تاریخ صاحبقرانی: حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190-1248ق): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط')
خط ۳۴: خط ۳۴:
مصحح، درباره کتاب و وجوه اهمیت آن چنین توضیح می‌دهد: «تاریخ صاحبقرانی از جمله منابعی است که در عصر پادشاهی فتحعلی شاه در باب تاریخ خاندان قاجاریه نگاشته شده است. محمودمیرزا نگارش آن را به دستور پدرش، فتحعلی شاه، در ربیع‎الآخر 1248ق، آغاز کرده و در سال 1249ق، به پایان برده است. سبک نگارش او ساده و روان و در شرح رویدادهای تاریخی مانند دیگر وقایع‎نگاران عصر قاجار به‎صورت سال‎شمار است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحات چهل‎ونه و پنجاه</ref>.
مصحح، درباره کتاب و وجوه اهمیت آن چنین توضیح می‌دهد: «تاریخ صاحبقرانی از جمله منابعی است که در عصر پادشاهی فتحعلی شاه در باب تاریخ خاندان قاجاریه نگاشته شده است. محمودمیرزا نگارش آن را به دستور پدرش، فتحعلی شاه، در ربیع‎الآخر 1248ق، آغاز کرده و در سال 1249ق، به پایان برده است. سبک نگارش او ساده و روان و در شرح رویدادهای تاریخی مانند دیگر وقایع‎نگاران عصر قاجار به‎صورت سال‎شمار است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحات چهل‎ونه و پنجاه</ref>.


«[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] کتاب خود را در دو جلد نگاشته است. جلد اول: مشتمل بر حوادث تاریخی از سال 1190ق تا 1212ق. او مطالب این جلد از کتاب خود را با شرح دودمان قاجار از دوران فتحعلی خان قاجار آغاز کرده و تلاش‎های او را برای دستیابی به قدرت به تصویر کشیده است. آنگاه چگونگی به قدرت رسیدن سلسله قاجاریه را به‌اختصار شرح داده است. او در این راستا چنان‎که اظهار می‌کند قصد شرح مسائل تاریخی را به‎طور تفصیل نداشته؛ ازاین‎رو به اجمال و اختصار حوادث تاریخی اوایل سلسله قاجاریه، جریان رفتن فتعحلی خان قاجار به اصفهان به جهت کمک به شاه سلطان حسین صفوی، پیوستن وی به شاه طهماسب سوم، ماجرای کشته شدن محمدحسن خان قاجار را بیان کرده و سرگذشت آقا محمدخان و دوران حکومت وی را شرح داده است.
«[[محمودمیرزا قاجار|محمودمیرزا]] کتاب خود را در دو جلد نگاشته است. جلد اول: مشتمل بر حوادث تاریخی از سال 1190ق تا 1212ق. او مطالب این جلد از کتاب خود را با شرح دودمان قاجار از دوران فتحعلی خان قاجار آغاز کرده و تلاش‎های او را برای دستیابی به قدرت به تصویر کشیده است. آنگاه چگونگی به قدرت رسیدن سلسله قاجاریه را به‌اختصار شرح داده است. او در این راستا چنان‎که اظهار می‌کند قصد شرح مسائل تاریخی را به‌طور تفصیل نداشته؛ ازاین‎رو به اجمال و اختصار حوادث تاریخی اوایل سلسله قاجاریه، جریان رفتن فتعحلی خان قاجار به اصفهان به جهت کمک به شاه سلطان حسین صفوی، پیوستن وی به شاه طهماسب سوم، ماجرای کشته شدن محمدحسن خان قاجار را بیان کرده و سرگذشت آقا محمدخان و دوران حکومت وی را شرح داده است.


جلد دوم: مشتمل بر وقایع سال‎های 1212ق تا 1248ق»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه</ref>.
جلد دوم: مشتمل بر وقایع سال‎های 1212ق تا 1248ق»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتل‎های بی‌شمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه می‌شد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحه‌های پنجاه‌ویک و پنجاه‌ودو</ref>.
محمودمیرزا، همچنین اعمال پلید و غیر انسانی آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه و دیگر شاهزادگان قاجاری را که در قتل‎های بی‌شمار، مجازات، غارت و اسیر گرفتن مخالفین خلاصه می‌شد، با عناوینی چون شجاعت، دلاوری و دادگری یاد کرده؛ اگرچه در برخی موارد نیز عنان قلم را از دست داده و به فضاحت قوم و خویشان خود اعتراف کرده است»<ref>همان، صفحه‌های پنجاه‌ویک و پنجاه‌ودو</ref>.


از دیگر مطالبی که کتاب به آن پرداخته، نقش کلیدی و حساس شاهزادگان قاجاری در ساختار سیاسی جامعه آن زمان است. او طمع شاهزادگان قاجار در دستیابی به قدرت و نقش مؤثر بعضی اشخاص را در این امر نشان می‌دهد. در بخشی از کتاب، حوادث تاریخی نقاط مرزی کشور بیان شده است که البته شاهزادگان به‌عنوان افرادی که در هرم قدرت بودند در ظهور و بروز چنین حوادثی تأثیر زیادی داشته‌اند؛ مثلاًخراسان منطقه مهمی بوده که بیشتر شورشیان و یاغیان به‎خاطر دوری آن از مرکز حکومت در آنجا به هدف کسب قدرت سیاسی کنار هم جمع می‌شدند. در این راستا می‌توان به تلاش بازماندگان افشاریه در کسب قدرت سیاسی اشاره داشت. محمودمیرزا «نقش و تدبیر سیاسی محمدولی‌میرزا را طی چهارده سال حکمرانی بر این منطقه به تصویر کشیده است. درگیری‎های امرای خراسان با محمدولی‌میرزا و دولت قاجار، درگیری‎های ایران و عثمانی بر سر بغداد و درگیری افغان‎ها و اوزبک‎ها با حکام ایرانی را به‌اختصار شرح داده است. اما متأسفانه از بیان جنگ مهم محمدولی‌میرزا با صوفی اسلام، از بزرگان فرقه نقشبندیه، به‎صورت کوتاه و گذرا عبور کرده و به‎طور مختصر به تشریح آن پرداخته است». او درباره سیاست خارجی ایران در آن زمان از روابط ایران با روس، عثمانی، فرانسه و انگلیس توجه داشته و جنگ‎های ایران و روس را شرح کرده. او، در میان بیان مطالب تاریخی، ناخودآگاه ریشه اختلافات حکام تالش و دولت ایران را که در زمان آقا محمدخان شروع و در دوران فتحعلی شاه تشدید شده بود، تشریح می‌کند و نقش تالشیان را در جنگ ایران و روس در دوره فتحعلی ‎شاه بیان می‎نماید. از میان نوشته‌های او می‌توان دریافت که نخستین زمینه اختلاف تالشیان با دولت در زمان آقا محمدخان با قیام برادرش مرتض‌ی‌قلی‌خان علیه او در گیلان و پناهنده شدنش به حاکمان تالش و کمک‎های میرمصطفی‌خان در تالش به مرتض‌ی‌قلی‌خان، صورت گرفته است. «عدم یاری میرمصطفی‌خان به قوای شاهی که همراه حسین‎قلی‌خان حاکم بادکوبه عازم حمله به نیروهای روسی بودند [را] از دیگر عواملی می‌توان برشمرد که به این اختلافات دامن زد»<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پنجاه‌ودو تا پنجاه‌وپنج</ref>.
از دیگر مطالبی که کتاب به آن پرداخته، نقش کلیدی و حساس شاهزادگان قاجاری در ساختار سیاسی جامعه آن زمان است. او طمع شاهزادگان قاجار در دستیابی به قدرت و نقش مؤثر بعضی اشخاص را در این امر نشان می‌دهد. در بخشی از کتاب، حوادث تاریخی نقاط مرزی کشور بیان شده است که البته شاهزادگان به‌عنوان افرادی که در هرم قدرت بودند در ظهور و بروز چنین حوادثی تأثیر زیادی داشته‌اند؛ مثلاًخراسان منطقه مهمی بوده که بیشتر شورشیان و یاغیان به‎خاطر دوری آن از مرکز حکومت در آنجا به هدف کسب قدرت سیاسی کنار هم جمع می‌شدند. در این راستا می‌توان به تلاش بازماندگان افشاریه در کسب قدرت سیاسی اشاره داشت. محمودمیرزا «نقش و تدبیر سیاسی محمدولی‌میرزا را طی چهارده سال حکمرانی بر این منطقه به تصویر کشیده است. درگیری‎های امرای خراسان با محمدولی‌میرزا و دولت قاجار، درگیری‎های ایران و عثمانی بر سر بغداد و درگیری افغان‎ها و اوزبک‎ها با حکام ایرانی را به‌اختصار شرح داده است. اما متأسفانه از بیان جنگ مهم محمدولی‌میرزا با صوفی اسلام، از بزرگان فرقه نقشبندیه، به‎صورت کوتاه و گذرا عبور کرده و به‌طور مختصر به تشریح آن پرداخته است». او درباره سیاست خارجی ایران در آن زمان از روابط ایران با روس، عثمانی، فرانسه و انگلیس توجه داشته و جنگ‎های ایران و روس را شرح کرده. او، در میان بیان مطالب تاریخی، ناخودآگاه ریشه اختلافات حکام تالش و دولت ایران را که در زمان آقا محمدخان شروع و در دوران فتحعلی شاه تشدید شده بود، تشریح می‌کند و نقش تالشیان را در جنگ ایران و روس در دوره فتحعلی ‎شاه بیان می‎نماید. از میان نوشته‌های او می‌توان دریافت که نخستین زمینه اختلاف تالشیان با دولت در زمان آقا محمدخان با قیام برادرش مرتض‌ی‌قلی‌خان علیه او در گیلان و پناهنده شدنش به حاکمان تالش و کمک‎های میرمصطفی‌خان در تالش به مرتض‌ی‌قلی‌خان، صورت گرفته است. «عدم یاری میرمصطفی‌خان به قوای شاهی که همراه حسین‎قلی‌خان حاکم بادکوبه عازم حمله به نیروهای روسی بودند [را] از دیگر عواملی می‌توان برشمرد که به این اختلافات دامن زد»<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پنجاه‌ودو تا پنجاه‌وپنج</ref>.


محمودمیرزا «درباره علت قتل آقا محمدخان و تهدیدی که او خادمین خود را کرده و آنها در واقع برای حفظ جان خود مبادرت به قتل وی کرده‌اند، راه سکوت برگزیده است... [او] در لابه‎لای تبیین وقایع تاریخی از اشعار خود و دیگران نیز بهره برده... از دیگر ویژگی‎های تاریخ صاحبقرانی اطلاعات جغرافیایی است که مؤلف به دست داده است. دیگر ارائه اطلاعات آماری راجع به شیوع بیماری وبا و طاعون در بلاد ایران که بیش از پانصد هزار نفر را به کام مرگ کشاند. تاریخ صاحبقرانی به جهت درج آثار و ابنیه تاریخی لرستان نیز حائز اهمیت است. اطلاعاتی [را] که مؤلف پیرامون زندگانی و آثار خود به دست می‌دهد، از دیگر وجوه ارزشی این اثر می‌توان برشمرد»<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پنجاه‌وشش و پنجاه‌وهفت</ref>.
محمودمیرزا «درباره علت قتل آقا محمدخان و تهدیدی که او خادمین خود را کرده و آنها در واقع برای حفظ جان خود مبادرت به قتل وی کرده‌اند، راه سکوت برگزیده است... [او] در لابه‎لای تبیین وقایع تاریخی از اشعار خود و دیگران نیز بهره برده... از دیگر ویژگی‎های تاریخ صاحبقرانی اطلاعات جغرافیایی است که مؤلف به دست داده است. دیگر ارائه اطلاعات آماری راجع به شیوع بیماری وبا و طاعون در بلاد ایران که بیش از پانصد هزار نفر را به کام مرگ کشاند. تاریخ صاحبقرانی به جهت درج آثار و ابنیه تاریخی لرستان نیز حائز اهمیت است. اطلاعاتی [را] که مؤلف پیرامون زندگانی و آثار خود به دست می‌دهد، از دیگر وجوه ارزشی این اثر می‌توان برشمرد»<ref>ر.ک: همان، صفحه‌های پنجاه‌وشش و پنجاه‌وهفت</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش