۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای مقدمه، مطالب و خاتمه است. مقدمه، مشتمل بر چهار امر و مطالب دارای دو مبحث است که مبحث دوم خود حاوی پنج فصل | کتاب، دارای مقدمه، مطالب و خاتمه است. مقدمه، مشتمل بر چهار امر و مطالب دارای دو مبحث است که مبحث دوم خود حاوی پنج فصل میباشد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحات ید و یه</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
[[شهابی، محمود|محمود شهابی]]، پس از بیان این کلمات، نقد ظریفی را از دیگر شارح حکمت عرشیه، یعنی مولی محمداسماعیل بن مولی سمیع اصفهانی ذکر میکند که پس از نقل مطلب بالا از شیخ احمد احسائی در فوق، در پاسخ به او مینویسد: مورد تقسیم در اینجا، موجودی است که موضوع علم الهی است، نه حقیقت وجود... من در تعجبم که چگونه احسائی احتمال عدم فهم منظور از کلام [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] را نداده؛ درحالیکه [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] از شخصیتهای عالم به اخبار اهلبیت(ع) است. منظور [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] از وجود مضاف إلی الله تعالی، وجود منبسط، یعنی امر الهی و فعل اوست که ربط محض و اضافه اشراقیه صِرف است و في ذاته، هیچ حکمی بر آن نمیشود..<ref>ر.ک: همان، صفحههای ح و ط</ref>. | [[شهابی، محمود|محمود شهابی]]، پس از بیان این کلمات، نقد ظریفی را از دیگر شارح حکمت عرشیه، یعنی مولی محمداسماعیل بن مولی سمیع اصفهانی ذکر میکند که پس از نقل مطلب بالا از شیخ احمد احسائی در فوق، در پاسخ به او مینویسد: مورد تقسیم در اینجا، موجودی است که موضوع علم الهی است، نه حقیقت وجود... من در تعجبم که چگونه احسائی احتمال عدم فهم منظور از کلام [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] را نداده؛ درحالیکه [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] از شخصیتهای عالم به اخبار اهلبیت(ع) است. منظور [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن]] از وجود مضاف إلی الله تعالی، وجود منبسط، یعنی امر الهی و فعل اوست که ربط محض و اضافه اشراقیه صِرف است و في ذاته، هیچ حکمی بر آن نمیشود..<ref>ر.ک: همان، صفحههای ح و ط</ref>. | ||
[[شهابی، محمود|محمود شهابی]] در نهایت از انتساب کفر و الحاد به کسانی که نهتنها اقرار به اسلام دارند و احکام الهی را هم مراعات میکنند، بلکه عالم در این زمینه هم هستند، تنها به دلیل وجود برخی عبارات در کلماتشان، آنهم با عدم فهم معنی دقیق آن کلمات، اظهار تأسف میکند. وی پس از بیان معانی چهارگانه برای وحدت و بیان فسادِ فقط اعتقاد به یک نوع از این چهار نوع وحدت در وجود، قول به اصالت ماهیت را هم در نهایت بازگشتکننده به قول به وحدت وجود میداند و میگوید: حتی کسانی مانند شیخ احسائی هم که قائل به اصالت وجود و ماهیت باهم هستند، در حقیقت [ناخواسته] قائل به وحدت وجود | [[شهابی، محمود|محمود شهابی]] در نهایت از انتساب کفر و الحاد به کسانی که نهتنها اقرار به اسلام دارند و احکام الهی را هم مراعات میکنند، بلکه عالم در این زمینه هم هستند، تنها به دلیل وجود برخی عبارات در کلماتشان، آنهم با عدم فهم معنی دقیق آن کلمات، اظهار تأسف میکند. وی پس از بیان معانی چهارگانه برای وحدت و بیان فسادِ فقط اعتقاد به یک نوع از این چهار نوع وحدت در وجود، قول به اصالت ماهیت را هم در نهایت بازگشتکننده به قول به وحدت وجود میداند و میگوید: حتی کسانی مانند شیخ احسائی هم که قائل به اصالت وجود و ماهیت باهم هستند، در حقیقت [ناخواسته] قائل به وحدت وجود میباشند<ref>ر.ک: همان، صفحات ط و ی</ref>. | ||
در مقدمه این کتاب، مباحث وجود و ماهیت، اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، اینکه وجود حقیقت واحدی است که دارای مراتب مختلف است، منظور فلاسفه از «بساطت» و «اشیاء» در قاعده «بسيط الحقيقة كل الأشياء» بیان شده است. نویسنده، محتوای اصلی مطالب را در دو مبحث توضیح میدهد: استدلال بر اینکه بسیط الحقیقه کل اشیاء است و لوازم بساطت یا فروع این قاعده، مثل اینکه بسیط، واحد و احد و ازلی و... است. او هرکدام از واحدیت، احدیت، ازلیت، ابدیت و عین صفات وجودیه کمالیه بودن بسیط حقیقی را در یک فصل مجزا توضیح میدهد. [[شهابی، محمود|محمود شهابی]]، در خاتمه کتاب، برخی از آیات و رویات قابل استشهاد در تقریر خودش از این قاعده را ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، صفحههای ید و یه</ref>. | در مقدمه این کتاب، مباحث وجود و ماهیت، اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، اینکه وجود حقیقت واحدی است که دارای مراتب مختلف است، منظور فلاسفه از «بساطت» و «اشیاء» در قاعده «بسيط الحقيقة كل الأشياء» بیان شده است. نویسنده، محتوای اصلی مطالب را در دو مبحث توضیح میدهد: استدلال بر اینکه بسیط الحقیقه کل اشیاء است و لوازم بساطت یا فروع این قاعده، مثل اینکه بسیط، واحد و احد و ازلی و... است. او هرکدام از واحدیت، احدیت، ازلیت، ابدیت و عین صفات وجودیه کمالیه بودن بسیط حقیقی را در یک فصل مجزا توضیح میدهد. [[شهابی، محمود|محمود شهابی]]، در خاتمه کتاب، برخی از آیات و رویات قابل استشهاد در تقریر خودش از این قاعده را ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، صفحههای ید و یه</ref>. |
ویرایش