پرش به محتوا

كشف الفضائح اليونانية و رشف النصايح الإيمانية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک')
خط ۵۳: خط ۵۳:
وی در این کتاب دو نوع شناخت را در مقابل‎ همدیگر‎ می‌گذارد‎: شناختی که از روی ایمان و اشراق است و به‌وسیله قلب تحصیل می‌گردد و شناختی‎ که‎ محل‎ اخذ آن عقل است -شناخت عقلانی و در واقع مؤلف کوشیده است که مناظره گونه‌ای‎ میان‎ انواع‎ دوگانه شناخت قلبی و عقلی- به وجود بیاورد و سعی کرده است که شناخت ایمانی را مستند‎ به‎ مواد مقبول اسلامی، همچون آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات مأثور و مروی سازد و شناخت عقلانی‎ را‎ در‎ حد شعار و به‌دوراز هرگونه اسناد به جزئیات دقایق فلسفی، سست و ناپخته بنماید‎. ازاین‎رو فلاسفه را با شنویه و دهریه و مجوس و صابئه و هرکسی که با ارتباط عقل به جست‎وجوی‎ الهیات‎ می‌روند، هم‎سیر و هم‎داستان می‌داند، به‌طوری‎که هرگز‎ به حقایق امر و فطرت و خلقت نائل نمی‎آیند<ref>همان</ref>.
وی در این کتاب دو نوع شناخت را در مقابل‎ همدیگر‎ می‌گذارد‎: شناختی که از روی ایمان و اشراق است و به‌وسیله قلب تحصیل می‌گردد و شناختی‎ که‎ محل‎ اخذ آن عقل است -شناخت عقلانی و در واقع مؤلف کوشیده است که مناظره گونه‌ای‎ میان‎ انواع‎ دوگانه شناخت قلبی و عقلی- به وجود بیاورد و سعی کرده است که شناخت ایمانی را مستند‎ به‎ مواد مقبول اسلامی، همچون آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات مأثور و مروی سازد و شناخت عقلانی‎ را‎ در‎ حد شعار و به‌دوراز هرگونه اسناد به جزئیات دقایق فلسفی، سست و ناپخته بنماید‎. ازاین‎رو فلاسفه را با شنویه و دهریه و مجوس و صابئه و هرکسی که با ارتباط عقل به جست‎وجوی‎ الهیات‎ می‌روند، هم‎سیر و هم‎داستان می‌داند، به‌طوری‎که هرگز‎ به حقایق امر و فطرت و خلقت نائل نمی‎آیند<ref>همان</ref>.


[[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] می‌نویسد که: مقدمه و سررشته‎ فکری که فلاسفه‎ را‎ به گمراهی می‌کشاند این است که معتقدند «الواحد لا يصدر عنه الا الواحد» درحالی‎که‎ این نظرشان از چند جهت‎ باطل‎ است. دیگر از بدعت‎های شنیع‎ فلاسفه‎، به نظر [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] آن است که صانع پاک‎ را علة العلل نام‎ می‌نهند‎. وی این نظر را‎، شرک‎ و کفر و الحاد صرف می‌داند، زیرا که «علت به‌اصطلاح فلاسفه عبارت است از هر‎ چیزی‎ که امری از او صادر‎ شود چون‎ از‎ وجود علت به جمیع‎ اجزاء‎ تأثیر حاصل گردد و جمله معلول‎ واجب‎ الصدور بود؛ بنابراین معلول ثانی علت موجود معلول ثالث بود و به‎حسب وجود اثر، هیچ فرق‎ میان‎ موجود مبدأ ثانی نباشد. بنای همه معلولات‎ در‎ صفت مبدائی ایجاب‎ با‎ مبدأ‎ اول شریک باشند» و این‎ کفر است و شرک، شرکی که از شرک بت‎پرست هم با ابعادش گمراه‎کننده‌تر است<ref>همان</ref>.
[[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] می‌نویسد که: مقدمه و سررشته‎ فکری که فلاسفه‎ را‎ به گمراهی می‌کشاند این است که معتقدند «الواحد لا يصدر عنه الا الواحد» درحالی‎که‎ این نظرشان از چند جهت‎ باطل‎ است. دیگر از بدعت‎های شنیع‎ فلاسفه‎، به نظر [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] آن است که صانع پاک‎ را علة العلل نام‎ می‌نهند‎. وی این نظر را‎، شرک‎ و کفر و الحاد صرف می‌داند، زیرا که «علت به‌اصطلاح فلاسفه عبارت است از هر‎ چیزی‎ که امری از او صادر‎ شود چون‎ از‎ وجود علت به جمیع‎ اجزاء‎ تأثیر حاصل گردد و جمله معلول‎ واجب‎ الصدور بود؛ بنابراین معلول ثانی علت موجود معلول ثالث بود و به‎حسب وجود اثر، هیچ فرق‎ میان‎ موجود مبدأ ثانی نباشد. بنای همه معلولات‎ در‎ صفت مبدائی ایجاب‎ با‎ مبدأ‎ اول شریک باشند» و این‎ کفر است و شرک، شرکی که از شرک بت‎پرست هم با ابعادش گمراه‌کننده‌تر است<ref>همان</ref>.


به نظر [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]]‎، دیگر‎ از آراء ناپخته و گمراه‎کننده فلاسفه، آن است‎ که‎ به‎ موجبیت‎ ذات‎، قائل شدند و چون‎ به‎حکم «الفاسد يدعو‎ الی الفاسد»، فساد، فساد را می‎طلبد، بسیاری از آراء باطل دیگر از آنان سر زد. از آن‎ جمله‎ است قدم عالم که بنابراین عقیده، تقدم ذات حق بر عالم مقدم زمانی نیست، زیرا که معنی قدیم، عدم مسبوقیت است به‎حسب زمان و چون صانع بر مصنوع تقدم دارد فلاسفه از‎ تقدم‎ زمانی احتراز کردند و به تقدم ذاتی قائل شدند<ref>ر.ک: همان، ص66- 67</ref>.
به نظر [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]]‎، دیگر‎ از آراء ناپخته و گمراه‌کننده فلاسفه، آن است‎ که‎ به‎ موجبیت‎ ذات‎، قائل شدند و چون‎ به‎حکم «الفاسد يدعو‎ الی الفاسد»، فساد، فساد را می‎طلبد، بسیاری از آراء باطل دیگر از آنان سر زد. از آن‎ جمله‎ است قدم عالم که بنابراین عقیده، تقدم ذات حق بر عالم مقدم زمانی نیست، زیرا که معنی قدیم، عدم مسبوقیت است به‎حسب زمان و چون صانع بر مصنوع تقدم دارد فلاسفه از‎ تقدم‎ زمانی احتراز کردند و به تقدم ذاتی قائل شدند<ref>ر.ک: همان، ص66- 67</ref>.


روی اعتراضات [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] در این کتاب،‎ نه‌تنها با فلاسفه است بلکه بر ارباب هیئت و نجوم که با فلاسفه در مواردی اشتراک و تشابه دارند، نیز انتقاداتی دارد؛ اما مسلم است که [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] هرگز به رد آراء ریاضی و طبی و ارباب هیئت و نجوم نپرداخته بلکه جای‎جای در هندسه و حساب و ریاضی و طب، سخن گفته و تلاش کرده است که میان اقوال ارباب ریاضی و طب‎ و نجوم‎ و اخبار و روایات اسلامی را جمع کند؛ اما طعن زبان و سهم بیان [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] در این کتاب، بیشتر متوجه ابن‌سینا و فارابی است<ref>ر.ک: همان</ref>.
روی اعتراضات [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] در این کتاب،‎ نه‌تنها با فلاسفه است بلکه بر ارباب هیئت و نجوم که با فلاسفه در مواردی اشتراک و تشابه دارند، نیز انتقاداتی دارد؛ اما مسلم است که [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] هرگز به رد آراء ریاضی و طبی و ارباب هیئت و نجوم نپرداخته بلکه جای‎جای در هندسه و حساب و ریاضی و طب، سخن گفته و تلاش کرده است که میان اقوال ارباب ریاضی و طب‎ و نجوم‎ و اخبار و روایات اسلامی را جمع کند؛ اما طعن زبان و سهم بیان [[سهروردی، عمر بن محمد|سهروردی]] در این کتاب، بیشتر متوجه ابن‌سینا و فارابی است<ref>ر.ک: همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش