۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است. | کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است. | ||
مکاتیب و منشآت قرن ششم ساختار مشابهی دارند و به ارکان متمایزی تقسیم میشوند که نویسنده در هر رکن به بیان موضوع به سبکی هنری میپردازد. با مقایسه مکاتیب سنایی با ساختار دیگر مکاتیب میبینیم که ارکان اصلی منشآت (رکن صدر مکتوب، شرح اشتیاق و خاتمه مکتوب) در این نامهها با تفاوتهایی در سبک بیان و با ویژگیهای سبکی خاص [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] دیده میشود<ref>ر.ک: بهنامفر، محمد، ص5</ref>. | مکاتیب و منشآت قرن ششم ساختار مشابهی دارند و به ارکان متمایزی تقسیم میشوند که نویسنده در هر رکن به بیان موضوع به سبکی هنری میپردازد. با مقایسه مکاتیب سنایی با ساختار دیگر مکاتیب میبینیم که ارکان اصلی منشآت (رکن صدر مکتوب، شرح اشتیاق و خاتمه مکتوب) در این نامهها با تفاوتهایی در سبک بیان و با ویژگیهای سبکی خاص [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] دیده میشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/44166/5 ر.ک: بهنامفر، محمد، ص5]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نامههای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] که از شماره آنها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] آنها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامهها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>. | نامههای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] که از شماره آنها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] آنها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامهها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>. | ||
نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونهای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنیتر است و هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کموبیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره درمییابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن –مانند چهار مقاله نظامی عروضی- کمرنگتر و در آثار بعدازآن –مانند منشآت خاقانی- پررنگتر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان میدهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است<ref>ر.ک: بهنامفر، محمد، ص2-1</ref>. | نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونهای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنیتر است و هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کموبیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره درمییابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن –مانند چهار مقاله نظامی عروضی- کمرنگتر و در آثار بعدازآن –مانند منشآت خاقانی- پررنگتر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان میدهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/44166/1 ر.ک: بهنامفر، محمد، ص2-1]</ref>. | ||
مکاتیب سنایی در یک نگرش کلی به سه بخش اخوانیات، مکاتیب دیوانی و دفاعیات قابل تقسیم است: | مکاتیب سنایی در یک نگرش کلی به سه بخش اخوانیات، مکاتیب دیوانی و دفاعیات قابل تقسیم است: | ||
«اخوانیات»: شامل مکاتیبی است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در ایام زندگانی به دوستان خویش نگاشته و این دوستان نیز، در زمره فقهایی عادل یا شعرایی فاضل و یا امرایی قابل بودهاند. مضامین این نامهها یا بیان خواستهای است که سنایی خواسته خویش را بیپرده و با صراحت بیان داشته و یا طرح گله و شکایت و اظهار ناخرسندی از رفتار دوستانی است که در هنگام آزمون، زبونی و درماندگی خود را آشکار کردهاند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص25-24</ref>. | «اخوانیات»: شامل مکاتیبی است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در ایام زندگانی به دوستان خویش نگاشته و این دوستان نیز، در زمره فقهایی عادل یا شعرایی فاضل و یا امرایی قابل بودهاند. مضامین این نامهها یا بیان خواستهای است که سنایی خواسته خویش را بیپرده و با صراحت بیان داشته و یا طرح گله و شکایت و اظهار ناخرسندی از رفتار دوستانی است که در هنگام آزمون، زبونی و درماندگی خود را آشکار کردهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/24 ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص25-24]</ref>. | ||
از جمله اخوانیات سنایی دو مکتوب است که به شماره سوم و چهارم در مکاتیب سنایی مندرج است. این نامهها به شخصی محتشم و معروف به نام خواجه رئیس احمد بن مسعود تیشه نوشته شده است: | از جمله اخوانیات سنایی دو مکتوب است که به شماره سوم و چهارم در مکاتیب سنایی مندرج است. این نامهها به شخصی محتشم و معروف به نام خواجه رئیس احمد بن مسعود تیشه نوشته شده است: | ||
در نامه سوم که به خواجه احمد بن مسعود نگاشته شده بیشتر مطالب آن شامل سپاسگزاری و قدردانی از خواجه احمد است، به سبب فضل و بخششی که خواجه احمد در حق [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] داشته است و تا آنجا در ستایش خواجه احمد پیش تاخته که میفرماید: «...کریمی که افغانیان از بار مکرمت او افغان میکنند، پس حلقهبهگوشان از نشر مدح او چگونه خاموش باشند؟ زیرا که تعویذ دوستی او بخشش اوست نه کوشش او»<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | در نامه سوم که به خواجه احمد بن مسعود نگاشته شده بیشتر مطالب آن شامل سپاسگزاری و قدردانی از خواجه احمد است، به سبب فضل و بخششی که خواجه احمد در حق [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] داشته است و تا آنجا در ستایش خواجه احمد پیش تاخته که میفرماید: «...کریمی که افغانیان از بار مکرمت او افغان میکنند، پس حلقهبهگوشان از نشر مدح او چگونه خاموش باشند؟ زیرا که تعویذ دوستی او بخشش اوست نه کوشش او»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>. | ||
و در نامه چهارم، پس از مقدمهای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را اینگونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است، در پیشخدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>ر.ک: همان</ref>. | و در نامه چهارم، پس از مقدمهای مستوفی و بلیغ در صفات و خصائص حضرت علی(ع) با عناوینی غلوآمیز خواجه احمد را اینگونه مخاطب داشته است: «اگر چشم جسم [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در خدمت نیست، آن رقم که نتیجه قدم است، در پیشخدمت است. آن مجلس خود داند که در هر مجلسی که این داعی باشد، متمسک به حبل ولای او و مقبل بر نشر ثنای او باشد که اهتمام نمودن در خدمت صدری که سجیت و حلیت او بر کسب فضایل و حسب شمایل و اصل فصاحت و فضل حصافت و پیرایه سماحت و سرمایه حماست مقصور است...» <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/25 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو میشود که این خواجه احمد دارای چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] از وی تمجید مینماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم مییابیم. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن میگوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی میداند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان با سخن آنان باقی ماند<ref>ر.ک: همان</ref>. | در این نامه با توجه به مدح و ستایشی که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نسبت به خواجه احمد مسعود دارد خواننده تیزبین کنجکاو میشود که این خواجه احمد دارای چه مقام معنوی یا مرتبه علمی بوده است که با این صفات برجسته [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] از وی تمجید مینماید. پاسخ این پرسش را در کتاب چهار مقاله نظامی عروضی (متوفی 550 ق) در مقاله دوم مییابیم. نظامی عروضی آنجا که از ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر سخن میگوید، پسر تیشه (احمد بن مسعود تیشه) را از جمله شاعرانی میداند که در دربار آل خاقان گرد آمده بودند و نام آل خاقان با سخن آنان باقی ماند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/25 ر.ک: همان]</ref>. | ||
«دیوانیات»: نامههای دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامهها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوامالدین ابوالقاسم وزیر عراق لفاظیها دارد و با آوردن سجعهای متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیدهای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند؛ اما از طرف دیگر نیز میداند که معاندان و متکلمان و طریق جدلپردازان در کمیناند تا به دستاویزی مجعول [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامهها را میتوان تعویذ چنین چشمزخمهایی دانست که نهتنها شخص انسان را نابود میکردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال مینمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>. | «دیوانیات»: نامههای دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامهها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوامالدین ابوالقاسم وزیر عراق لفاظیها دارد و با آوردن سجعهای متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیدهای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند؛ اما از طرف دیگر نیز میداند که معاندان و متکلمان و طریق جدلپردازان در کمیناند تا به دستاویزی مجعول [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامهها را میتوان تعویذ چنین چشمزخمهایی دانست که نهتنها شخص انسان را نابود میکردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال مینمودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/27 ر.ک: همان، ص28-27]</ref>. | ||
«دفاعیات»: در این نامهها [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان مخاطبهایی بسیار زیاد بوده و برای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوامالدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | «دفاعیات»: در این نامهها [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان مخاطبهایی بسیار زیاد بوده و برای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوامالدین وزیر به کار ببرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/29 ر.ک: همان، ص30-29]</ref>. | ||
از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمیخاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود میکرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار میداد و میگفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پارهپاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت میشمردند و مقابل این بدعتها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>. | از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمیخاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود میکرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار میداد و میگفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پارهپاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت میشمردند و مقابل این بدعتها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/30 ر.ک: همان، ص31-30] </ref>. | ||
نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازهای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که [[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی]] بدیشان نامهها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است. | نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازهای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2745/56 ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56]</ref>. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که [[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی]] بدیشان نامهها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# مالکی، هیبت الله، «مکاتیب سنایی غزنوی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی و بهمن 1380، شماره 51 و 52، صفحه 24 تا | #[[:noormags:65626|مالکی، هیبت الله، «مکاتیب سنایی غزنوی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی و بهمن 1380، شماره 51 و 52، صفحه 24 تا 31]]. | ||
#: | #[[:noormags:47609|دریاگشت، محمد رسول، «مکاتیب سنایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشر دانش، سال هجدهم، تابستان 1380، شماره 2، ص56 تا 56]]. | ||
#[[:noormags:832058|بهنامفر، محمد، «تحلیل ساختار و سبک مکاتیب سنایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات عرفانی، پاییز و زمستان 1388، شماره 1، ص 1 تا 31]]. | |||
#: | |||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش