۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یآ' به 'یآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
{{شعر}}{{ب|''در اینجا مینماید روی دلدار''|2=''عیان عشق باشد، ليس في الدار''}}{{ب|''در اینجا باز بینی جوهر ذات''|2=''که بربسته است بر هم جمله ذرات''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>.''' | {{شعر}}{{ب|''در اینجا مینماید روی دلدار''|2=''عیان عشق باشد، ليس في الدار''}}{{ب|''در اینجا باز بینی جوهر ذات''|2=''که بربسته است بر هم جمله ذرات''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>.''' | ||
افق دیگر کتاب جوهر الذات عطار، با وصف قناعت و ریاضت که شیوه واصلان حق است، آغاز گردیده است. در این افق، شاعر با توصیف مکارم و بزرگیهای | افق دیگر کتاب جوهر الذات عطار، با وصف قناعت و ریاضت که شیوه واصلان حق است، آغاز گردیده است. در این افق، شاعر با توصیف مکارم و بزرگیهای خاتمالنبیین، به مدح علی مرتضی، پسر عم و داماد بلندپایهاش پرداخته است. شاعر ابتدا از حقیقت وجود علی مرتضی که آینه تمامنمای ذات الهی است، سخن به میان آورده و سپس در اثبات امامت و جانشینی بلافصل وی، سخن رانده و چنین میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|''امام است او یقین بعد محمد(ص)''|2=''بیاب این راز و بیشک شو مؤید''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان</ref>. | {{شعر}}{{ب|''امام است او یقین بعد محمد(ص)''|2=''بیاب این راز و بیشک شو مؤید''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
{{شعر}}{{ب|''شریعت کوش و آنگه کن طریقت''|2=''سوم ره دم زن از عین حقیقت''}}{{ب|''حقیقت در شریعت میتوان یافت''|2='' طریقت در حقیقت، نیز بشتافت''}}{{ب|''مقام ایمنی در شرع یابی''|2='' که اندر وی، تو اصل و فرع یابی''}}{{ب|''ز شرع مصطفی مگذر زمانی''|2=''دمادم تا کنی از وی بیانی''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش و هفت</ref>. | {{شعر}}{{ب|''شریعت کوش و آنگه کن طریقت''|2=''سوم ره دم زن از عین حقیقت''}}{{ب|''حقیقت در شریعت میتوان یافت''|2='' طریقت در حقیقت، نیز بشتافت''}}{{ب|''مقام ایمنی در شرع یابی''|2='' که اندر وی، تو اصل و فرع یابی''}}{{ب|''ز شرع مصطفی مگذر زمانی''|2=''دمادم تا کنی از وی بیانی''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش و هفت</ref>. | ||
در صفحاتی دیگر از دفتر اول کتاب، از چگونگی آفرینش حضرت حوا و وصلت حضرت آدم با او و سپس از ماجرای رانده شدن آنان از بهشت به اغوای شیطان، سخن به میان آمده که به مناجات پرسوز و گداز آدم با حضرت حق میانجامد و این بخش از کتاب، از زیباترین و درعینحال، | در صفحاتی دیگر از دفتر اول کتاب، از چگونگی آفرینش حضرت حوا و وصلت حضرت آدم با او و سپس از ماجرای رانده شدن آنان از بهشت به اغوای شیطان، سخن به میان آمده که به مناجات پرسوز و گداز آدم با حضرت حق میانجامد و این بخش از کتاب، از زیباترین و درعینحال، غمانگیزترین تراژدی زندگی حضرت آدم و فرزندان تنهای او، بهویژه در روزگار ماست. شاعر برای چاره و درمان این درد در میان فرزندان آدم، از طریقت عرفان سخن به میان کشیده و برای رهایی آدمی از تنهایی و آز و نیاز او، مجددا به صراط مستقیم شریعت گام میگذارد و شریعت را زیربنای عرفان معرفی میکند. لذا انسان گمراه را به حرکت در آن فرامیخواند؛ چنانکه گوید: | ||
{{شعر}}{{ب|''شریعت مر مرا آزاد کرده است''|2=''ز غمهای جهانم شاد کرده است''}}{{ب|''شریعت میکند تحقیق روشن ''|2=''خدا میگوید این اسرار بر من''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''شریعت مر مرا آزاد کرده است''|2=''ز غمهای جهانم شاد کرده است''}}{{ب|''شریعت میکند تحقیق روشن ''|2=''خدا میگوید این اسرار بر من''}}{{پایان شعر}} | ||
ویرایش