پرش به محتوا

جلوه‌هایی از هنر تصویرآفرینی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ک' به 'ه‌ک')
خط ۴۷: خط ۴۷:
در فصل دوم، به روش‎های جذاب قرآن در تصویرپردازی صحنه‌ها پرداخته و در این زمینه، هشت روش بدیع قرآن را مورد اشاره قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>. بیشترین صفحات این بخش به سه روش تصویرپردازی با حروف، تصویرپردازی با کلمات و بهره جستن از فنون بلاغت اختصاص یافته است. نویسنده در تصویرپردازی با حروف، نمونه‌هایی از تصویرگری با حروف «علی»، «فی»، «لام»، «فاء»، «اذا» و «هاء» را به معرض نمایش گذاشته است. در تصویرگری با حرف «علی» به آیه شریفه '''وَ إِنَّك لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ''' ﴿قلم: 4﴾، استناد نموده است و گفته: خداوند عالی‌ترین مکارم اخلاقی را برای پیامبر اسلام(ص) در قالب تصویری گویا و محسوس ترسیم نموده است. حرف «علی» به معنای استعلا و برتری و تسلط است و این آیه پیامبر را در بالاترین مراتب اخلاق و کمالات انسانی قرار داده است که کسی را یارای رسیدن به آن مرتبت عظیم و قله رفیع نیست. گویی مکارم اخلاقی چنان منقاد و تسلیم اویند که او بر بلندای آن‌ها استقرار یافته و آن‌ها را چنان در اختیار خود گرفته که هرگونه بخواهد، در آن‌ها تصرف می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-41</ref>.
در فصل دوم، به روش‎های جذاب قرآن در تصویرپردازی صحنه‌ها پرداخته و در این زمینه، هشت روش بدیع قرآن را مورد اشاره قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>. بیشترین صفحات این بخش به سه روش تصویرپردازی با حروف، تصویرپردازی با کلمات و بهره جستن از فنون بلاغت اختصاص یافته است. نویسنده در تصویرپردازی با حروف، نمونه‌هایی از تصویرگری با حروف «علی»، «فی»، «لام»، «فاء»، «اذا» و «هاء» را به معرض نمایش گذاشته است. در تصویرگری با حرف «علی» به آیه شریفه '''وَ إِنَّك لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ''' ﴿قلم: 4﴾، استناد نموده است و گفته: خداوند عالی‌ترین مکارم اخلاقی را برای پیامبر اسلام(ص) در قالب تصویری گویا و محسوس ترسیم نموده است. حرف «علی» به معنای استعلا و برتری و تسلط است و این آیه پیامبر را در بالاترین مراتب اخلاق و کمالات انسانی قرار داده است که کسی را یارای رسیدن به آن مرتبت عظیم و قله رفیع نیست. گویی مکارم اخلاقی چنان منقاد و تسلیم اویند که او بر بلندای آن‌ها استقرار یافته و آن‌ها را چنان در اختیار خود گرفته که هرگونه بخواهد، در آن‌ها تصرف می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-41</ref>.


ایشان در تصویرگری به‌وسیله حرف «فاء» در قرآن می‌گوید: قرآن در برخی تعابیر خود، با به‎کار بردن حرف «فاء» که بر وقوع حوادث پشت سر هم و بدون وقفه دلالت دارد، آن جریان را از یک واقعه معمولی به صحنه‌ای پرتحرک و زنده مبدل می‌سازد و نبض کلمات را به تپش وامی‌دارد؛ به‌عنوان نمونه در این آیه شریفه که می‌فرماید: '''فَكذَّبُوهُ فَعَقَرُوهٰا فَدَمْدَمَ عَلَيهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوّٰاهٰا''' ﴿شمس: 14﴾، چهار مرتبه و به‎طور پیاپی از حرف «فاء» استفاده نموده و از این طریق صحنه‌ای سرشار از حرکت و پویایی آفریده است که حوادث آن سلسه‌وار و بی‎وقفه در برابر چشمان ما می‌آیند و می‌روند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>.
ایشان در تصویرگری به‌وسیله حرف «فاء» در قرآن می‌گوید: قرآن در برخی تعابیر خود، با به‌کار بردن حرف «فاء» که بر وقوع حوادث پشت سر هم و بدون وقفه دلالت دارد، آن جریان را از یک واقعه معمولی به صحنه‌ای پرتحرک و زنده مبدل می‌سازد و نبض کلمات را به تپش وامی‌دارد؛ به‌عنوان نمونه در این آیه شریفه که می‌فرماید: '''فَكذَّبُوهُ فَعَقَرُوهٰا فَدَمْدَمَ عَلَيهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوّٰاهٰا''' ﴿شمس: 14﴾، چهار مرتبه و به‎طور پیاپی از حرف «فاء» استفاده نموده و از این طریق صحنه‌ای سرشار از حرکت و پویایی آفریده است که حوادث آن سلسه‌وار و بی‎وقفه در برابر چشمان ما می‌آیند و می‌روند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>.


نویسنده در تصویرگری کلمات قرآن به چند واژه، از جمله «دواب» استناد نموده است. ایشان در ذیل این واژه می‌گوید: در آیه '''إِنَّ شَرَّ اَلدَّوَابِّ عِنْدَ اَللّٰهِ اَلصُّمُّ اَلْبُكمُ اَلَّذِينَ لاٰ يعْقِلُونَ''' ﴿انفال: 22﴾، کلمه «دواب» تصویرگر انسان‌هایی حیوان‎صفت است؛ زیرا «دواب» جمع «دابة» به‎ تمامی جنبندگان زمین اطلاق می‌شود و غالباً ً این کلمه در خصوص حیوانات به‎کار می‌رود و به‎کار بردن آن برای انسان، نشانگر تحقیر است؛ لذا گزینش عمدی این کلمه برای انسان‌های غافل و بی‌تفاوت در برابر آیات الهی، نقش مؤثری در مجسم کردن صفت حیوانی و ترسیم حالت جهل و بی‌خبری آن کوردلان دارد<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>.
نویسنده در تصویرگری کلمات قرآن به چند واژه، از جمله «دواب» استناد نموده است. ایشان در ذیل این واژه می‌گوید: در آیه '''إِنَّ شَرَّ اَلدَّوَابِّ عِنْدَ اَللّٰهِ اَلصُّمُّ اَلْبُكمُ اَلَّذِينَ لاٰ يعْقِلُونَ''' ﴿انفال: 22﴾، کلمه «دواب» تصویرگر انسان‌هایی حیوان‎صفت است؛ زیرا «دواب» جمع «دابة» به‎ تمامی جنبندگان زمین اطلاق می‌شود و غالباً ً این کلمه در خصوص حیوانات به‌کار می‌رود و به‌کار بردن آن برای انسان، نشانگر تحقیر است؛ لذا گزینش عمدی این کلمه برای انسان‌های غافل و بی‌تفاوت در برابر آیات الهی، نقش مؤثری در مجسم کردن صفت حیوانی و ترسیم حالت جهل و بی‌خبری آن کوردلان دارد<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>.


در آخرین فصل نیز نمونه‌هایی چند از تصاویر هنری قرآن در موضوعاتی مختلف، همچون مباحث اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخ، روان‎شناسی و پدیده‌های شگفت‎آور جهان خلقت که هریک در قالب صحنه‌هایی بدیع و شگفت‎انگیز به نمایش گذارده شده‌اند، ارائه شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>.
در آخرین فصل نیز نمونه‌هایی چند از تصاویر هنری قرآن در موضوعاتی مختلف، همچون مباحث اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخ، روان‎شناسی و پدیده‌های شگفت‎آور جهان خلقت که هریک در قالب صحنه‌هایی بدیع و شگفت‎انگیز به نمایش گذارده شده‌اند، ارائه شده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه نوزده</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش