پرش به محتوا

تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۸: خط ۴۸:
از کتاب حاضر، اطلاعات منحصربه‎فرد و گران‎بهایی در زمینه پیشینه آنجا [سند] به ‎دست می‎آید؛ چنان‎که بیشتر تاریخ‎نویسانی که پس از وی درباره این سرزمین نوشته‌اند، بی‌تردید از کتاب میرمعصوم به‌عنوان منبع اول بهره برده و مطالب زیادی را عینا از آن نقل نموده‌اند<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص97</ref>.
از کتاب حاضر، اطلاعات منحصربه‎فرد و گران‎بهایی در زمینه پیشینه آنجا [سند] به ‎دست می‎آید؛ چنان‎که بیشتر تاریخ‎نویسانی که پس از وی درباره این سرزمین نوشته‌اند، بی‌تردید از کتاب میرمعصوم به‌عنوان منبع اول بهره برده و مطالب زیادی را عینا از آن نقل نموده‌اند<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص97</ref>.


آنچه در عمده مطالب چهار جزء کتاب مشهود است، این است که نویسنده در درجه اول به مسائل سیاسی و نظامی پرداخته است و تنها در یک جزء (جزءسوم) به مسائل فرهنگی، به‎ویژه معرفی علما و اندیشمندان، سادات و مشایخ، قضات و فضلا، شعرا و ادبا می‌پردازد و در تمام اثر، مسائل اجتماعی، اقتصادی و عمرانی، موردی قابل اعتنا یافت نمی‌شود. در واقع جزء سوم یک فرهنگ‎نامه محلی از رجال و مشاهیر سند می‎باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
آنچه در عمده مطالب چهار جزء کتاب مشهود است، این است که نویسنده در درجه اول به مسائل سیاسی و نظامی پرداخته است و تنها در یک جزء (جزءسوم) به مسائل فرهنگی، به‌ویژه معرفی علما و اندیشمندان، سادات و مشایخ، قضات و فضلا، شعرا و ادبا می‌پردازد و در تمام اثر، مسائل اجتماعی، اقتصادی و عمرانی، موردی قابل اعتنا یافت نمی‌شود. در واقع جزء سوم یک فرهنگ‎نامه محلی از رجال و مشاهیر سند می‎باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


در جزء اول اثر، بیشتر نقل قول‎ها از کتاب‌های قبلی در باب سند از جمله «چچ‎نامه» سند است. در ابتدای این جزء که مقدماتی در زمینه ورود اسلام به شبه‎قاره است، به دولت هند و مذهب داهر بن چچ قبل از ورود محمد بن قاسم پرداخته و علل ورود سپاه اموی در سال ٩٢ق را مورد بررسی قرار داده و به فتوحات در مناطقی مانند سیوستان، الور، ملتان، دیبالپور، قنوج و مکران اشاره داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
در جزء اول اثر، بیشتر نقل قول‎ها از کتاب‌های قبلی در باب سند از جمله «چچ‎نامه» سند است. در ابتدای این جزء که مقدماتی در زمینه ورود اسلام به شبه‎قاره است، به دولت هند و مذهب داهر بن چچ قبل از ورود محمد بن قاسم پرداخته و علل ورود سپاه اموی در سال ٩٢ق را مورد بررسی قرار داده و به فتوحات در مناطقی مانند سیوستان، الور، ملتان، دیبالپور، قنوج و مکران اشاره داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
جزء دوم نیز بیشتر بر محورهای سیاسی و سلسله‌های حکومتی است که در آن به‎صورت کوتاه از دوران غزنویان و انقراض آنان و سپس دولت غزنویان از جمله غیاث‎الدین و شهاب‎الدین و سپس گماشتگان او چون قطب‎الدین ایبک و اقدامات او مطالبی نقل شده است. در این جزء عمده نوشته‌ها در باب سلاطین دهلی است و گاهی نیز گریزی به وقایع و اتفاقات سیاسی و حکومتی سند داشته و یادی از ناصرالدین قباچه حاکم اوچه نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
جزء دوم نیز بیشتر بر محورهای سیاسی و سلسله‌های حکومتی است که در آن به‎صورت کوتاه از دوران غزنویان و انقراض آنان و سپس دولت غزنویان از جمله غیاث‎الدین و شهاب‎الدین و سپس گماشتگان او چون قطب‎الدین ایبک و اقدامات او مطالبی نقل شده است. در این جزء عمده نوشته‌ها در باب سلاطین دهلی است و گاهی نیز گریزی به وقایع و اتفاقات سیاسی و حکومتی سند داشته و یادی از ناصرالدین قباچه حاکم اوچه نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


در سومین جزء کتاب هرچند عمده مطالب درباره حکام ارغونیه، به‎ویژه استیلای آنان بر سند است، اما قسمت‎هایی در باب قلمرو تیموریان هرات و نواحی تحت سلطه آنان از جمله بلخ، قندهار و کابل است و یا اتفاقات مربوط به برخی حوادث هم‎زمان با ابتدای صفویان در ایران (شاه اسماعیل اول) یا روی کار آمدن بابریان در هند و نیز تسلط شیرخان سوری بر همایون است. همچنین درگیری‎ها و محاربات امرای محلی در مناطق سند، ملتان و تهته و اقدامات نظامی ارغونیان، ترخانیان و محمودخان بهکری است.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.
در سومین جزء کتاب هرچند عمده مطالب درباره حکام ارغونیه، به‌ویژه استیلای آنان بر سند است، اما قسمت‎هایی در باب قلمرو تیموریان هرات و نواحی تحت سلطه آنان از جمله بلخ، قندهار و کابل است و یا اتفاقات مربوط به برخی حوادث هم‎زمان با ابتدای صفویان در ایران (شاه اسماعیل اول) یا روی کار آمدن بابریان در هند و نیز تسلط شیرخان سوری بر همایون است. همچنین درگیری‎ها و محاربات امرای محلی در مناطق سند، ملتان و تهته و اقدامات نظامی ارغونیان، ترخانیان و محمودخان بهکری است.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.


