۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
شبیری خاقانی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - 'ه‌ص' به 'ه‌ص'
جز (جایگزینی متن - 'ه‌ع' به 'ه‌ع') |
جز (جایگزینی متن - 'ه‌ص' به 'ه‌ص') |
||
| خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==نظریه‌های علمی== | ==نظریه‌های علمی== | ||
# ارتباط هرمی تکوین، تشریع و جزا: این نظریه بر این استوار است که خلقت (تکوین)، قانونگذاری (تشریع) و پاداش و کیفر (جزا) | # ارتباط هرمی تکوین، تشریع و جزا: این نظریه بر این استوار است که خلقت (تکوین)، قانونگذاری (تشریع) و پاداش و کیفر (جزا) به‌صورت مثلث هرمی‌شکل در ارتباط هستند. | ||
# اخلاق و اعتدال: بر اساس این نظریه اخلاق و اعتدال صفات انسانی لازم و ملزوم یکدیگرند. | # اخلاق و اعتدال: بر اساس این نظریه اخلاق و اعتدال صفات انسانی لازم و ملزوم یکدیگرند. | ||
# حرکت علوم: بر اساس این نظریه حرکت علوم بر پایه سه عنصر استوار است: مقوله، واقعیت و اعتبار. برای فهم بیشتر این نظریه می‌توان به کتاب «الإبداع بين الاستقراء و الاستنباط» مراجعه کرد. | # حرکت علوم: بر اساس این نظریه حرکت علوم بر پایه سه عنصر استوار است: مقوله، واقعیت و اعتبار. برای فهم بیشتر این نظریه می‌توان به کتاب «الإبداع بين الاستقراء و الاستنباط» مراجعه کرد. | ||
| خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
# حرکت، توازن و اعتدال در نبوت و امامت: این نظریه به این مطلب می‌پردازد که خاتمیت پیامبر گرامی اسلام(ص) و حرکت و قیام امام حسین(ع) و نیز حرکت و ظهور امام زمان(ع) به‌عنوان یک حرکت منطقی در سلسله موجودات محسوب می‌گردد؛ مانند تمام پدیده‌هایی که در عالم تکوین و تشریع به توازن و تعادل می‌رسند. | # حرکت، توازن و اعتدال در نبوت و امامت: این نظریه به این مطلب می‌پردازد که خاتمیت پیامبر گرامی اسلام(ص) و حرکت و قیام امام حسین(ع) و نیز حرکت و ظهور امام زمان(ع) به‌عنوان یک حرکت منطقی در سلسله موجودات محسوب می‌گردد؛ مانند تمام پدیده‌هایی که در عالم تکوین و تشریع به توازن و تعادل می‌رسند. | ||
# ملاک و معیار عام در علوم: بر اساس این نظریه، علوم و دانشهای مختلف، ملاک و معیار عامی دارد و تمام دانشها و علوم از این ملاک بهرهمند هستند. برای درک بیشتر می‌توان به کتاب «عناصر العلوم» مراجعه کرد. | # ملاک و معیار عام در علوم: بر اساس این نظریه، علوم و دانشهای مختلف، ملاک و معیار عامی دارد و تمام دانشها و علوم از این ملاک بهرهمند هستند. برای درک بیشتر می‌توان به کتاب «عناصر العلوم» مراجعه کرد. | ||
# نظریه تحیّث: این نظریه که روش اختلاف حیثیت است، به‌وفور در آثار و تألیفات معظم‌له مشاهده می‌گردد؛ این روش در علوم و صناعات مختلف به‌کار گرفته می‌شود؛ بدین صورت که طرف اضافه، | # نظریه تحیّث: این نظریه که روش اختلاف حیثیت است، به‌وفور در آثار و تألیفات معظم‌له مشاهده می‌گردد؛ این روش در علوم و صناعات مختلف به‌کار گرفته می‌شود؛ بدین صورت که طرف اضافه، به‌صورت اضافه خاصه به موضوع یا متعلق آن عارض می‌گردد یا اینکه بهنحو اضافه عامه، عارض می‌شود و این وجه از وجوهی است که در محورهای اضافات نسبی واقع می‌شوند که همین اضافات نسبی به پیرامون خود، محوری است برای چندین اضافه دیگر، مانند اضافات حقیقیه و اضافات بیانیه و غیر آن. بر همین اساس است که روش تعدد حیثیت علمی و صناعی دارای دو وجه است: | ||
## وجه تعدد بهلحاظ اضافه به متعلق و موضوع. | ## وجه تعدد بهلحاظ اضافه به متعلق و موضوع. | ||
## وجه مسانخت و اتحاد به طرف اضافه به متعلق و آن‌هم از جهت اشتراک در حکم یا موضوع یا غایت و غرض. این روش علمی را می‌توان در کتاب‌های معظم‌له، همچون: مدرك العروة و دراسات أصولية یافت. | ## وجه مسانخت و اتحاد به طرف اضافه به متعلق و آن‌هم از جهت اشتراک در حکم یا موضوع یا غایت و غرض. این روش علمی را می‌توان در کتاب‌های معظم‌له، همچون: مدرك العروة و دراسات أصولية یافت. | ||
| خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
## انتزاع از اصل ثابت؛ | ## انتزاع از اصل ثابت؛ | ||
## انتزاع از اصل متحرک. بر این اساس، اختلاف این نسبتها و اضافات، موجب اختلاف در نحوه استنباط کبروی می‌گردد. | ## انتزاع از اصل متحرک. بر این اساس، اختلاف این نسبتها و اضافات، موجب اختلاف در نحوه استنباط کبروی می‌گردد. | ||
# ملاک و معیار این نظریه قوانینی را که در روش علمی به‌عنوان ملاک و معیار پذیرفته شده را مطرح می‌نماید و | # ملاک و معیار این نظریه قوانینی را که در روش علمی به‌عنوان ملاک و معیار پذیرفته شده را مطرح می‌نماید و به‌صورت بدیع و نوآوری آثار و جوانب آن را مطرح می‌سازد. مؤدای طبیعی ملاک، اصل جامعی است که در موضوع یا بهنحو واحد بالجنس یا واحد بالنوع یا واحد بالصنف در ظرف برگشت آنها به وجود واقعی اخذ می‌شود یا اینکه ملاک، بهنحو تکوینی و ریشه‌ای در حرکت استنباط اخذ می‌گردد و همچنین باید این مرحله را برای قوّت انتزاع اصولی به مفهوم خاص در ظرف ناظریت این ملاک به حکم شرع در نظر گرفت. | ||