پرش به محتوا

أصول‌الدين (جمال‌الدین غزنوی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۴۲: خط ۴۲:
درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانه‌های حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص‎106]</ref>.
درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانه‌های حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص‎106]</ref>.


ایشان راجع به اسماء الهی می‌گوید: اسماء الهی توقیفی است و جایز نیست از راه قیاس آن‎ها را به دست آورد. صفات خداوند ذاتی است و عرضی نیست؛ زیرا عرض فناپذیر است؛ درحالی‎که صفات خداوند ابدی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/108 ر.ک: همان، ص108-109]</ref>.
ایشان راجع به اسماء الهی می‌گوید: اسماء الهی توقیفی است و جایز نیست از راه قیاس آن‌ها را به دست آورد. صفات خداوند ذاتی است و عرضی نیست؛ زیرا عرض فناپذیر است؛ درحالی‎که صفات خداوند ابدی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/108 ر.ک: همان، ص108-109]</ref>.


نویسنده درباره رؤیت خداوند می‌گوید: رؤیت خداوند در این دنیا محال و در آخرت امری ممکن است و دلیل آن موجود بودن خداوند می‎‎باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/116 ر.ک: همان، ص116-118]</ref>.
نویسنده درباره رؤیت خداوند می‌گوید: رؤیت خداوند در این دنیا محال و در آخرت امری ممکن است و دلیل آن موجود بودن خداوند می‎‎باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/116 ر.ک: همان، ص116-118]</ref>.


نظر ایشان درباره عصمت انبیاء با توجه به آیاتی که در قرآن درباره عصیان و خطای پیامبران آمده، این است که با توجه به اینکه در تأویل نمودن این آیات، احتمال خطا وجود دارد، بنابراین ما آن‎ها را به معنای ظاهری خویش اخذ می‌کنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/139 ر.ک: همان، ص139]</ref>.
نظر ایشان درباره عصمت انبیاء با توجه به آیاتی که در قرآن درباره عصیان و خطای پیامبران آمده، این است که با توجه به اینکه در تأویل نمودن این آیات، احتمال خطا وجود دارد، بنابراین ما آن‌ها را به معنای ظاهری خویش اخذ می‌کنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/139 ر.ک: همان، ص139]</ref>.


[[غزنوی، احمد بن محمد|احمد‎ غزنوی‎ حنفی]]، درباره ادخال جمیع خلایق‎ بدون معصیت در آتش‎ عذاب‎، پاسخ صریحی ارائه نمی‌دهد و به این سخن اکتفا می‌کند که بعضی از اهل سنت آن را نیکو دانسته‌اند و بعضی از مشایخ ما آن را نیکو ندانسته‌اند؛ زیرا در این صورت جمع بین دشمن و دوست خداوند در آتش جهنم اتفاق افتاده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65223/40 ر.ک: سلیمانی کیاسری، جمال‌الدین، ص40]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/195 متن کتاب، ص‎195-196]</ref>.
[[غزنوی، احمد بن محمد|احمد‎ غزنوی‎ حنفی]]، درباره ادخال جمیع خلایق‎ بدون معصیت در آتش‎ عذاب‎، پاسخ صریحی ارائه نمی‌دهد و به این سخن اکتفا می‌کند که بعضی از اهل سنت آن را نیکو دانسته‌اند و بعضی از مشایخ ما آن را نیکو ندانسته‌اند؛ زیرا در این صورت جمع بین دشمن و دوست خداوند در آتش جهنم اتفاق افتاده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65223/40 ر.ک: سلیمانی کیاسری، جمال‌الدین، ص40]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/195 متن کتاب، ص‎195-196]</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
[[غزنوی، احمد بن محمد|غزنوی حنفی]] درباره ایمان و کفر می‌گوید: اعتقاد ما این است که ایمان در حقیقت همان تصدیق قلبی است و آن همان ایمانی است که بر بنده واجب است آن را بر زبان جاری کنند تا بر مردم نیت‎های قلبی او روشن شود و اگر چنین کرد، احکام اسلام بر او جاری می‌شود. پس اگر کسی قلباً ایمان آورد مؤمن است بین خود او و خداوند و اگر کسی ایمان آورد و بر زبان نیز جاری کرد، از دیدگاه خداوند و از دیدگاه مردم مؤمن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/250 ر.ک: متن کتاب، ص250-252]</ref>.
[[غزنوی، احمد بن محمد|غزنوی حنفی]] درباره ایمان و کفر می‌گوید: اعتقاد ما این است که ایمان در حقیقت همان تصدیق قلبی است و آن همان ایمانی است که بر بنده واجب است آن را بر زبان جاری کنند تا بر مردم نیت‎های قلبی او روشن شود و اگر چنین کرد، احکام اسلام بر او جاری می‌شود. پس اگر کسی قلباً ایمان آورد مؤمن است بین خود او و خداوند و اگر کسی ایمان آورد و بر زبان نیز جاری کرد، از دیدگاه خداوند و از دیدگاه مردم مؤمن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/250 ر.ک: متن کتاب، ص250-252]</ref>.


سپس می‌گوید: «لا نكفّر أحداً من أهل القبلة بذنب ما لم تستحّله و لا نُخرجُ العبدَ من الإيمان إلا بجحود ما أدخله فيه و الإيمان واحد و أهله في أصله سواء و التفاضل بينهم بالتقوی»؛ یعنی: «ما احدی از اهل قبله را که مرتکب گناهی شده، تا زمانی ‎که آن را حلال نشمرده است، تکفیر نمی‌کنیم و فردی را از دایره ایمان بیرون نمی‎بریم، مگر اینکه به انکار چیزی برخیزد که باعث ایمان او گشته است. ایمان حقیقت واحد است و مؤمنان در آن یکسانند؛ تفاوت آن‎ها در تقواست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/301 ر.ک: همان، ص‎301-304]</ref>.
سپس می‌گوید: «لا نكفّر أحداً من أهل القبلة بذنب ما لم تستحّله و لا نُخرجُ العبدَ من الإيمان إلا بجحود ما أدخله فيه و الإيمان واحد و أهله في أصله سواء و التفاضل بينهم بالتقوی»؛ یعنی: «ما احدی از اهل قبله را که مرتکب گناهی شده، تا زمانی ‎که آن را حلال نشمرده است، تکفیر نمی‌کنیم و فردی را از دایره ایمان بیرون نمی‎بریم، مگر اینکه به انکار چیزی برخیزد که باعث ایمان او گشته است. ایمان حقیقت واحد است و مؤمنان در آن یکسانند؛ تفاوت آن‌ها در تقواست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/301 ر.ک: همان، ص‎301-304]</ref>.


[[غزنوی، احمد بن محمد|جمال‌الدین‎ غزنوی‎ حنفی]]، فلسفه امامت را اجرای احکام‎ و حدود‎ الهی‎، فرماندهی سپاه و مجهز ساختن لشکریان اسلام، گرفتن مالیات‎های شرعی و دادن آن به مستحقان و در یک‎کلام، تأمین‎ مصالح مسلمانان دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/49355/41 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص41]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/269 متن کتاب، ص269-270]</ref>.
[[غزنوی، احمد بن محمد|جمال‌الدین‎ غزنوی‎ حنفی]]، فلسفه امامت را اجرای احکام‎ و حدود‎ الهی‎، فرماندهی سپاه و مجهز ساختن لشکریان اسلام، گرفتن مالیات‎های شرعی و دادن آن به مستحقان و در یک‎کلام، تأمین‎ مصالح مسلمانان دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/49355/41 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص41]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/269 متن کتاب، ص269-270]</ref>.


او قرشی بودن را یکی از شروط امام می‌داند و می‌گوید: بهتر است که امام، هاشمی‎ باشد؛ لکن معصوم بودن، افضل بودن از همه انسان‎ها و مجتهد بودن در اصول و فروع، از شرایطش نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/273 ر.ک: متن کتاب، ص273-276]</ref>.
او قرشی بودن را یکی از شروط امام می‌داند و می‌گوید: بهتر است که امام، هاشمی‎ باشد؛ لکن معصوم بودن، افضل بودن از همه انسان‌ها و مجتهد بودن در اصول و فروع، از شرایطش نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/273 ر.ک: متن کتاب، ص273-276]</ref>.


[[غزنوی، احمد بن محمد|شیخ جمال‌الدین غزنوی حنفی]]، خروج بر امام را اگرچه ظلم نماید، جایز نمی‌داند و معتقد به عدم عزل امام در صورت ارتکاب کبیره است و در صورت ارتکاب کبیره، فقط دعوت به صلاح و عدل بر شما لازم می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/281 ر.ک: همان، ص281-283]</ref>.
[[غزنوی، احمد بن محمد|شیخ جمال‌الدین غزنوی حنفی]]، خروج بر امام را اگرچه ظلم نماید، جایز نمی‌داند و معتقد به عدم عزل امام در صورت ارتکاب کبیره است و در صورت ارتکاب کبیره، فقط دعوت به صلاح و عدل بر شما لازم می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/281 ر.ک: همان، ص281-283]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش