۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در ضمن چهار مقاله رساله، از موجود و موجودات اول و مجردات بحث میکند. مقاله اول این رساله، مشتمل بر تعریف برخی کلیات و واژگان مانند: هویت، جوهر، عرض، ذات، شیء، واحد و تقابل است. مقاله دوم، از ارتباط این مفاهیم بحث میکند. این بحث، منحصر در مباحث منطقی نیست، بلکه آمیخته با مسائل وجود است. مقاله سوم، ادامه بحث مبادی موجودات است؛ مانند: صورت و هیولی، قوه و فعل و کل و جزء. در مقاله چهارم نیز ادامه مبادی که لواحق نامیده شده، مانند: محرک، متحرک، عقل و معقول و علت اولی بررسی شده است. | [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در ضمن چهار مقاله رساله، از موجود و موجودات اول و مجردات بحث میکند. مقاله اول این رساله، مشتمل بر تعریف برخی کلیات و واژگان مانند: هویت، جوهر، عرض، ذات، شیء، واحد و تقابل است. مقاله دوم، از ارتباط این مفاهیم بحث میکند. این بحث، منحصر در مباحث منطقی نیست، بلکه آمیخته با مسائل وجود است. مقاله سوم، ادامه بحث مبادی موجودات است؛ مانند: صورت و هیولی، قوه و فعل و کل و جزء. در مقاله چهارم نیز ادامه مبادی که لواحق نامیده شده، مانند: محرک، متحرک، عقل و معقول و علت اولی بررسی شده است. | ||
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در ابتدای رساله هدف خود از نگارش کتاب را اتخاذ گفتههای علمی از مقالات [[ارسطو]] در علم مابعدالطبیعه، مطابق شیوه رایج خود در کتب پیشین دانسته است. پس در ابتدای مباحث خود، به غرض این علم، منفعت، اقسام، مرتبه و نسبت و | [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در ابتدای رساله هدف خود از نگارش کتاب را اتخاذ گفتههای علمی از مقالات [[ارسطو]] در علم مابعدالطبیعه، مطابق شیوه رایج خود در کتب پیشین دانسته است. پس در ابتدای مباحث خود، به غرض این علم، منفعت، اقسام، مرتبه و نسبت و بهطور خلاصه به امور نافعی که تصورش به هنگام شروع در این صناعت تقدم دارد، پرداخته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص29</ref>. | ||
وی همچنین در رابطه با فلسفه اولی معتقد است: روشهای تعلیم مورد استفاده در فلسفه اولی، همان روشهای تعالیم بهکاررفته در سایر علوم است، اما انواع براهین بهکاررفته بیشتر است.<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | وی همچنین در رابطه با فلسفه اولی معتقد است: روشهای تعلیم مورد استفاده در فلسفه اولی، همان روشهای تعالیم بهکاررفته در سایر علوم است، اما انواع براهین بهکاررفته بیشتر است.<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. |
ویرایش