۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هص' به 'هص') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
نویسنده در جلد اول کتاب، مباحث مربوط به امور عامه فلسفی را در بخش اول، مباحث جوهر و عرض را در بخش دوم و الهیات بمعنی الاخص را در بخش سوم مطرح کرده است. او در جلد دوم به ارائه [[فصوص الحكم (فارابي)|شرح فصوص]] [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی(حکیم ابونصر فارابی)]]، شرح خطبه اول [[نهجالبلاغة (تحقیق عطاردی قوچانی)|نهجالبلاغه]](در حکمت نظری) و ده مقاله از گفتار [[امام على(ع)|سید الموحدین]](در گفتار عملی) که آن را اخلاق مرتضوی نام نهاده، میپردازد. | نویسنده در جلد اول کتاب، مباحث مربوط به امور عامه فلسفی را در بخش اول، مباحث جوهر و عرض را در بخش دوم و الهیات بمعنی الاخص را در بخش سوم مطرح کرده است. او در جلد دوم به ارائه [[فصوص الحكم (فارابي)|شرح فصوص]] [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی(حکیم ابونصر فارابی)]]، شرح خطبه اول [[نهجالبلاغة (تحقیق عطاردی قوچانی)|نهجالبلاغه]](در حکمت نظری) و ده مقاله از گفتار [[امام على(ع)|سید الموحدین]](در گفتار عملی) که آن را اخلاق مرتضوی نام نهاده، میپردازد. | ||
در بخش اول (تعلیم اول) از جلد اول کتاب، مباحثی مانند اشتراک وجود، توجهات سهگانه در قضایا، انواع امکان، وحدت و کثرت، حدوث و قدم، قوه و فعل، علت و معلول و انواع علت، بخت و اتفاق، نظام احسن، قاعده الواحد و... است. وی در بیان انواع فاعل مینویسد: «پس معلوم شد که فاعل یا الهی است یا طبیعی و صناعی و تنها از فاعلیت الهی اشیا موجود شوند و احتیاج در نفسالامر به علتی جز فاعل الهی ندارند و آن علل دیگر با خود معلول از فاعل وجود یابند و در فاعل طبیعی و صناعی است که چهار علت همه با هم منشأ حصول معلول است... چنانچه گذشت اقسام فاعل بر هشت قسماند؛ فاعل بالطبع، فاعل بالقسر، فاعل بالقصد، فاعل بالجبر، فاعل بالتسخیر، فاعل بالعنایة، فاعل بالرضا، فاعل بالتجلی...»<ref>همان، ج1، ص49</ref> نویسنده برای فاعل بالطبع به نار در فعل احراق یا خورشید در فعل اشراق یا قوه غاذیه در انسان مثال میزند و برای فاعل بالقسر به حرکت سنگ و تیر و گلوله | در بخش اول (تعلیم اول) از جلد اول کتاب، مباحثی مانند اشتراک وجود، توجهات سهگانه در قضایا، انواع امکان، وحدت و کثرت، حدوث و قدم، قوه و فعل، علت و معلول و انواع علت، بخت و اتفاق، نظام احسن، قاعده الواحد و... است. وی در بیان انواع فاعل مینویسد: «پس معلوم شد که فاعل یا الهی است یا طبیعی و صناعی و تنها از فاعلیت الهی اشیا موجود شوند و احتیاج در نفسالامر به علتی جز فاعل الهی ندارند و آن علل دیگر با خود معلول از فاعل وجود یابند و در فاعل طبیعی و صناعی است که چهار علت همه با هم منشأ حصول معلول است... چنانچه گذشت اقسام فاعل بر هشت قسماند؛ فاعل بالطبع، فاعل بالقسر، فاعل بالقصد، فاعل بالجبر، فاعل بالتسخیر، فاعل بالعنایة، فاعل بالرضا، فاعل بالتجلی...»<ref>همان، ج1، ص49</ref> نویسنده برای فاعل بالطبع به نار در فعل احراق یا خورشید در فعل اشراق یا قوه غاذیه در انسان مثال میزند و برای فاعل بالقسر به حرکت سنگ و تیر و گلوله بهطرف بالا یا فعل مرض از قوای طبیعی بدن انسان، برای فاعل بالقصد به عمل طبیب به غرض صحت یا اخذ اجرت و...، برای فاعل بالجبر به حرکت دزد بهطرف زندان و جانی به سمت دار، برای فاعل بالعنایة به مهندس مثال میزند که وی اولاً عالم به ذات و کمال خودش است و از آن علم، علم بهصورت هندسی عمارتی حاصل میشود و از آن صورت علمی، عمارتی در خارج بنا میگردد. برای فاعل بالرضا به انسان مثال میزند که توجه او به صور علمیه و نقوش ذهنیه خود که علم به آنها نفس وجود آنهاست و نفس علم تفصیلی به این صورتها ندارد بلکه فقط علم سابقش علم به ذات خود است که بهصورت علم اجمالی وجود دارد، مثال میزند. وی در این اثنا تفاوتهای و شباهتها و نقایص و کمالات هرکدام از این اقسام را بیان میدارد و در آخر، فاعل بالتجلی را کاملترین نوع فاعل میداند که کمالات فاعل بالعنایة و بالرضا را دارا و از نقایص آنها پیراسته است.<ref>همان، ج1، ص49-55</ref> | ||
وی در بخش دوم (تعلیم دوم) به بیان مباحث مربوط به جوهر و عرض میپردازد. او در این بخش مباحثی مانند تعریف جوهر و عرض و هریک از اعراض، بیان احکام کم، ماهیت زمان، کیف و اقسام آن، کیفیات نفسانیه، مباحث لذت و الم، بحث در قوه بینایی و شنوایی و اشرف قوای حسی، بیان قوای نفسانی و فضایل حاصله از آنها (حکمت، عدالت، شجاعت، عفت)، ماهیت علم، ادله وجود ذهنی، اشکالات بر وجود ذهنی و پاسخ به آنها، مباحث مربوط به عشق، مقوله أین و دلیل بطلان خلأ، شرح و تعریف هریک از مقولات نهگانه عرضی، معانی عقل و براهین بر وجود آن، هیولی و...، مباحث مربوط به حرکت و حرکت جوهری، نظر علمای هیئت جدید درباره نظم کرات آسمانی و مباحث طبیعیات مانند تیر شهاب و رعدوبرق و دخان و باران و برف و... را مطرح میکند.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص88-219</ref> | وی در بخش دوم (تعلیم دوم) به بیان مباحث مربوط به جوهر و عرض میپردازد. او در این بخش مباحثی مانند تعریف جوهر و عرض و هریک از اعراض، بیان احکام کم، ماهیت زمان، کیف و اقسام آن، کیفیات نفسانیه، مباحث لذت و الم، بحث در قوه بینایی و شنوایی و اشرف قوای حسی، بیان قوای نفسانی و فضایل حاصله از آنها (حکمت، عدالت، شجاعت، عفت)، ماهیت علم، ادله وجود ذهنی، اشکالات بر وجود ذهنی و پاسخ به آنها، مباحث مربوط به عشق، مقوله أین و دلیل بطلان خلأ، شرح و تعریف هریک از مقولات نهگانه عرضی، معانی عقل و براهین بر وجود آن، هیولی و...، مباحث مربوط به حرکت و حرکت جوهری، نظر علمای هیئت جدید درباره نظم کرات آسمانی و مباحث طبیعیات مانند تیر شهاب و رعدوبرق و دخان و باران و برف و... را مطرح میکند.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص88-219</ref> |
ویرایش