پرش به محتوا

الرد علی المنطقيين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
خط ۵۲: خط ۵۲:
شاید بارزترین نقاطی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از منطق ارسطویی به‎نقد می‌کشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد:
شاید بارزترین نقاطی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از منطق ارسطویی به‎نقد می‌کشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد:


اگر حد دلالت بر محدود می‌کند، خود این حد یا باید با حدی دیگری تعریف شود یا با غیر حد، اگر با حد تعریف شود برای آن حد نیز حد دیگری خواهد بود و همچنین الی غیرالنهایة و می‎بینیم که نتیجه این امر تسلسل یا دور است.
اگر حد دلالت بر محدود می‌کند، خود این حد یا باید با حدی دیگری تعریف شود یا با غیر حد، اگر با حد تعریف شود برای آن حد نیز حد دیگری خواهد بود و همچنین الی غیرالنهایة و می‌بینیم که نتیجه این امر تسلسل یا دور است.


میان مردم بر حد (تعریف) معینی اتفاق وجود ندارد.
میان مردم بر حد (تعریف) معینی اتفاق وجود ندارد.
خط ۶۲: خط ۶۲:
اخذ به مبدأ تحدید و تعریف به تصور ماهیت و فصل، اساساً امکان ندارد؛ زیرا آنچه را به‌عنوان جنس قریب در نظر گرفته‌ایم، چه‎بسا قریب نباشد.
اخذ به مبدأ تحدید و تعریف به تصور ماهیت و فصل، اساساً امکان ندارد؛ زیرا آنچه را به‌عنوان جنس قریب در نظر گرفته‌ایم، چه‎بسا قریب نباشد.


تصدیق با نظری و بدیهی حاصل می‌شود (یعنی بر دو قسم است) هنگامی‌که در تصدیق نظری دقت کنیم می‎بینیم که لازم است به تصدیقی بدیهی ختم شود. در خود بدیهی نیز نیازی به حد اوسط و رابط مشترک و... نداریم زیرا به صرف تصور موضوع و محمولش، آن را تصدیق خواهیم کرد و در تصورش به چیزی به‌جز تصور موضوع و محمول نیازی نداریم.
تصدیق با نظری و بدیهی حاصل می‌شود (یعنی بر دو قسم است) هنگامی‌که در تصدیق نظری دقت کنیم می‌بینیم که لازم است به تصدیقی بدیهی ختم شود. در خود بدیهی نیز نیازی به حد اوسط و رابط مشترک و... نداریم زیرا به صرف تصور موضوع و محمولش، آن را تصدیق خواهیم کرد و در تصورش به چیزی به‌جز تصور موضوع و محمول نیازی نداریم.


اینکه ارسطو شرط کرده یکی از مقدمتین قیاس باید کلی باشد یک فرض است؛ زیرا اساس کلی، جزئی است. همچنین اشتراط وجود مقدمتین در قیاس تحکم و زورگویی است زیرا گاهی دلیل، محتاج به یک مقدمه یا بیشتر از دو مقدمه است.
اینکه ارسطو شرط کرده یکی از مقدمتین قیاس باید کلی باشد یک فرض است؛ زیرا اساس کلی، جزئی است. همچنین اشتراط وجود مقدمتین در قیاس تحکم و زورگویی است زیرا گاهی دلیل، محتاج به یک مقدمه یا بیشتر از دو مقدمه است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
درباره گرایش حسی تجربی وی می‌توان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاین‎رو تنها از تجربه به دست می‌آیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاین‎رو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref>
درباره گرایش حسی تجربی وی می‌توان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاین‎رو تنها از تجربه به دست می‌آیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاین‎رو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref>


درباره گرایش او درباره علیت می‌توان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی می‎بریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد می‌کند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع می‌شوند. این سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از جهتی با سخن هیوم (متوفی 1776م) مشابهت دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref>
درباره گرایش او درباره علیت می‌توان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی می‌بریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد می‌کند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع می‌شوند. این سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از جهتی با سخن هیوم (متوفی 1776م) مشابهت دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref>


درباره گرایش واقع‎گرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمی‎باشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن می‌آید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته می‌شوند (چنانکه جان لاک انگلیسی (متوفی 1704م) معتقد است) یا نه؟<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>
درباره گرایش واقع‎گرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمی‌باشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن می‌آید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته می‌شوند (چنانکه جان لاک انگلیسی (متوفی 1704م) معتقد است) یا نه؟<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>


درباره گرایش لفظی او نیز این توضیح لازم است که خود وی تصریح می‌نماید که حد لفظی، اساس تصور است و در استقرار علوم به آن محتاجیم. لذا در حد به موجودات اعتنایی نمی‌شود؛ بلکه صرفاً الفاظ و اسماء مورد اعتنا هستند. نتیجه این امر این است که افراد و اسماء حقایق واقعی هستند و اجناس و انواع و ماهیت اموری ذهنی و تخیلی و حقیقت صرفاً با متعینات قوام می‎یابد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>
درباره گرایش لفظی او نیز این توضیح لازم است که خود وی تصریح می‌نماید که حد لفظی، اساس تصور است و در استقرار علوم به آن محتاجیم. لذا در حد به موجودات اعتنایی نمی‌شود؛ بلکه صرفاً الفاظ و اسماء مورد اعتنا هستند. نتیجه این امر این است که افراد و اسماء حقایق واقعی هستند و اجناس و انواع و ماهیت اموری ذهنی و تخیلی و حقیقت صرفاً با متعینات قوام می‎یابد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش