پرش به محتوا

تاریخ فلسفه در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۵۱: خط ۵۱:
انتساب فلسفه به عرب، مطلب ناصواب دیگری است که در پیشگفتار کتاب درباره آن می‌خوانیم: «مـتأسفانه این فکر غلط در میان محققان تنگ‎نظر عرب نیز راه یافته؛ چنان‎که مثلاً حنا الفاخوری و خلیل الجر نیز تاریخ فلسفه خود را «عربی» خوانده‌اند. شکی نیست که حکما و فلاسفه و متکلمان و عرفایی که در عالم اسلام ظهور کرده‌اند، همگی از خوان پربرکت اسلام و وحی محمدی قوت خورده‌اند و زبان اول اسلام نیز عربی بوده است. ولیکن اطلاق عنوان عربیت به این فلسفه که یک مفهوم نژادی و ملی است جز کوته‎نظری و احیاناً غرض‎ورزی چیزی نیست. خوشبختانه پرده این پندار در سی سال اخیر توسط پاره‌ای از محققان به‎خصوص متفکر فرانسوی هانری کربن دریده شده و امروزه کلمه «عربی» بالنسبه جای خود را به «اسلامی» داده است. استاد شریف با انتخاب عنوان تاریخ فلسفه اسلامی و بررسی سیر فلسفه و معارف اسلامی از این دیدگاه، خود را از اشتباه و تنگ‎نظری‌ای که نزد اروپائیان و حتی پاره‌ای از محققان عرب مرسوم بوده برحذر داشته است. نتیجه این کار وسعت دامنه تاریخی و تنوعی است که کتاب او پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، چهارمین صفحه</ref>‎.  
انتساب فلسفه به عرب، مطلب ناصواب دیگری است که در پیشگفتار کتاب درباره آن می‌خوانیم: «مـتأسفانه این فکر غلط در میان محققان تنگ‎نظر عرب نیز راه یافته؛ چنان‎که مثلاً حنا الفاخوری و خلیل الجر نیز تاریخ فلسفه خود را «عربی» خوانده‌اند. شکی نیست که حکما و فلاسفه و متکلمان و عرفایی که در عالم اسلام ظهور کرده‌اند، همگی از خوان پربرکت اسلام و وحی محمدی قوت خورده‌اند و زبان اول اسلام نیز عربی بوده است. ولیکن اطلاق عنوان عربیت به این فلسفه که یک مفهوم نژادی و ملی است جز کوته‎نظری و احیاناً غرض‎ورزی چیزی نیست. خوشبختانه پرده این پندار در سی سال اخیر توسط پاره‌ای از محققان به‎خصوص متفکر فرانسوی هانری کربن دریده شده و امروزه کلمه «عربی» بالنسبه جای خود را به «اسلامی» داده است. استاد شریف با انتخاب عنوان تاریخ فلسفه اسلامی و بررسی سیر فلسفه و معارف اسلامی از این دیدگاه، خود را از اشتباه و تنگ‎نظری‌ای که نزد اروپائیان و حتی پاره‌ای از محققان عرب مرسوم بوده برحذر داشته است. نتیجه این کار وسعت دامنه تاریخی و تنوعی است که کتاب او پیدا کرده است.<ref>ر.ک: همان، چهارمین صفحه</ref>‎.  


اما در کنار این جنبه‌های مثبت، جنبه‌های منفی هم در این کتاب هست. با وجود تنوع فصول کتاب، جای فصول دیگری نیز در این کتاب خالی است. در بخش کلام جا دارد که فصل کاملی درباره کلام شیعی به‎خصوص شیعه اثناعشری و سیر آن در طول تاریخ گنجانده شود. بخش تصوف کتاب هم ناقص است. از مشایخ ایرانی به‎خصوص در مکتب خراسان در قرن‎های پنجم و ششم و احوال و آراء بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر، علی هجویری... و همچنین شعرای مهمی چون سنائی و عطار ذکری به میان نیامده است؛ درصورتی‎که در تاریخ تصوف اهمیت هیچ‎یک از این مشایخ از عبدالقادر گیلانی و شهاب‎الدین عمر سهروردی که یک فصل کامل به شرح احوال آنها و عقایدشان اختصاص یافته است کمتر نیست. حتی در میان صوفیان عرب‎زبان، از شخصی چون ابن فارض هم غفلت شده است. در فلسفه عملی نیز این کتاب ضعیف است و راجع به اصول فقه و تاریخ آن بحثی نشده است. از فلسفه تعلیم و تربیت نیز به‎کلی غفلت شده است.<ref>ر.ک: همان، چهارمین و پنجمین صفحه</ref>‎.  
اما در کنار این جنبه‌های مثبت، جنبه‌های منفی هم در این کتاب هست. با وجود تنوع فصول کتاب، جای فصول دیگری نیز در این کتاب خالی است. در بخش کلام جا دارد که فصل کاملی درباره کلام شیعی به‎خصوص شیعه اثناعشری و سیر آن در طول تاریخ گنجانده شود. بخش تصوف کتاب هم ناقص است. از مشایخ ایرانی به‎خصوص در مکتب خراسان در قرن‌های پنجم و ششم و احوال و آراء بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر، علی هجویری... و همچنین شعرای مهمی چون سنائی و عطار ذکری به میان نیامده است؛ درصورتی‎که در تاریخ تصوف اهمیت هیچ‎یک از این مشایخ از عبدالقادر گیلانی و شهاب‎الدین عمر سهروردی که یک فصل کامل به شرح احوال آنها و عقایدشان اختصاص یافته است کمتر نیست. حتی در میان صوفیان عرب‎زبان، از شخصی چون ابن فارض هم غفلت شده است. در فلسفه عملی نیز این کتاب ضعیف است و راجع به اصول فقه و تاریخ آن بحثی نشده است. از فلسفه تعلیم و تربیت نیز به‎کلی غفلت شده است.<ref>ر.ک: همان، چهارمین و پنجمین صفحه</ref>‎.  


یکی دیگر از نقص‎های عمده این کتاب یکدست نبودن مقالات آن از حیث علمی است. مقالات این کتاب توسط نویسندگان متعدد تألیف شده که پاره‌ای از ایشان در موضوع خود صاحب‎نظر و متخصصند، ولیکن تعدادی از آنها هم توسط نویسندگان غیر متخصص تهیه شده و کیفیت علمی آنها نازل است. بنابراین، نه‎تنها در صحت مطالب و سلامت دیدگاه نویسندگان نمی‌توان مطمئن بود، بلکه حتی در استحکام مطالب و اتقان علمی آنها نیز جای تردید وجود دارد و این نقصی است که جبران آن به‎آسانی ممکن نیست<ref>ر.ک: همان، پنجمین صفحه</ref>‎.  
یکی دیگر از نقص‎های عمده این کتاب یکدست نبودن مقالات آن از حیث علمی است. مقالات این کتاب توسط نویسندگان متعدد تألیف شده که پاره‌ای از ایشان در موضوع خود صاحب‎نظر و متخصصند، ولیکن تعدادی از آنها هم توسط نویسندگان غیر متخصص تهیه شده و کیفیت علمی آنها نازل است. بنابراین، نه‎تنها در صحت مطالب و سلامت دیدگاه نویسندگان نمی‌توان مطمئن بود، بلکه حتی در استحکام مطالب و اتقان علمی آنها نیز جای تردید وجود دارد و این نقصی است که جبران آن به‎آسانی ممکن نیست<ref>ر.ک: همان، پنجمین صفحه</ref>‎.  
خط ۶۱: خط ۶۱:
مجلد دوم با بحث در اندیشه‌های [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] در زمینه‌های مابعدالطبیعه، فلسفه، کلام، تصوف و اخلاق آغاز می‌شود و با بررسی تفکر سیاسی در صدر اسلام و سپس در نزد متفکران و متکلمان مذاهب تشیع و تسنن ادامه می‎یابد. پس از اشاره کوتاه به سقوط بغداد و علل و عوامل آن، به آراء کلامی - فلسفی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و تصوف [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین رومی]] و شیخ احمد سرهندی و فلسفه جلال‌الدین دوانی و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] می‌پردازد. آنگاه آراء حکمای بزرگ مکتب اصفهان، از جمله [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملی]] و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را مورد بررسی قرار می‌دهد و بالاخره با بررسی فلسفه سیاسی ابن خلدون پایان می‎یابد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>‎.
مجلد دوم با بحث در اندیشه‌های [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] در زمینه‌های مابعدالطبیعه، فلسفه، کلام، تصوف و اخلاق آغاز می‌شود و با بررسی تفکر سیاسی در صدر اسلام و سپس در نزد متفکران و متکلمان مذاهب تشیع و تسنن ادامه می‎یابد. پس از اشاره کوتاه به سقوط بغداد و علل و عوامل آن، به آراء کلامی - فلسفی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و تصوف [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین رومی]] و شیخ احمد سرهندی و فلسفه جلال‌الدین دوانی و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] می‌پردازد. آنگاه آراء حکمای بزرگ مکتب اصفهان، از جمله [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاءالدین عاملی]] و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را مورد بررسی قرار می‌دهد و بالاخره با بررسی فلسفه سیاسی ابن خلدون پایان می‎یابد<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>‎.


مجلد سوم نیز بیست فصل را در بر می‌گیرد. در این مجلد است که کتاب از بحث در فلسفه و کلام و علوم قرآنی فراتر می‌رود و به معرفی دیگر دانش‎هایی می‌پردازد که هریک به‎نوبه خود جلوه‌گاهی از تفکر متحول اسلامی است. زبان و ادبیات فارسی و عربی و ترکی، هنرهای زیبا شامل معماری و نقاشی و موسیقی و هنرهای کوچک، بررسی‎های اجتماعی مشتمل بر تاریخ‎نگاری و فقه و علوم شامل جغرافیا و ریاضیات و نجوم و فیزیک و کانی‌شناسی و شیمی و تاریخ طبیعی و طب، مباحث عمده این مجلد است. در معرفی این دانش‎ها به تاریخ تحول و شرایط اوج و حضیض آنها نظر افکنده شده و آثاری که در زمینه آنها در پرتو تفکر اسلامی و به سائقه شور و جذبه دینی پدید آمده، مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که این دانش‎ها تا کجا از مرزهای سرزمین‎های اسلامی فراتر رفته و تا چه مایه در تحول فرهنگ و تمدن دیگر ملت‎ها تأثیر داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.
مجلد سوم نیز بیست فصل را در بر می‌گیرد. در این مجلد است که کتاب از بحث در فلسفه و کلام و علوم قرآنی فراتر می‌رود و به معرفی دیگر دانش‎هایی می‌پردازد که هریک به‎نوبه خود جلوه‌گاهی از تفکر متحول اسلامی است. زبان و ادبیات فارسی و عربی و ترکی، هنرهای زیبا شامل معماری و نقاشی و موسیقی و هنرهای کوچک، بررسی‎های اجتماعی مشتمل بر تاریخ‎نگاری و فقه و علوم شامل جغرافیا و ریاضیات و نجوم و فیزیک و کانی‌شناسی و شیمی و تاریخ طبیعی و طب، مباحث عمده این مجلد است. در معرفی این دانش‎ها به تاریخ تحول و شرایط اوج و حضیض آنها نظر افکنده شده و آثاری که در زمینه آنها در پرتو تفکر اسلامی و به سائقه شور و جذبه دینی پدید آمده، مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که این دانش‎ها تا کجا از مرزهای سرزمین‌های اسلامی فراتر رفته و تا چه مایه در تحول فرهنگ و تمدن دیگر ملت‎ها تأثیر داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.


مجلد چهارم که شامل چهارده فصل است عمدتاً به بحث در نهضت تجدید حیات عالم اسلامی که پس از یک وقفه انحطاط در جوامع مسلمانان جهان پدید آمد، اختصاص دارد. در این مجلد از نهضت جمال‌الدین افغانی و دیگر جنبش‎های دینی در آفریقای شمالی و مصر و ترکیه و ایران و اندونزی سخن به میان می‌آید که هدف همه آنها بیدار کردن امت اسلامی و تحقق بخشیدن به همبستگی و وحدت کشورهای اسلامی و مبارزه با سلطه کشورهای اروپایی است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.
مجلد چهارم که شامل چهارده فصل است عمدتاً به بحث در نهضت تجدید حیات عالم اسلامی که پس از یک وقفه انحطاط در جوامع مسلمانان جهان پدید آمد، اختصاص دارد. در این مجلد از نهضت جمال‌الدین افغانی و دیگر جنبش‎های دینی در آفریقای شمالی و مصر و ترکیه و ایران و اندونزی سخن به میان می‌آید که هدف همه آنها بیدار کردن امت اسلامی و تحقق بخشیدن به همبستگی و وحدت کشورهای اسلامی و مبارزه با سلطه کشورهای اروپایی است.<ref>ر.ک: همان</ref>‎.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش