۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
{{شعر}}{{ب|''وز سوی پدر دروگرم دان''|2=''استاد سخنتراش دوران''}}...{{ب|''از بر خلایقم سبکبار''|2='' بر مائده علی نجار''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''وز سوی پدر دروگرم دان''|2=''استاد سخنتراش دوران''}}...{{ب|''از بر خلایقم سبکبار''|2='' بر مائده علی نجار''}}{{پایان شعر}} | ||
بنابراین قول آنانکه نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی دانستهاند، درست نیست. مادرش عیسوی نسطوری بود که بعد اسلام آورد و | بنابراین قول آنانکه نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی دانستهاند، درست نیست. مادرش عیسوی نسطوری بود که بعد اسلام آورد و بهطوریکه اشاره میکند پیشه او طباخی بوده است: | ||
{{شعر}}{{ب|''هستم ز پی غذای جانور''|2=''طباخنسب ز سوی مادر''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''هستم ز پی غذای جانور''|2=''طباخنسب ز سوی مادر''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | {{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | ||
بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی دانستهاند<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>. | |||
خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref>. | خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==مقام ادبی== | ==مقام ادبی== | ||
در قدرت سخنوری او کافی است بـگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را | در قدرت سخنوری او کافی است بـگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را بـهطرز دلاویز در هم مـیآمیزد. خـاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشنبین وگویندگان صاحبذوق گذاشته اسـت<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref>. | بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref>. |
ویرایش