۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
دو اثر از میان آثار این نویسنده هستند که موسوعههایی بزرگ را تشکیل میدهند و دارای اهمیتی فراوان میباشند و عبارتند از: «موسوعة تأريخ المشاهد المشرفة» که در چندین جلد نوشته شده و این اثر، یعنی «المشجر الوافي» که در چند بخش و در دوازده جلد واقع شده است. بخش اول مباحث این کتاب که به سلسله سادات موسوی پرداخته است، در بین سالهای 1992 تا 1996 در چهار جلد در بغداد به چاپ رسیده و برای بار دوم در سال 1998 در بیروت تجدید چاپ شده است. این چاپ، چاپ سوم این اثر است که برخی از حذف و اضافات را هم در بر دارد. دومین بخش مباحث مهم کتاب به سادات حسینی میپردازد که جلدهای پنجم تا هفتم را در بر گرفته است. سومین بخش مهم درباره سادات حسنی در سه جلد (جلدهای هشتم تا دهم) است و بخشهای چهارم و پنجم، یعنی سادات عباسی و طالبی در جلد یازدهم تحت عنوان سادات علوی و طالبی مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28024/1/33 ر.ک: تقدیمیه کتاب، ج1، ص33-34]</ref>. | دو اثر از میان آثار این نویسنده هستند که موسوعههایی بزرگ را تشکیل میدهند و دارای اهمیتی فراوان میباشند و عبارتند از: «موسوعة تأريخ المشاهد المشرفة» که در چندین جلد نوشته شده و این اثر، یعنی «المشجر الوافي» که در چند بخش و در دوازده جلد واقع شده است. بخش اول مباحث این کتاب که به سلسله سادات موسوی پرداخته است، در بین سالهای 1992 تا 1996 در چهار جلد در بغداد به چاپ رسیده و برای بار دوم در سال 1998 در بیروت تجدید چاپ شده است. این چاپ، چاپ سوم این اثر است که برخی از حذف و اضافات را هم در بر دارد. دومین بخش مباحث مهم کتاب به سادات حسینی میپردازد که جلدهای پنجم تا هفتم را در بر گرفته است. سومین بخش مهم درباره سادات حسنی در سه جلد (جلدهای هشتم تا دهم) است و بخشهای چهارم و پنجم، یعنی سادات عباسی و طالبی در جلد یازدهم تحت عنوان سادات علوی و طالبی مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28024/1/33 ر.ک: تقدیمیه کتاب، ج1، ص33-34]</ref>. | ||
در حقیقت در «المشجر الوافي» مباحثی مطرح شده که امروزه از آن با عنوان «آنتروپولوژی» یاد میشود. همچنین این اثر ارتباطی با مباحث جامعهشناسی دارد و بهویژه هرکه خواهان تحقیق در | در حقیقت در «المشجر الوافي» مباحثی مطرح شده که امروزه از آن با عنوان «آنتروپولوژی» یاد میشود. همچنین این اثر ارتباطی با مباحث جامعهشناسی دارد و بهویژه هرکه خواهان تحقیق در علمالاجتماع باشد، محتاج مطالب آن است. بههرحال این کتاب دربردارنده اشخاص هاشمی بهصورت کلی، از جدشان هاشم بن عبدمناف تا معاصرین از آنان در همین قرن (پانزدهم قمری) است. مباحث آن به شکل ذیل مطرح شده است: | ||
قسم اول، درباره سلسله موسوی است که شامل ذریه امام موسی کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امامین عسکریین(ع) میشود. | قسم اول، درباره سلسله موسوی است که شامل ذریه امام موسی کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امامین عسکریین(ع) میشود. | ||
قسم دوم، درباره سلسله حسینی است که شامل ذریه امام حسین بن علی(ع) تا امام جعفر صادق(ع) میگردد. | قسم دوم، درباره سلسله حسینی است که شامل ذریه امام حسین بن علی(ع) تا امام جعفر صادق(ع) میگردد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در بخشی از جلد سوم کتاب، درباره «محمد شبانة بن عبدالحسین بن ابراهیم» چنین میخوانیم: «ترجمه في (سف/497) فقال واصفا له: (علم العلم و مناره و مقتبس الفضل و مستتاره. فرع دوحة الشرف الناضر. المقر بسمو قدره كل مناضل و مناظر. أما العلم فهو بحره الذي طما و زخر و أما الأدب فهو صدره الذي سما به و فخر و هو اليوم نازل بأصبهان و رافع من قدر الأدب ماهان). | در بخشی از جلد سوم کتاب، درباره «محمد شبانة بن عبدالحسین بن ابراهیم» چنین میخوانیم: «ترجمه في (سف/497) فقال واصفا له: (علم العلم و مناره و مقتبس الفضل و مستتاره. فرع دوحة الشرف الناضر. المقر بسمو قدره كل مناضل و مناظر. أما العلم فهو بحره الذي طما و زخر و أما الأدب فهو صدره الذي سما به و فخر و هو اليوم نازل بأصبهان و رافع من قدر الأدب ماهان). | ||
هاجر إلی الهند و اتصل بعلمائها منهم العلامة السيد أحمد | هاجر إلی الهند و اتصل بعلمائها منهم العلامة السيد أحمد نظامالدين الحسيني المقرب لسلطان الهند و من علماء القرن الحاديعشر، ثم ترك الهند و سافر إلی إيران و تصدی بها لما وهبه الله من علم و قابلية في النظم و قد ذكر له شعر كثير يدل علی قدرته الفائقة و من شعره الذي يقارن به بين هجر و الهند قوله: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
{{ب|''و لي والد فيها إذا ما رأيته''|2=''رأيت به الخنسا تبكي علی صخر''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28026/2/312 ر.ک: متن کتاب، ج3، ص312]</ref>}} | {{ب|''و لي والد فيها إذا ما رأيته''|2=''رأيت به الخنسا تبكي علی صخر''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28026/2/312 ر.ک: متن کتاب، ج3، ص312]</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
در توصیف محمد شبانة بن عبدالحسین بن ابراهیم گفته شده: او ستون و مناره علم و اعتبار فضل و فضیلت است. هر بحثکننده و مناظرهگری به برتری قدر و بلندمرتبگی او اقرار میکند. اما درباره علم او باید گفت او دریای ژرف علم است و درباره ادبش باید گفت که در مصدر ادب نشسته. امروزه او در ماهان اصفهان است. وی به هند سفر کرد و با علمای آنجا ارتباط داشت. از جمله با سید احمد | در توصیف محمد شبانة بن عبدالحسین بن ابراهیم گفته شده: او ستون و مناره علم و اعتبار فضل و فضیلت است. هر بحثکننده و مناظرهگری به برتری قدر و بلندمرتبگی او اقرار میکند. اما درباره علم او باید گفت او دریای ژرف علم است و درباره ادبش باید گفت که در مصدر ادب نشسته. امروزه او در ماهان اصفهان است. وی به هند سفر کرد و با علمای آنجا ارتباط داشت. از جمله با سید احمد نظامالدین حسینی که از نزدیکان سلطان هند و از علمای قرن یازدهم بود. سپس هند را ترک گفته و به ایران سفر کرد و در آنجا صاحب منصبی شد. برای او اشعار زیادی نقل شده است؛ از جمله اشعاری با این مضامین: در پیکارهای روزگار تمام نیروی من از کف رفت و از کر و فر ناتوان گردیدم. با چه امیدی در سرزمین هند لذت خویش را تباه سازم، درحالیکه خرمی عیش من در پرداختن به شادی و سرزندگی است. دل من به اینکه روزی غایبی، ولو با دست خالی، بهسوی اهل خویش بازگردد، قانع شده است... | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش