۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
شاه ولی الله دهلوی که مسلمانان هند وی را بزرگترین اندیشمند مسلمان اهل تسنن هند میدانند، در قرن دوازدهم ظهور کرده و تأثیر شگرفی بر تمام جریانات فکری مسلمانان هند در این سه قرن اخیر گذاشته است. پس از او، فرزندش عبدالعزیز، از جمله افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند بشمار میرود. بنا بر نظر بعضی، هیچکس همچون عبدالعزیز بر روشنفکران مسلمان شمال هند در اواخر سده هیجده و اوایل سده نوزدهم میلادی اثر نگذاشته است. او هم چون پدرش با نوشتن کتاب «تحفه اثناعشریه» به اختلافات شیعه و سنی دامن زد. [[کنتوری، میرحامدحسین|میرحامد حسین]]، کتاب «[[عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار|عبقات الأنوار]]» را در رد این کتاب نوشته است. وی بهخاطر اینکه کمپانی هند شرقی در کلیه دعاوی تعاریف خود را جایگزین شریعت نموده بود، هند را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام کرد، ولی همکاری با انگلیسیان را به شرط اینکه به گناه کبیره نینجامد جایز دانست<ref>ر.ک: بینام، «دیوبندیه، بریلویه و رابطه آنها با وهابیت»</ref>. | شاه ولی الله دهلوی که مسلمانان هند وی را بزرگترین اندیشمند مسلمان اهل تسنن هند میدانند، در قرن دوازدهم ظهور کرده و تأثیر شگرفی بر تمام جریانات فکری مسلمانان هند در این سه قرن اخیر گذاشته است. پس از او، فرزندش عبدالعزیز، از جمله افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند بشمار میرود. بنا بر نظر بعضی، هیچکس همچون عبدالعزیز بر روشنفکران مسلمان شمال هند در اواخر سده هیجده و اوایل سده نوزدهم میلادی اثر نگذاشته است. او هم چون پدرش با نوشتن کتاب «تحفه اثناعشریه» به اختلافات شیعه و سنی دامن زد. [[کنتوری، میرحامدحسین|میرحامد حسین]]، کتاب «[[عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار|عبقات الأنوار]]» را در رد این کتاب نوشته است. وی بهخاطر اینکه کمپانی هند شرقی در کلیه دعاوی تعاریف خود را جایگزین شریعت نموده بود، هند را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام کرد، ولی همکاری با انگلیسیان را به شرط اینکه به گناه کبیره نینجامد جایز دانست<ref>ر.ک: بینام، «دیوبندیه، بریلویه و رابطه آنها با وهابیت»</ref>. | ||
نظام فکری عبدالعزیز، بیش از پدرش شاه ولیالله به سلفیگری نزدیک بود. همچنین گرایش وی به حدیث و تنزل جایگاه عقل در نگاه او، بیش از پدر بود؛ | نظام فکری عبدالعزیز، بیش از پدرش شاه ولیالله به سلفیگری نزدیک بود. همچنین گرایش وی به حدیث و تنزل جایگاه عقل در نگاه او، بیش از پدر بود؛ بهعبارتدیگر، نهضت فکریای که شاه ولیالله بنیان نهاده بود، در زمان او به سمت افراط پیش رفت<ref>ر.ک: میرزا ابوالحسنی، امیرحسین؛ عابدی، احمد، ص107</ref>. | ||
ورود سیاست به سلفیگری شاه عبدالعزیز، از دیگر شاخصههای تفکر اوست. اندیشههای او بهطور مستقیم، به میدان مبارزه با سیکها و انگلیسیها وارد شد. وی با پیش کشیدن دو مفهوم «دارالاسلام» و «دارالحرب» یا «دارالکفر»، هند را به دلیل حضور انگلیسیها از یک طرف و جایگزینی فرهنگ کمپانی هند شرقی به جای تعالیم و آموزههای شریعت از طرف دیگر، با صدور فتوایی، «دارالحرب» نامید و وظیفه هر مسلمانی در این اوضاع را جهاد یا هجرت اعلام کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ورود سیاست به سلفیگری شاه عبدالعزیز، از دیگر شاخصههای تفکر اوست. اندیشههای او بهطور مستقیم، به میدان مبارزه با سیکها و انگلیسیها وارد شد. وی با پیش کشیدن دو مفهوم «دارالاسلام» و «دارالحرب» یا «دارالکفر»، هند را به دلیل حضور انگلیسیها از یک طرف و جایگزینی فرهنگ کمپانی هند شرقی به جای تعالیم و آموزههای شریعت از طرف دیگر، با صدور فتوایی، «دارالحرب» نامید و وظیفه هر مسلمانی در این اوضاع را جهاد یا هجرت اعلام کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش