پرش به محتوا

خدا و پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎د' به 'ه‌د')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۵۴: خط ۵۴:
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه می‌تواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در این‎باره می‌گوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت می‌کند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه می‌تواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در این‎باره می‌گوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت می‌کند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.


ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه می‌توان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آن‎ها به‌دور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزش‎ها و پرورش‎هایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمی‌کنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفته‌اند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند<ref>ر.ک: همان، ص80-85</ref>.
ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه می‌توان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آن‌ها به‌دور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزش‎ها و پرورش‎هایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمی‌کنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفته‌اند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند<ref>ر.ک: همان، ص80-85</ref>.


ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارق‎العاده است؟ باید گفت که راه‌های دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آن‎هاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی می‌سازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>.
ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارق‎العاده است؟ باید گفت که راه‌های دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آن‌هاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی می‌سازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>.


ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنان‎که خود آنان نیز تصریح کرده‌اند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیام‎های الهی را بدون کم ‎و زیاد به‎صورت دستورات، در اختیار مردم می‌گذارند و کوچک‎ترین تصرفی در آن نمی‌کنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آن‎ها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوق‎العاده وسیع و دور از اندیشه انسان‎ها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>.
ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنان‎که خود آنان نیز تصریح کرده‌اند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیام‎های الهی را بدون کم ‎و زیاد به‎صورت دستورات، در اختیار مردم می‌گذارند و کوچک‎ترین تصرفی در آن نمی‌کنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آن‌ها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوق‎العاده وسیع و دور از اندیشه انسان‌ها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>.


ک)- در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که آیا انسان‎های دیگر (غیر از پیامبران) می‌توانند از چنین حسی بهره‎مند شوند؟ در جواب می‌توان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنان‎که گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف می‌شود؛ درصورتی‎که برای بسیاری از انسان‎ها جزء اسرار بشمار می‌رود. این مورد منحصر به انسان‎ها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسان‎ها از آن بهره‌ای ندارند. مانند شب‎پره که حس «مانع‎شناسی» دارد<ref>ر.ک: همان، ص107-110</ref>.
ک)- در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که آیا انسان‌های دیگر (غیر از پیامبران) می‌توانند از چنین حسی بهره‎مند شوند؟ در جواب می‌توان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنان‎که گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف می‌شود؛ درصورتی‎که برای بسیاری از انسان‌ها جزء اسرار بشمار می‌رود. این مورد منحصر به انسان‌ها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسان‌ها از آن بهره‌ای ندارند. مانند شب‎پره که حس «مانع‎شناسی» دارد<ref>ر.ک: همان، ص107-110</ref>.


ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: '''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51):
ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: '''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51):
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش