۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محق کتاب، درباره کلیت سفرنامه ناصرالسلطنه چنین آمده است: «مؤلف مانند برخی دیگر از رجال قاجاری، در پی انفصال از خدمت و مغضوب شدن که ترس از کشته شدن هم در آن وجود داشته، عزیمت حج کرده است. جالب است که مانند همین رخداد، سال پیش از آن، برای امینالدوله که منصب صدراعظمی را داشت پیش آمد. پس از امینالدوله، امینالسلطان صدراعظم شد و به نوشته نویسنده ما، در اندیشه گرفتن قرضه از روسیه برآمد. نویسنده، با این امر مخالفت کرده، نامهای به مظفرالدین شاه نوشته، اما شاه پاسخ تندی به وی داده است: «دستخط مبارک: عریضه شما ملاحظه شد. | در مقدمه محق کتاب، درباره کلیت سفرنامه ناصرالسلطنه چنین آمده است: «مؤلف مانند برخی دیگر از رجال قاجاری، در پی انفصال از خدمت و مغضوب شدن که ترس از کشته شدن هم در آن وجود داشته، عزیمت حج کرده است. جالب است که مانند همین رخداد، سال پیش از آن، برای امینالدوله که منصب صدراعظمی را داشت پیش آمد. پس از امینالدوله، امینالسلطان صدراعظم شد و به نوشته نویسنده ما، در اندیشه گرفتن قرضه از روسیه برآمد. نویسنده، با این امر مخالفت کرده، نامهای به مظفرالدین شاه نوشته، اما شاه پاسخ تندی به وی داده است: «دستخط مبارک: عریضه شما ملاحظه شد. بهواسطه غرض با صدراعظم میخواهید این قرض که زندگی مملکت به اوست، نشود. کسی از شما رأی نمیخواهد». این برخورد، دولت را تحریض کرد تا میرزا نصرالله را متهم به سوء استفاده مالی کرده، به مصادره بخشی از اموالش بپردازد. وی نیز در جریان سفری که به قم داشت، تصمیم گرفت تا به حج برود. از شاه اجازه خواست. ابتدا شاه مخالفت کرد، اما پس از اصرار، با رفتن وی موافقت شد. وی از تهران به سمت قزوین و از آنجا به رشت و انزلی رفته، سپس با کشتی به بادکوبه عزیمت کرد. آنگاه مسیر را تا تفلیس ادامه داده، به استانبول رفت. در آنجا علاءالملک عموی وی، سفیر بود. مدتی در استانبول ماند، سپس به اسکندریه و قاهره رفت، پس از گشتوگذار، از طریق اسماعیلیه و سوئز به ینبع رفت. از آنجا با شتر و کجاوه به مدینه مشرف شده، پس از اقامت چند روزه به مکه عزیمت کرد. پس از انجام حج، به جده آمده، از آنجا به هدف دیدن شامات و بیتالمقدس، به بیروت و بعلبک رفت. در این وقت، پیغام مظفرالدین شاه به وی رسید که او را در سفرنامه فرنگ همراهی کند. این زمان شاه که در مسیر فرنگ بود، میرزا نصراللهخان از بیروت به استانبول آمده، از آنجا به بلغارستان رفت و در نهایت به شاه پیوست. از اینجا بخش دوم سفرنامه رقم میخورد که همراهی او با مظفرالدین شاه در گردش کشورهای اروپایی و روسیه تا بازگشت به تبریز و سپس تهران است»<ref>مقدمه مصحح، ص10-11</ref>. | ||
یکی از جهات اهمیت این سفرنامهاین است که در واقع حاوی دو سفرنامه (سفرنامه فرنگ و سفرنامه مکه) در یک سال است. «مقایسه این دو سفرنامه و در واقع، مقایسه تعریف و توصیفی که وی از زندگی اقتصادی، اجتماعی و تمدنی دو جامعه متفاوت دارد، بسیار جالب و قابل توجه است. وی در سفرنامه مکه، | یکی از جهات اهمیت این سفرنامهاین است که در واقع حاوی دو سفرنامه (سفرنامه فرنگ و سفرنامه مکه) در یک سال است. «مقایسه این دو سفرنامه و در واقع، مقایسه تعریف و توصیفی که وی از زندگی اقتصادی، اجتماعی و تمدنی دو جامعه متفاوت دارد، بسیار جالب و قابل توجه است. وی در سفرنامه مکه، بهویژه آنچه از پیاده شدن در بندر ینبع تا سوار کشتی شدن در جده مینویسد با آنچه که وی از زندگی اروپایی از رفتن به بلغارستان تا بازگشت به دربند و از آنجا به تبریز نوشته، بسیار مهم و قابل توجه است. نویسنده خود به این مقایسه توجه دارد و اگرچه بهصورت مستقیم و صریح مقایسه نمیکند، اما توصیفات او در هر دو بخش، دقیقا زمینه یک مقایسه جدی را فراهم میکند»<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>. | ||
از دیگر وجوه این سفرنامه میتوان به این اشاره کرد که نویسنده به دلیل همراهی با شاه در یک سفر رسمی، توانسته بسیاری از نقاط دیدنی را دیده و گزارش کند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. هرچند این سفرنامه نکته سیاسی خاصی ندارد، اماچون نویسنده از درباریان قاجاری بوده، گزارش وی میتواند نشاندهنده دیدگاه حاکمان قاجاری در نخستین سفر فرنگ مظفرالدین شاه قاجار باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | از دیگر وجوه این سفرنامه میتوان به این اشاره کرد که نویسنده به دلیل همراهی با شاه در یک سفر رسمی، توانسته بسیاری از نقاط دیدنی را دیده و گزارش کند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. هرچند این سفرنامه نکته سیاسی خاصی ندارد، اماچون نویسنده از درباریان قاجاری بوده، گزارش وی میتواند نشاندهنده دیدگاه حاکمان قاجاری در نخستین سفر فرنگ مظفرالدین شاه قاجار باشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
«اهمیت دیگر آن، جدای از وصف آنچه دیده، قضاوتهای خود نویسنده است. وی از یک خانواده اشرافی روحانی و درعینحال خود دولتمردی قاجاری، در یک مقطع زمانی بسیار مهم، یعنی دوره تغییر بوده است. او تجربه نظام سیاسی داخله ایران را داشته، با اوضاع اقتصادی و وضع درآمدها و هزینهها آشنا بوده و پس از دیدن تمدن غرب، مجبور به اظهار نظر و مقایسه تمدنی میان ایران و اروپا شده است. در اینجاست که نکات قابل تأملی را مطرح کرده و | «اهمیت دیگر آن، جدای از وصف آنچه دیده، قضاوتهای خود نویسنده است. وی از یک خانواده اشرافی روحانی و درعینحال خود دولتمردی قاجاری، در یک مقطع زمانی بسیار مهم، یعنی دوره تغییر بوده است. او تجربه نظام سیاسی داخله ایران را داشته، با اوضاع اقتصادی و وضع درآمدها و هزینهها آشنا بوده و پس از دیدن تمدن غرب، مجبور به اظهار نظر و مقایسه تمدنی میان ایران و اروپا شده است. در اینجاست که نکات قابل تأملی را مطرح کرده و بهویژه روی بحث عقبماندگی و تفاوتها، تأکید ویژه دارد»<ref>همان</ref>. | ||
در بخش مربوط به سفرنامه مکه، در مقایسه با آنچه درباره سفرنامههای دیگر آمده، | در بخش مربوط به سفرنامه مکه، در مقایسه با آنچه درباره سفرنامههای دیگر آمده، بهویژه آنچه درباره خوی بدویان گفته، تازههای فراوانی را میتوان یافت. البته خوی اشرافی او در ارائه چنین دیدگاههایی مؤثر بوده و در بسیاری نقاط مخصوصاً ایران و حجاز، نگاه تحقیرآمیزش غالب است<ref>ر.ک: همان</ref>. این نگاه، منهای خوی اشرافی او، که درعینحال متدین است، در غالب فرنگرفتههای آن دوران، وجود داشت؛ یعنی آنان در مقایسه تمدن کشورهای اینچنینی با غرب، نگاه تحقیرآمیزی به این فرهنگ داشتند و فقط مذهب و دین را از این امر مستثنی میکردند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
همان طور که خود نویسنده در پایان سفرنامه یادآور میشود، نگارش آن از خانه خودش در تهران آغاز شده و در همان جا پایان یافته است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | همان طور که خود نویسنده در پایان سفرنامه یادآور میشود، نگارش آن از خانه خودش در تهران آغاز شده و در همان جا پایان یافته است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. |
ویرایش