قسمت سوم اثر، نسبت به دو بخش قبلی و نیز جزء آخر، از تنوع بیشتری برخوردار است؛ زیرا به غرائب و دیدنی‎های مناطقی از سند چون سیوی اشاره نموده و از وسعت نهال‎های پنبه، وجود حیات وحش از جمله مارهای گزنده و آب گوگرد مهلک آن یاد کرده و از مکانی تاریخی و زیارتی مانند کوه مکلی که از جمله قبرستان‎های مهم معنوی در سند و شبه‎قاره و مدفن بسیاری از عرفا، دانشمندان و سلاطین است، اخباری ارائه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص99-‎100</ref>.
قسمت سوم اثر، نسبت به دو بخش قبلی و نیز جزء آخر، از تنوع بیشتری برخوردار است؛ زیرا به غرائب و دیدنی‎های مناطقی از سند چون سیوی اشاره نموده و از وسعت نهال‎های پنبه، وجود حیات وحش از جمله مارهای گزنده و آب گوگرد مهلک آن یاد کرده و از مکانی تاریخی و زیارتی مانند کوه مکلی که از جمله قبرستان‎های مهم معنوی در سند و شبه‎قاره و مدفن بسیاری از عرفا، دانشمندان و سلاطین است، اخباری ارائه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص99-‎100</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
با استناد به جزء سوم کتاب، اقبال به مسائل فرهنگی در دوران ارغونیان و ترخانیان از ناحیه سلاطین، حکام و کارگزاران مشهود است؛ زیرا میرزا شاه حسن و شاه‎بیگ در مجالس علما شرکت می‌کردند و از دانش آنان بهره‎مند می‌شدند<ref>همان، ص101-‎102</ref>.
با استناد به جزء سوم کتاب، اقبال به مسائل فرهنگی در دوران ارغونیان و ترخانیان از ناحیه سلاطین، حکام و کارگزاران مشهود است؛ زیرا میرزا شاه حسن و شاه‎بیگ در مجالس علما شرکت می‌کردند و از دانش آنان بهره‎مند می‌شدند<ref>همان، ص101-‎102</ref>.


معصومی در جزء سوم و در سه قسمت دیگر به سادات، علما، مشایخ، قضات، فضلا و شعرای ادوار حاکمیت میرزا شاه حسن، میرزا عیسی‌خان و پسرش میرزا محمدباقی‌خان و سلطان محمود بهکری اشاره دارد که بسیاری از آنان در علوم دینی از جمله فقه، تفسیر و اخبار و نیز دانش‎های ادبی، به‎ویژه عربی و فارسی تبحر داشته و صاحب دیوان‎های شعر بوده یا منصب شیخ‎الاسلامی، افتا و قضاوت داشته‌اند و این نشانگر مطلوب بودن نسبی ایام مذکور از حیث رونق علمی و ادبی در سند و نواحی آن بوده است.<ref>همان، ص102</ref>.
معصومی در جزء سوم و در سه قسمت دیگر به سادات، علما، مشایخ، قضات، فضلا و شعرای ادوار حاکمیت میرزا شاه حسن، میرزا عیسی‌خان و پسرش میرزا محمدباقی‌خان و سلطان محمود بهکری اشاره دارد که بسیاری از آنان در علوم دینی از جمله فقه، تفسیر و اخبار و نیز دانش‎های ادبی، به‌ویژه عربی و فارسی تبحر داشته و صاحب دیوان‎های شعر بوده یا منصب شیخ‎الاسلامی، افتا و قضاوت داشته‌اند و این نشانگر مطلوب بودن نسبی ایام مذکور از حیث رونق علمی و ادبی در سند و نواحی آن بوده است.<ref>همان، ص102</ref>.


قسمت پایانی کتاب نسبت به سه جزء قبلی از حیث مطالب مختصرتر و دربرگیرنده اطلاعاتی است که نویسنده عمدتاً خود شاهد و ناظر آن بوده است؛ از جمله ورود سپاه اکبرشاه به سند و محاصره جانی‎بیگ، آخرین حاکم ترخانی سند و تسلیم وی پس از مدتی مقاومت که مربوط به سال ٩٩۶ق، است.<ref>همان</ref>.
قسمت پایانی کتاب نسبت به سه جزء قبلی از حیث مطالب مختصرتر و دربرگیرنده اطلاعاتی است که نویسنده عمدتاً خود شاهد و ناظر آن بوده است؛ از جمله ورود سپاه اکبرشاه به سند و محاصره جانی‎بیگ، آخرین حاکم ترخانی سند و تسلیم وی پس از مدتی مقاومت که مربوط به سال ٩٩۶ق، است.<ref>همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش