۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
کتاب با شرح حال مختصر [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] آغاز شده است. ذکر نسب، تاریخ ولادت، توصیف ابن کثیر از وی، اشاره به تعدادی از آثار و تاریخ وفاتش، مطالبی است که با استناد به «سير أعلام النبلاء» و «تذكرة الحفاظ»، در یک صفحه مطرح شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. | کتاب با شرح حال مختصر [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] آغاز شده است. ذکر نسب، تاریخ ولادت، توصیف ابن کثیر از وی، اشاره به تعدادی از آثار و تاریخ وفاتش، مطالبی است که با استناد به «سير أعلام النبلاء» و «تذكرة الحفاظ»، در یک صفحه مطرح شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. | ||
مسئله رؤیت خداوند از موضوعات مهم کلامی است که پیرامون آن دو نظریه نفی و اثبات وجود دارد. گروهی دیدن او را در دنیا (بعضی در بیداری و بعضی در خواب و بیداری) و آخرت ممکن و گروهی دیگر چشم را در هر دو دنیا از دیدن او محروم میدانند. گروه دوم چون امکان رؤیت را نـفی مـیکنند، وقوع آن را که مبتنی بر امکان است نیز منتفی میدانند؛ ولی گروه اول که امکان اصل دیدن او را پذیرفتهاند، در وقوع آن به بحث پرداختهاند. مجسّمه که خدا را جسم میدانند، میگویند: رؤیت هم در دنیا واقـع شـده و هم در آخرت برای همه واقع میشود. ولی اشاعره که خدا را از جسم بودن تنزیه میکنند، میگویند: رؤیت در دنیا واقع نشده، ولی در آخرت نه خود رؤیت، یعنی دیده شدن با چشم که مـخصوص اجـسام اسـت، بلکه حاصل آن، یعنی عـلمی کـه در پی دیـدن با چشم پدید میآید و از علم با قوای ادراکی دیگر روشنتر است، فقط برای مؤمنین اتفاق میافتد. آنها میگویند انسان مؤمن در آخـرت خـدا را بـا چشم | مسئله رؤیت خداوند از موضوعات مهم کلامی است که پیرامون آن دو نظریه نفی و اثبات وجود دارد. گروهی دیدن او را در دنیا (بعضی در بیداری و بعضی در خواب و بیداری) و آخرت ممکن و گروهی دیگر چشم را در هر دو دنیا از دیدن او محروم میدانند. گروه دوم چون امکان رؤیت را نـفی مـیکنند، وقوع آن را که مبتنی بر امکان است نیز منتفی میدانند؛ ولی گروه اول که امکان اصل دیدن او را پذیرفتهاند، در وقوع آن به بحث پرداختهاند. مجسّمه که خدا را جسم میدانند، میگویند: رؤیت هم در دنیا واقـع شـده و هم در آخرت برای همه واقع میشود. ولی اشاعره که خدا را از جسم بودن تنزیه میکنند، میگویند: رؤیت در دنیا واقع نشده، ولی در آخرت نه خود رؤیت، یعنی دیده شدن با چشم که مـخصوص اجـسام اسـت، بلکه حاصل آن، یعنی عـلمی کـه در پی دیـدن با چشم پدید میآید و از علم با قوای ادراکی دیگر روشنتر است، فقط برای مؤمنین اتفاق میافتد. آنها میگویند انسان مؤمن در آخـرت خـدا را بـا چشم نمیبیند، ولی برایش همان علم جلیّ و حضوریای کـه بـا دیدن تحقق مییابد حاصل میشود<ref>ر.ک: حشمتپور، محمدحسین، ص40</ref>. | ||
[[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این اثر، دلایل نقلی پیرامون این موضوع را گردآوری کرده است. در ابتدای کتاب، در دو حدیث اول با ذکر سند تفسیر ابن عباس از آیه '''وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى''' ﴿النجم: 13﴾ (و قطعاً بار ديگرى هم او را ديده است) را ذکر کرده و مشاهده پروردگار توسط حضرت محمد(ص) را منظور آیه دانسته است. اما در چند روایت بعد، دیدن با قلب و فؤاد اضافه شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>. | [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این اثر، دلایل نقلی پیرامون این موضوع را گردآوری کرده است. در ابتدای کتاب، در دو حدیث اول با ذکر سند تفسیر ابن عباس از آیه '''وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى''' ﴿النجم: 13﴾ (و قطعاً بار ديگرى هم او را ديده است) را ذکر کرده و مشاهده پروردگار توسط حضرت محمد(ص) را منظور آیه دانسته است. اما در چند روایت بعد، دیدن با قلب و فؤاد اضافه شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8-7</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
پس از آن روایاتی از ابوسعید خدری، ابوهریره، ابوموسی اشعری، جابر بن عبدالله انصاری، انس بن مالک، جریر بن عبدالله بجلی و دیگران نقل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص10 و 18 و...</ref>. | پس از آن روایاتی از ابوسعید خدری، ابوهریره، ابوموسی اشعری، جابر بن عبدالله انصاری، انس بن مالک، جریر بن عبدالله بجلی و دیگران نقل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص10 و 18 و...</ref>. | ||
ادلّه امـکان رؤیـت دو گونهاند: یکی ادلهای که مستقیماً امکان رؤیت را ثابت میکنند و دیگری ادلّهای که امکان را با ذکر وقوع رؤیـت در قـیامت نتیجه میدهند<ref>ر.ک: حشمتپور، محمدحسین، ص50</ref>؛ بهعنوان مثال روایات فراوانی از جریر بن عبدالله بجلی در این رابطه نقل شده است؛ در روایت 102 چنین آمده است: «نزد پیامبر(ص) بودیم، پس آن حضرت به ماه شب چهارده نگاه کرد و فرمود: شما روز قیامت بهعیان خداوند را خواهید دید؛ همان گونه که این ماه را | ادلّه امـکان رؤیـت دو گونهاند: یکی ادلهای که مستقیماً امکان رؤیت را ثابت میکنند و دیگری ادلّهای که امکان را با ذکر وقوع رؤیـت در قـیامت نتیجه میدهند<ref>ر.ک: حشمتپور، محمدحسین، ص50</ref>؛ بهعنوان مثال روایات فراوانی از جریر بن عبدالله بجلی در این رابطه نقل شده است؛ در روایت 102 چنین آمده است: «نزد پیامبر(ص) بودیم، پس آن حضرت به ماه شب چهارده نگاه کرد و فرمود: شما روز قیامت بهعیان خداوند را خواهید دید؛ همان گونه که این ماه را میبینید و برای دیدن به یکدیگر فشار نمیآورید یا ستم نمیکنید [بهطوریکه بعضی ببینند و بعضی دیگر نبینند]<ref>ر.ک: متن کتاب، ص56</ref>. | ||
در رساله ابن نحاس، شرح حال وی بهاختصار پیش از ورود به متن اثر ذکر شده است. از نسخه چاپشده در هند، بهعنوان اصل رساله استفاده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | در رساله ابن نحاس، شرح حال وی بهاختصار پیش از ورود به متن اثر ذکر شده است. از نسخه چاپشده در هند، بهعنوان اصل رساله استفاده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اولین روایت این اثر نیز همان روایت جریر بن عبدالله در رؤیت خداوند با اندکی اختلاف است.<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. در موارد بعدی نیز همین روایت جریر یا غیر آن با اسناد دیگری ذکر شده که ابن نحاس به جهت جلوگیری از تکرار با لفظ «نحوه» از ذکر متن روایت خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، روایت 2 و 3 و 8</ref>. | اولین روایت این اثر نیز همان روایت جریر بن عبدالله در رؤیت خداوند با اندکی اختلاف است.<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. در موارد بعدی نیز همین روایت جریر یا غیر آن با اسناد دیگری ذکر شده که ابن نحاس به جهت جلوگیری از تکرار با لفظ «نحوه» از ذکر متن روایت خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، روایت 2 و 3 و 8</ref>. | ||
رساله سوم نیز با شرح حال [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] و اشاره به برخی از عناوین آثارش آغاز شده است. [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] سپس در مقدمهاش به خوابی از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] اشاره میکند با این مضمون که پیامبر(ص) را در خواب | رساله سوم نیز با شرح حال [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] و اشاره به برخی از عناوین آثارش آغاز شده است. [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] سپس در مقدمهاش به خوابی از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] اشاره میکند با این مضمون که پیامبر(ص) را در خواب میبیند و آن حضرت از او میپرسد: آیا نه این است که در حدیث نوشتهای خداوند تعالی در آخرت دیده میشود؟ او پاسخ میدهد: بله یا رسولالله. حضرت میپرسد: پس چه چیز تو را از قائل شدن به آن بازمیدارد؟ او پاسخ میدهد: ادله عقلی من را بازمیدارد؛ لذا اخبار را تأویل میبرم و.... این حکایت را بهتفصیل ابن عساکر (متوفی 571ق) در «تبيين كذب المفتري في ما نسب إلى الإمام أبيالحسن الأشعري» که در دفاع از عقاید اشعریان نوشته شده، نقل کرده است. اکثر مفسرین، محدثین و متکلمین اهل سنت به تقریر این مسئله پرداخته و در حد علم و فهم خود آن را تبیین کردهاند؛ لذا نویسنده تصمیم گرفته که از هر گروه بهترین سخنانشان را گرد آورده و بهاختصار ارائه کند<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>. | ||
در اولین فصل از این رساله به ادله قرآنی وقوع «رؤیت خداوند» در آخرت به نقل از منابع اهل سنت اشاره شده است. در فصل دوم به اخبار نبوی که تصریح به این موضوع دارند به نقل گروهی از صحابه چون ابوموسی اشعری اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>. | در اولین فصل از این رساله به ادله قرآنی وقوع «رؤیت خداوند» در آخرت به نقل از منابع اهل سنت اشاره شده است. در فصل دوم به اخبار نبوی که تصریح به این موضوع دارند به نقل گروهی از صحابه چون ابوموسی اشعری اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص154</ref>. |
ویرایش