پرش به محتوا

الفلسفة الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
خط ۴۰: خط ۴۰:
معناى اول وجود یک معناى انتزاعى و اعتبارى است که مفهوم کلى است و لکن نسبتش به مصادیق خود مانند عرض عام است. این مفهوم به‌صورت عرضى بر مصادیق خود حمل مى‎شود؛ مانند مفهوم شى‎ء که نسبت به جمیع اشیا عرض عام است و این مفهوم، حقیقت وجود نیست، یعنى این مفهوم خود وجود نیست بلکه مفهومى است که براى آن وجود است و هنگامى‎که در ذهن تصور مى‎شود؛ چیزى جز عنوان و آینه براى وجود حقیقى نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/11 ر.ک: متن کتاب، ص11]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/15 محمدرضایی، محمد، ص15]</ref>.‎
معناى اول وجود یک معناى انتزاعى و اعتبارى است که مفهوم کلى است و لکن نسبتش به مصادیق خود مانند عرض عام است. این مفهوم به‌صورت عرضى بر مصادیق خود حمل مى‎شود؛ مانند مفهوم شى‎ء که نسبت به جمیع اشیا عرض عام است و این مفهوم، حقیقت وجود نیست، یعنى این مفهوم خود وجود نیست بلکه مفهومى است که براى آن وجود است و هنگامى‎که در ذهن تصور مى‎شود؛ چیزى جز عنوان و آینه براى وجود حقیقى نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/11 ر.ک: متن کتاب، ص11]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/15 محمدرضایی، محمد، ص15]</ref>.‎


نویسنده معتقد است که تعریف وجود به هیچ صورتى صحیح نیست، بلکه محال است، خواه مراد از وجود مفهوم آن باشد یا حقیقت آن. مفهوم وجود از روشن‎ترین چیزهاست و همه اشیا به‌واسطه آن شناخته مى‎شوند؛ زیرا مفهوم وجود یک معناى مرتکز در ذهن و تصور آن بدیهى است و هنگامى‎که این معنا را با لفظ دیگرى اظهار مى‎کنیم، این امر فقط تنبه و یادآورى براى ذهن و مشخص کردن آن از دیگر مرتکزات ذهنى است، نه این‎که آن را با کلماتى مشهورتر و روشن‎تر تعریف کرده‌ایم؛ بنابراین تعریف وجود چیزى جز تعریف لفظى نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/13 ر.ک: همان، ص13]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/18 همان، ص18]</ref>.‎
نویسنده معتقد است که تعریف وجود به هیچ صورتى صحیح نیست، بلکه محال است، خواه مراد از وجود مفهوم آن باشد یا حقیقت آن. مفهوم وجود از روشن‎ترین چیزهاست و همه اشیا به‌واسطه آن شناخته مى‎شوند؛ زیرا مفهوم وجود یک معناى مرتکز در ذهن و تصور آن بدیهى است و هنگامى‎که این معنا را با لفظ دیگرى اظهار مى‎کنیم، این امر فقط تنبه و یادآورى براى ذهن و مشخص کردن آن از دیگر مرتکزات ذهنى است، نه این‌که آن را با کلماتى مشهورتر و روشن‎تر تعریف کرده‌ایم؛ بنابراین تعریف وجود چیزى جز تعریف لفظى نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/13 ر.ک: همان، ص13]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/18 همان، ص18]</ref>.‎


یکى از مسائل فلسفى که نزد فلاسفه اسلامى متأخر بحث‎برانگیز شده است این مسئله است که آیا آنچه در خارج اصیل است وجود است یا ماهیت. در عبارات متقدمین حتى افرادى نظیر فارابى و ابن‌سینا عبارتى یافت نمى‎شود که تحت این عنوان بحث کرده باشند، اگرچه در عبارات آن‌ها کلماتى یافت مى‎شود که موهم هر دو معناست. مخصوصاًً قول به اصالت وجود را مى‎توان در عبارات ابن‌سینا یافت. عقیده مشهور فلاسفه تا قبل از ملاصدرا بر اصالت ماهیت بوده است، حتى ملاصدرا در ابتداى تفکر فلسفى‎اش به متابعت از استادش میرداماد چنین عقیده‌اى داشته است. تا آنجا که ما مى‎دانیم ملاصدرا اولین کسى بوده که مسئله اصالت وجود را توضیح داده و بر آن برهان اقامه کرده است؛ او در فلسفه خود، عقیده به اصالت وجود را پذیرفته است و بسیارى از آراء علمى خود را در مسائل مشکل و مهم بر آن مبتنى کرده است؛ یعنى بسیارى از مسائل مهم و مشکل فلسفى را با آن حل کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/16 ر.ک: همان، ص16]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/22 همان، ص22]</ref>.‎
یکى از مسائل فلسفى که نزد فلاسفه اسلامى متأخر بحث‎برانگیز شده است این مسئله است که آیا آنچه در خارج اصیل است وجود است یا ماهیت. در عبارات متقدمین حتى افرادى نظیر فارابى و ابن‌سینا عبارتى یافت نمى‎شود که تحت این عنوان بحث کرده باشند، اگرچه در عبارات آن‌ها کلماتى یافت مى‎شود که موهم هر دو معناست. مخصوصاًً قول به اصالت وجود را مى‎توان در عبارات ابن‌سینا یافت. عقیده مشهور فلاسفه تا قبل از ملاصدرا بر اصالت ماهیت بوده است، حتى ملاصدرا در ابتداى تفکر فلسفى‎اش به متابعت از استادش میرداماد چنین عقیده‌اى داشته است. تا آنجا که ما مى‎دانیم ملاصدرا اولین کسى بوده که مسئله اصالت وجود را توضیح داده و بر آن برهان اقامه کرده است؛ او در فلسفه خود، عقیده به اصالت وجود را پذیرفته است و بسیارى از آراء علمى خود را در مسائل مشکل و مهم بر آن مبتنى کرده است؛ یعنى بسیارى از مسائل مهم و مشکل فلسفى را با آن حل کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/16 ر.ک: همان، ص16]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/22 همان، ص22]</ref>.‎
خط ۵۳: خط ۵۳:
به اعتقاد [[مظفر، محمدرضا|علامه مظفر]] مهم‎ترین مباحث الهیات بالمعنى الاخص عبارت است از:
به اعتقاد [[مظفر، محمدرضا|علامه مظفر]] مهم‎ترین مباحث الهیات بالمعنى الاخص عبارت است از:
# اثبات واجب‎الوجود؛
# اثبات واجب‎الوجود؛
# اثبات این‎که ماهیت خداوند، همان وجود اوست؛ یعنى ذات او وجود محض و صرف است؛
# اثبات این‌که ماهیت خداوند، همان وجود اوست؛ یعنى ذات او وجود محض و صرف است؛
# بحث از صفات خداوند و این‎که آیا صفات او عین ذات اوست یا زائد بر ذات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/85 ر.ک: همان، ص86-85]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/119 همان، ص119]</ref>.
# بحث از صفات خداوند و این‌که آیا صفات او عین ذات اوست یا زائد بر ذات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/85 ر.ک: همان، ص86-85]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/119 همان، ص119]</ref>.


وی سپس بحث در الهیات را به چهار مرحله اثبات اصل واجب‎الوجود، وجود صرف بودن واجب‎الوجود، وحدانیت واجب‎الوجود و اثبات صفات کمالیه یا تنزیهیه تقسیم کرده توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/91 ر.ک: همان، ص95-91]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/128 همان، ص134-128]</ref>. در ادامه مباحث، پس از شرح سخنان امیرالمؤمنین درباره توحید، دیگر صفات الهی مانند توحید، علم، قدرت و سمع و بصر را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/106 ر.ک: همان، ص138-106]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/144 همان، ص195-144]</ref>.
وی سپس بحث در الهیات را به چهار مرحله اثبات اصل واجب‎الوجود، وجود صرف بودن واجب‎الوجود، وحدانیت واجب‎الوجود و اثبات صفات کمالیه یا تنزیهیه تقسیم کرده توضیح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/91 ر.ک: همان، ص95-91]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/128 همان، ص134-128]</ref>. در ادامه مباحث، پس از شرح سخنان امیرالمؤمنین درباره توحید، دیگر صفات الهی مانند توحید، علم، قدرت و سمع و بصر را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16455/1/106 ر.ک: همان، ص138-106]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16481/1/144 همان، ص195-144]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش