۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در بخشی از این نوع چنین میخوانیم: چون رسولالله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسولالله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مىشد و پسرانش در پیرامون آن مىنشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمىخاست، هیچیک از فرزندانش به احترام او روی آن نمىنشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازهپسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مىآمد و عموهایش او را مىگرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مىکرد، مىگفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مىنشاند و دستى بر پثست او مىکشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مىداد، لذت مىبرد و خوشحال مىشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>. | در بخشی از این نوع چنین میخوانیم: چون رسولالله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسولالله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مىشد و پسرانش در پیرامون آن مىنشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمىخاست، هیچیک از فرزندانش به احترام او روی آن نمىنشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازهپسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مىآمد و عموهایش او را مىگرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مىکرد، مىگفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مىنشاند و دستى بر پثست او مىکشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مىداد، لذت مىبرد و خوشحال مىشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>. | ||
در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره میکند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن | در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره میکند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن بهعنوان بزرگترین و روشنترین و مشهورترین معجزه مقدم میشد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح میکند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شدهاند، اما نتوانستهاند با آیهای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>. | نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح میکند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شدهاند، اما نتوانستهاند با آیهای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>. |
ویرایش