۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در مقاله «ملاحظات نهادی پیشبرد سیاستهای کلی اصل 44 در راستای رشد و عدالت» (چاپ شده در مجله اقتصاد و جامعه، سال سوم، یازدهم، بهار 86)، این موضوع مطرح شده است که ابلاغیههای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، طی دو سال گذشته، مبنایی برای کوششهای فکری گسترده جهت استفاده از آن در راستای پیشبرد اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده است. ازآنجاییکه هرگونه تجدیدنظر در تقسیم کار ملی میان بخشهای مختلف اقتصادی، علاوه بر نیاز به مطالعات گسترده و برنامههای اجرایی کارآمد، نیازمند طراحیهای سازمانی مناسب نیز است، این مقاله تلاش خود را بر محور پیشنهاد یک الگوی سازمانی ترکیبی متمرکز ساخته است. بر این اساس، با مفروض انگاشتن اهتمام جدی دولت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام در جهت طراحی برنامههای توانمندسازی بخشهای دولتی، تعاونی و خصوصی و با فرض آنکه دولت همه مشخصههای یک دولت توسعهگرا را در خود ایجاد نماید، الگوی سازمانی پیشنهادی که بهویژه با تکیهبر تجربیات تاریخی انقلاب اسلامی و موفقیتهای جهاد سازندگی تهیه شده است، بهعنوان یک گام مکمل برای ایجاد اطمینان بیشتر جهت موفقیت سازوکارهای مندرج در سیاستهای کلی اصل 44 در نظر گرفته شده است<ref>مقاله ملاحظات نهادی پیشبرد سیاستهای کلی اصل 44 در راستای رشد و عدالت، ص199</ref>. | در مقاله «ملاحظات نهادی پیشبرد سیاستهای کلی اصل 44 در راستای رشد و عدالت» (چاپ شده در مجله اقتصاد و جامعه، سال سوم، یازدهم، بهار 86)، این موضوع مطرح شده است که ابلاغیههای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، طی دو سال گذشته، مبنایی برای کوششهای فکری گسترده جهت استفاده از آن در راستای پیشبرد اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده است. ازآنجاییکه هرگونه تجدیدنظر در تقسیم کار ملی میان بخشهای مختلف اقتصادی، علاوه بر نیاز به مطالعات گسترده و برنامههای اجرایی کارآمد، نیازمند طراحیهای سازمانی مناسب نیز است، این مقاله تلاش خود را بر محور پیشنهاد یک الگوی سازمانی ترکیبی متمرکز ساخته است. بر این اساس، با مفروض انگاشتن اهتمام جدی دولت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام در جهت طراحی برنامههای توانمندسازی بخشهای دولتی، تعاونی و خصوصی و با فرض آنکه دولت همه مشخصههای یک دولت توسعهگرا را در خود ایجاد نماید، الگوی سازمانی پیشنهادی که بهویژه با تکیهبر تجربیات تاریخی انقلاب اسلامی و موفقیتهای جهاد سازندگی تهیه شده است، بهعنوان یک گام مکمل برای ایجاد اطمینان بیشتر جهت موفقیت سازوکارهای مندرج در سیاستهای کلی اصل 44 در نظر گرفته شده است<ref>مقاله ملاحظات نهادی پیشبرد سیاستهای کلی اصل 44 در راستای رشد و عدالت، ص199</ref>. | ||
بنگاههای اقتصادی، نقش مهم و حیاتی در توسعه اقتصادی کشور دارند. در چند سال اخیر، مراجع دولتی، علمی و حرفهای در سراسر جهان، تلاش گستردهای را برای تعریف نظام راهبردی بنگاه و کمک به کارکرد سالم و درست بنگاه، | بنگاههای اقتصادی، نقش مهم و حیاتی در توسعه اقتصادی کشور دارند. در چند سال اخیر، مراجع دولتی، علمی و حرفهای در سراسر جهان، تلاش گستردهای را برای تعریف نظام راهبردی بنگاه و کمک به کارکرد سالم و درست بنگاه، بهکار بردهاند. آشنایی در ایران، واحدهای اقتصادی ایران با اصول راهبردی بنگاه، تحولات مطرح در این بحث و دستیابی به رهنمودهایی که به کمک آنها، مسیر درست را در اداره بنگاه دنبال کنند، بسیار سودمند است. در نوشتار «نهادسازی: گامی بهسوی توسعه نظام راهبردی بنگاه در ایران»، دیدگاههای [[ایروانی، محمدجواد|محمدجواد ایروانی]]، در این زمینه، در اختیار خوانندگان قرار گرفته است<ref>مقاله نهادسازی: گامی بهسوی توسعه نظام راهبردی بنگاه در ایران، ص24</ref>. | ||
در مقاله «ظرفیتسازی نهادی نقطه اهرمی تحقق اهداف تحول اقتصادی»، این مطلب بیان گردیده است که در محیطهای با تغییرات شتابان و گسسته اخذ تصمیمات راهبردی با اثرگذاری وسیع بر ذینفعان نیازمند نگاهی چندبعدی است و تمرکز خطمشیگذاری در یک جایگاه محدود نمیتواند این رویکرد را تأمین کند. ظرفیتسازی نهادی نوعی بازمهندسی با رویکردی نوین مبتنی بر نظام ارزشی حاکم بر جامعه است که نقشآفرینی تمام ذینفعان در فرآیند تصمیمگیری راهبردی را تأمین میکند. برای اجرای طرحهای کلان (از جمله طرحهای اقتصادی، صنعتی، علمی و...) علاوه بر تأمین سازوکاری نظاممند در حوزههای طرحریزی، اجرا و نظارت لازم است برای فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی و حقوقی تدابیری اتخاذ گردد. در حوزه مدیریتی نیز عزم، حزم و جزم نیاز است تا تحقق اهداف میسر گردد. مهمترین ویژگی ظرفیتسازی نهادی ایجاد ساختاری انطباقپذیر با بعد ارزشی بسیار قوی است که با اعضای خود پیوند مستحکمی دارد تا در پرتو آن همراستایی منافع بین تمامی ذینفعان کلیدی فراهم گردد<ref>ظرفیتسازی نهادی نقطه اهرمی تحقق اهداف تحول اقتصادی، ص1</ref>. تصمیمگیری در چنین شرایطی با مشارکت حداکثری ذینفعان میسر است و میتواند زمینه استفاده حداکثری از توانمندیهای داخلی و بهرهگیری از فرصتهای محیطی را برای پیشرفت و غلبه بر مشکلات درونی و محیطی فراهم کند. ارتباطات و اطلاعات در این مسیر نقش راهبردی دارند. ارتباطات بهعنوان سازوکاری برای تعامل بین اجزای مختلف (ذینفعان کلیدی) عهدهدار تأمین اطلاعات صحیح، دقیق بهموقع و مرتبط برای تصمیمگیرندگان است. سه رکن اساسی سیاستگذار، تولیدکننده و مصرفکننده و زیرمجموعههای کلیدی آنها در قالب یک شبکه بههمپیوسته میتوانند در تعامل با هم در جهت حداکثرسازی منافع هم حرکت کنند و سیاستگذار با نقش کلیدی ایفا، استیفا و دفاع از حقوق مردم میتوانند تنظیم کننده روابط باشد تا وضعیت مجزا و جزیرهگونه موجود بهسوی شبکههای منسجم و بههمپیوسته تمایل یابد. تشکیل ستادی با محوریت معاون اول رئیسجمهور برای تعریف ذینفعان کلیدی در حوزههای مختلف و شبکهسازیهای اولیه بسیار راهگشا خواهد بود. تجربه موجود در زمینه شورای لبنیات در جهاد الگوی عملی است که هدف خودکفائی را با منافع حداکثری ذینفعان تأمین کرده و در پایان مقاله، بدان پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مقاله «ظرفیتسازی نهادی نقطه اهرمی تحقق اهداف تحول اقتصادی»، این مطلب بیان گردیده است که در محیطهای با تغییرات شتابان و گسسته اخذ تصمیمات راهبردی با اثرگذاری وسیع بر ذینفعان نیازمند نگاهی چندبعدی است و تمرکز خطمشیگذاری در یک جایگاه محدود نمیتواند این رویکرد را تأمین کند. ظرفیتسازی نهادی نوعی بازمهندسی با رویکردی نوین مبتنی بر نظام ارزشی حاکم بر جامعه است که نقشآفرینی تمام ذینفعان در فرآیند تصمیمگیری راهبردی را تأمین میکند. برای اجرای طرحهای کلان (از جمله طرحهای اقتصادی، صنعتی، علمی و...) علاوه بر تأمین سازوکاری نظاممند در حوزههای طرحریزی، اجرا و نظارت لازم است برای فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی و حقوقی تدابیری اتخاذ گردد. در حوزه مدیریتی نیز عزم، حزم و جزم نیاز است تا تحقق اهداف میسر گردد. مهمترین ویژگی ظرفیتسازی نهادی ایجاد ساختاری انطباقپذیر با بعد ارزشی بسیار قوی است که با اعضای خود پیوند مستحکمی دارد تا در پرتو آن همراستایی منافع بین تمامی ذینفعان کلیدی فراهم گردد<ref>ظرفیتسازی نهادی نقطه اهرمی تحقق اهداف تحول اقتصادی، ص1</ref>. تصمیمگیری در چنین شرایطی با مشارکت حداکثری ذینفعان میسر است و میتواند زمینه استفاده حداکثری از توانمندیهای داخلی و بهرهگیری از فرصتهای محیطی را برای پیشرفت و غلبه بر مشکلات درونی و محیطی فراهم کند. ارتباطات و اطلاعات در این مسیر نقش راهبردی دارند. ارتباطات بهعنوان سازوکاری برای تعامل بین اجزای مختلف (ذینفعان کلیدی) عهدهدار تأمین اطلاعات صحیح، دقیق بهموقع و مرتبط برای تصمیمگیرندگان است. سه رکن اساسی سیاستگذار، تولیدکننده و مصرفکننده و زیرمجموعههای کلیدی آنها در قالب یک شبکه بههمپیوسته میتوانند در تعامل با هم در جهت حداکثرسازی منافع هم حرکت کنند و سیاستگذار با نقش کلیدی ایفا، استیفا و دفاع از حقوق مردم میتوانند تنظیم کننده روابط باشد تا وضعیت مجزا و جزیرهگونه موجود بهسوی شبکههای منسجم و بههمپیوسته تمایل یابد. تشکیل ستادی با محوریت معاون اول رئیسجمهور برای تعریف ذینفعان کلیدی در حوزههای مختلف و شبکهسازیهای اولیه بسیار راهگشا خواهد بود. تجربه موجود در زمینه شورای لبنیات در جهاد الگوی عملی است که هدف خودکفائی را با منافع حداکثری ذینفعان تأمین کرده و در پایان مقاله، بدان پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ویرایش