۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
'''فرهنگ علوم فلسفی و کلامی''' نوشته [[سجادی، جعفر|جعفر سجادی]]، پژوهشی است در جهت جمعآوری اصطلاحات دو علم فلسفه و کلام. این کتاب به زبان فارسی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. | '''فرهنگ علوم فلسفی و کلامی''' نوشته [[سجادی، جعفر|جعفر سجادی]]، پژوهشی است در جهت جمعآوری اصطلاحات دو علم فلسفه و کلام. این کتاب به زبان فارسی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. | ||
مؤلف درباره انگیزه خود از تألیف این فرهنگنامه و استخراج و جمعآورى این اصطلاحات، نخست آسان شدن فهم و درک اصطلاحات مندرج در کتب ادبى و علمى براى جویندگان این علوم و فنون و آشنا شدن به تعبیرات و اصطلاحات مندرج در ادب عربى و بهویژه فارسى | مؤلف درباره انگیزه خود از تألیف این فرهنگنامه و استخراج و جمعآورى این اصطلاحات، نخست آسان شدن فهم و درک اصطلاحات مندرج در کتب ادبى و علمى براى جویندگان این علوم و فنون و آشنا شدن به تعبیرات و اصطلاحات مندرج در ادب عربى و بهویژه فارسى بهطور عموم، بیان میدارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/2 ر.ک: مقدمه، ص2]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# مکتب فکرى و جریان فکرى سوم در «[[اخوان الصفا|اخوانالصفا و خلان الوفا]]» ممثل مىشود. این جریان فکرى را باید توجه به حکمت عملى دانست؛ چه اینکه تمام علوم و فنون عصر را در خدمت مدینه فاضلهاى که خود در نظر دارند قرار مىدهند. در ادامه مؤلف به مراحل نقل و ترجمه در طول تاریخ اشاره میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/5 ر.ک: همان، ص5-43]</ref>. | # مکتب فکرى و جریان فکرى سوم در «[[اخوان الصفا|اخوانالصفا و خلان الوفا]]» ممثل مىشود. این جریان فکرى را باید توجه به حکمت عملى دانست؛ چه اینکه تمام علوم و فنون عصر را در خدمت مدینه فاضلهاى که خود در نظر دارند قرار مىدهند. در ادامه مؤلف به مراحل نقل و ترجمه در طول تاریخ اشاره میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/5 ر.ک: همان، ص5-43]</ref>. | ||
بخش دوم مقدمه، در مورد سیر منطق از دیرباز تا عصر شکوفایى مدنیت علمى اسلامى است. با اینکه از لحاظ تاریخى در تمدن اسلامى نخست مسائل کلامى مورد بحث و فحص دانشمندان اسلامى قرار گرفت و پس منطقیات و سرانجام فلسفه مورد توجه واقع شد؛ نگارنده به جنبههاى اهمیت موضوع توجه کرده، نخست تاریخچه علوم عقلى را | بخش دوم مقدمه، در مورد سیر منطق از دیرباز تا عصر شکوفایى مدنیت علمى اسلامى است. با اینکه از لحاظ تاریخى در تمدن اسلامى نخست مسائل کلامى مورد بحث و فحص دانشمندان اسلامى قرار گرفت و پس منطقیات و سرانجام فلسفه مورد توجه واقع شد؛ نگارنده به جنبههاى اهمیت موضوع توجه کرده، نخست تاریخچه علوم عقلى را بهطورکلی یادآور شده که قهراً شامل منطق و کلام هم مىشود و سپس از باب ذکر خاص بعد از عام، سیر منطق را مورد بررسى قرار داده و سرانجام به تاریخچه کلام مىپردازد. | ||
مؤلف در مورد سیر منطق از دیرباز تاکنون، یکبهیک به ذکر مراحل این سیر توسط دانشمندان این فن و تأثیراتی که ایشان بر این فن داشتند را مطرح میکند. اولین آنها [[ارسطو]] بود که خلق بسیاری از قواعد منطقی به دست وی صورت گرفت و پس از او سقراط، افلاطون و مفسرین یونانی و اسلامی در طول تاریخ به نظم دهی و تفصیل به این فن پرداختند تا اینکه این سیر به دوره صفویه و قاجاریه رسید؛ در علوم منطقى و عقلى در این دوران نیز دانشمندانى در ایران پیدا شدند که استادان مسلمى در فنون عقلى بودند و همچنان حوزههاى علمى را گرم نگاه مىداشتند. اگرچه خود مبتکر نبودند؛ اما برخى داراى افکار و عقاید و نظرات خاص بودند که مىتوان آنان را مستقلالفکر محسوب داشت. | مؤلف در مورد سیر منطق از دیرباز تاکنون، یکبهیک به ذکر مراحل این سیر توسط دانشمندان این فن و تأثیراتی که ایشان بر این فن داشتند را مطرح میکند. اولین آنها [[ارسطو]] بود که خلق بسیاری از قواعد منطقی به دست وی صورت گرفت و پس از او سقراط، افلاطون و مفسرین یونانی و اسلامی در طول تاریخ به نظم دهی و تفصیل به این فن پرداختند تا اینکه این سیر به دوره صفویه و قاجاریه رسید؛ در علوم منطقى و عقلى در این دوران نیز دانشمندانى در ایران پیدا شدند که استادان مسلمى در فنون عقلى بودند و همچنان حوزههاى علمى را گرم نگاه مىداشتند. اگرچه خود مبتکر نبودند؛ اما برخى داراى افکار و عقاید و نظرات خاص بودند که مىتوان آنان را مستقلالفکر محسوب داشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>. | کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>. | ||
بخش سوم پیرامون سیر اجمالى در اندیشههاى کلامى است. مؤلف در ابتدا به ذکر وجهتسمیه این علم به کلام نظرات و اقوال متعددی را مطرح و بررسی میکند؛ سپس در مورد مخالفین علم کلام بیان میدارد که علم کلام | بخش سوم پیرامون سیر اجمالى در اندیشههاى کلامى است. مؤلف در ابتدا به ذکر وجهتسمیه این علم به کلام نظرات و اقوال متعددی را مطرح و بررسی میکند؛ سپس در مورد مخالفین علم کلام بیان میدارد که علم کلام بهطورکلی از نظر اصحاب حدیث مردود شناخته شده بود و آنان استدلالات عقلى را نارساى به مطلوب مىدانستند و پارهاى آن را بدعت و حرام و محرم بهحساب مىآوردند و بر آن بودند که مسائل شرعى تعبدى است و نباید با معیار عقل و علوم حکمى سنجیده شود. این امر در مذهب اهل سنت و جماعت بیشتر مورد توجه بود و در مذهب شیعه کمتر، اما بههرحال در مکتب و مذهب شیعه همگروههای خاص قشرى و اخباریون این امر را کاملاً مدنظر داشتند. | ||
نگارنده در ادامه به موضوع کلام در عصر خلفا پرداخته؛ در عصر اول خلافت عباسیان، مجالسى آشکارا در مورد اینگونه مسائل تشکیل مىشد و حتى بهتدریج از جمله مسائل رایج در محافل دربارى قرار گرفت و جزء افتخارات دربارها این بود که مجالس و محافل آنها از بحثها و جدالهای کلامى گرم و داغ است و خود خلفا هم احیاناً در این بحثها شرکت مىکردند و نزاع و جدال بین علما و اهل کلام را تیزتر مىکردند و از همین روى بود که فرقههاى گوناگون به وجود آمدند. پسازاینکه کلام مرحله ابتدائى خود را در تمدن اسلامى برآورد و به مرحله نضج رسید و کتب و رسائل بسیارى در این باب نوشته شده شد؛ از جمله: | نگارنده در ادامه به موضوع کلام در عصر خلفا پرداخته؛ در عصر اول خلافت عباسیان، مجالسى آشکارا در مورد اینگونه مسائل تشکیل مىشد و حتى بهتدریج از جمله مسائل رایج در محافل دربارى قرار گرفت و جزء افتخارات دربارها این بود که مجالس و محافل آنها از بحثها و جدالهای کلامى گرم و داغ است و خود خلفا هم احیاناً در این بحثها شرکت مىکردند و نزاع و جدال بین علما و اهل کلام را تیزتر مىکردند و از همین روى بود که فرقههاى گوناگون به وجود آمدند. پسازاینکه کلام مرحله ابتدائى خود را در تمدن اسلامى برآورد و به مرحله نضج رسید و کتب و رسائل بسیارى در این باب نوشته شده شد؛ از جمله: |
ویرایش