناسى و دیندارى خود را بهگونهاى سامان دادهاند که معارض با | «فیلسوفان مسلمان، اصولا به دو دسته تقسیم مىشوند: دسته اول آنهایى هستند که در عین مسلمانى، به اصول، مبانى و دستگاه فکرى و فلسفى خود پایبند بوده و حتىالمقدور دینشناسى و دیندارى خود را بهگونهاى سامان دادهاند که معارض با فلسفهشان نباشد. اینان هیچگاه براى تبیین اندیشه فلسفى خویش دستبهدامن آیات و روایات نشده و هرگز از گزارههاى دینى در اثبات رأى و نظر خود استفاده نکردهاند. | ||
دسته دیگر فیلسوفانى هستند که با وجود برخوردارى از نظام فکرى - فلسفى خاص (عموما مشاء) | دسته دیگر فیلسوفانى هستند که با وجود برخوردارى از نظام فکرى - فلسفى خاص (عموما مشاء) بهشدت متأثر از آموزههاى اسلامى بوده و در جاىجاى آثار بهظاهر حکمى خویش از آیات و روایات مختلف بهرهمند بوده و حتى در به کرسى نشاندن نظریهاى کاملا فلسفى، متوسل به کلام خدا شدهاند. به نظر مىرسد این دسته از متفکران مسلمان سعى در جمع بین دین و فلسفه داشتهاند که البته بهرغم تکلفات بارد، توفیق چندانى در این زمینه به دست نیاوردهاند. | ||
شیخ رجبعلى تبریزى را مىتوان در زمره این گروه از فلاسفه جاى داد. فلسفه این فیلسوف منبعث از دینشناسى او و متکى بر نصوص دینى مىباشد که بعضا در آثار خود بهصراحت به نقل آیات و روایات در تأیید و تقویت احکام فلسفىاش پرداخته است. دلبستگىهاى فکرى ملا رجبعلى تنها به حوزه نصوص دینى محدود نمىشود. وى در آثارش علاقه زایدالوصفى به «اثولوجیا»ى منسوب به ارسطو نشان داده و از کتاب «قاطیغوریاس» و از نوشتههاى معلم ثانى مطالبى نقل مىکند که تعلق خاطرش را به شیوه اندیشه مشائیان قدیم، بر آفتاب مىافکند. | شیخ رجبعلى تبریزى را مىتوان در زمره این گروه از فلاسفه جاى داد. فلسفه این فیلسوف منبعث از دینشناسى او و متکى بر نصوص دینى مىباشد که بعضا در آثار خود بهصراحت به نقل آیات و روایات در تأیید و تقویت احکام فلسفىاش پرداخته است. دلبستگىهاى فکرى ملا رجبعلى تنها به حوزه نصوص دینى محدود نمىشود. وى در آثارش علاقه زایدالوصفى به «اثولوجیا»ى منسوب به ارسطو نشان داده و از کتاب «قاطیغوریاس» و از نوشتههاى معلم ثانى مطالبى نقل مىکند که تعلق خاطرش را به شیوه اندیشه مشائیان قدیم، بر آفتاب مىافکند. |
ویرایش