۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هش' به 'هش') |
جز (جایگزینی متن - 'یآ' به 'یآ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ه)- یکی از دلایل ارتباط پیامبران با جهان غیب و اینکه آنان برانگیختگان خدا و مأموران الهی هستند، معجزههای آنان است. معجزه، یک کار خارقالعادهای است که مدعی مقام نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام میدهد و همه جهانیان را برای مقابله و معارضه دعوت مینماید و هیچکسی نمیتواند مانند آن را انجام دهد<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>. | ه)- یکی از دلایل ارتباط پیامبران با جهان غیب و اینکه آنان برانگیختگان خدا و مأموران الهی هستند، معجزههای آنان است. معجزه، یک کار خارقالعادهای است که مدعی مقام نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام میدهد و همه جهانیان را برای مقابله و معارضه دعوت مینماید و هیچکسی نمیتواند مانند آن را انجام دهد<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>. | ||
و)- هر پدیدهای دارای علتی است که آن را به وجود | و)- هر پدیدهای دارای علتی است که آن را به وجود میآورد و معجزه نیز از این قانون مستثنا نیست؛ لذا نویسنده برای آن سه علت را نام میبرد: | ||
# علل طبیعی ناشناخته؛ | # علل طبیعی ناشناخته؛ | ||
# تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛ | # تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛ | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
م)- گروهی، وحی را مولود نبوغ پیامبران دانسته و میگویند: دستگاه آفرینش، افراد نابغه و خیرخواهان بشریت را در دامن خویش پرورش میدهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود جامعه را به اخلاق نیک و اعمال شایسته و رعایت عدالت اجتماعی و... دعوت نمودهاند. پس وحی منبعی جز عقل انسانی و ادراکی جز ادراک معمولی نیست. آنان میخواهند با دانش کوتاه بشر و اصول نارسای مادیگری به تفسیر همه حقایق، موفق گردند. در جواب آنان باید گفت آیا این جهان مادی میتواند پیامبرآفرینی باشد که کتاب آسمانی او پس از چهارده قرن در میان تمام افکار نوابغ انسانی، مانند مشعل فروزانی بدرخشد و تمدنی را به وجود آورده که هنوز تاریخ تمدن انسان، مانند آن را نشان نداده است..<ref>ر.ک: همان، ص119-124</ref>. | م)- گروهی، وحی را مولود نبوغ پیامبران دانسته و میگویند: دستگاه آفرینش، افراد نابغه و خیرخواهان بشریت را در دامن خویش پرورش میدهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود جامعه را به اخلاق نیک و اعمال شایسته و رعایت عدالت اجتماعی و... دعوت نمودهاند. پس وحی منبعی جز عقل انسانی و ادراکی جز ادراک معمولی نیست. آنان میخواهند با دانش کوتاه بشر و اصول نارسای مادیگری به تفسیر همه حقایق، موفق گردند. در جواب آنان باید گفت آیا این جهان مادی میتواند پیامبرآفرینی باشد که کتاب آسمانی او پس از چهارده قرن در میان تمام افکار نوابغ انسانی، مانند مشعل فروزانی بدرخشد و تمدنی را به وجود آورده که هنوز تاریخ تمدن انسان، مانند آن را نشان نداده است..<ref>ر.ک: همان، ص119-124</ref>. | ||
ن)- نویسنده در مبحث بعدی به عصمت پرداخته است. او میگوید: عصمت و مصونیت در برابر گناه، از شئون و لوازم علم به مفاسد گناه است؛ بهگونهای که واقعنمایی آن علم به اندازهای قوی و نیرومند است که لوازم و آثار گناه را آنچنان در نظر انسان مجسم و روشن میسازد که انسان لوازم کارهای خود را با دیده دل، موجود و محقق ببیند؛ در این موقع صدور گناه از وی، بهصورت یک «محال عادی» | ن)- نویسنده در مبحث بعدی به عصمت پرداخته است. او میگوید: عصمت و مصونیت در برابر گناه، از شئون و لوازم علم به مفاسد گناه است؛ بهگونهای که واقعنمایی آن علم به اندازهای قوی و نیرومند است که لوازم و آثار گناه را آنچنان در نظر انسان مجسم و روشن میسازد که انسان لوازم کارهای خود را با دیده دل، موجود و محقق ببیند؛ در این موقع صدور گناه از وی، بهصورت یک «محال عادی» درمیآید<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>. | ||
س)- عصمت از نظر ایمان و عقیده به مبدأ و معاد و دیگر اصول مسلم دین، عصمت در بیان احکام، عصمت از نظر اعمال و افعال، از مراتب سهگانه عصمت هستند. دو مرتبه اول و دوم مورد اتفاق دانشمندان و از ضروریات است. عصمت در مرتبه سوم، از عقاید دانشمندان شیعه است.<ref>ر.ک: همان، ص139-141</ref>. | س)- عصمت از نظر ایمان و عقیده به مبدأ و معاد و دیگر اصول مسلم دین، عصمت در بیان احکام، عصمت از نظر اعمال و افعال، از مراتب سهگانه عصمت هستند. دو مرتبه اول و دوم مورد اتفاق دانشمندان و از ضروریات است. عصمت در مرتبه سوم، از عقاید دانشمندان شیعه است.<ref>ر.ک: همان، ص139-141</ref>. |
ویرایش