۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'برقعی (ابهام زدایی)' به 'برقعی (ابهامزدایی)') |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|برقعی (ابهامزدایی)}} | |||
'''عمادالدین حسن برقعی''' (1300-1382ش) یا مبرقعی، معروف به عماد خراسانی، از شاعران معاصر که در غزلسرایی توانایی ویژه داشته است. عماد متولد مشهد و از سادات برقعی آنجاست. او علاوه بر شاعری صدای خوش هم داشته و گاهی میخوانده است. | '''سید عمادالدین حسن برقعی''' (1300-1382ش) یا مبرقعی، معروف به عماد خراسانی، از شاعران معاصر که در غزلسرایی توانایی ویژه داشته است. عماد متولد مشهد و از سادات برقعی آنجاست. او علاوه بر شاعری صدای خوش هم داشته و گاهی میخوانده است. | ||
== تولد و وفات == | == تولد و وفات == | ||
تولدش به سال شمسی 1299 ثبت شده اما حقیقت این است که در سال 1300ش در طوس (مشهد) خراسان به دنیا آمد. او در غزلی در سال 1340 درباره | تولدش به سال شمسی 1299 ثبت شده اما حقیقت این است که در سال 1300ش در طوس (مشهد) خراسان به دنیا آمد. او در غزلی در سال 1340 درباره چهلسالگی خود چنین میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و در مثنوی نظام خود به سال «مشمول» شدن یعنی رسیدن سن سربازی که در آن آبادی | و در مثنوی نظام خود به سال «مشمول» شدن یعنی رسیدن سن سربازی که در آن آبادی بیستسالگی بوده، در بیت | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== خانواده == | == خانواده == | ||
نام و نشان کامل او «عمادالدین حسن برقعی» یا «مبرقعی» است. مادرش به هنگام خوابی، | نام و نشان کامل او «عمادالدین حسن برقعی» یا «مبرقعی» است. مادرش به هنگام خوابی، میبیند چنانکه گویی [[امام على(ع)|امام علی بن ابیطالب(ع)]] به او میگوید: «این فرزند تو همنام پسر ماست» میپرسد: «کدام یک؟» آن حضرت پاسخ میدهند: «حسن! و این سکه هم رونمای اوست. بگیر!» میگیرد و بیدار میشود.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نسب او به موسی مبرقع پسر امام جواد(ع) میرسد. به همین دلیل است که خانواده او برقعی و مبرقعی لقب دارند. از تیره سادات برقعی در قم نیز ساکنند و در خراسان هم سلسله بزرگ و معروفی را تشکیل میدهند. عماد خراسانی، هم از طرف مادر سید است و هم از طرف پدر. از طرف پدر | نسب او به موسی مبرقع پسر امام جواد(ع) میرسد. به همین دلیل است که خانواده او برقعی و مبرقعی لقب دارند. از تیره سادات برقعی در قم نیز ساکنند و در خراسان هم سلسله بزرگ و معروفی را تشکیل میدهند. عماد خراسانی، هم از طرف مادر سید است و هم از طرف پدر. از طرف پدر چنانکه گذشت از سادات برقعی رضوی هستند و مادرش از سادات حسینی است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
پدرش «سید محمدتقی معین دفتر» از | پدرش «سید محمدتقی معین دفتر» از صاحبمنصبان آستان قدس رضوی بود و مادرش بیبی «حرمت» از بانوان محترم خاندانش. اقوام عماد بهویژه از طرف مادری اهل ذوق و فضل و ادب بودند. پدرش نیز شعر میگفته و «معین» تخلص میکرده ولی اعتنایی به جمع اشعارش نداشته و از روی تفنن شعر میگفته است. همچنین صدای خوشی داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref> عماد در سهسالگی مادر و در ششسالگی پدرش را از دست داد و پرورشش به عهده پدربزرگ (سید محمد اقتدار التولیه) و مادربزرگش (بیبی زهرا ملقب به بیبی عالم) از طرف مادری، افتاد. اقتدار التولیه هم در سیزدهسالگی عماد، از دنیا رفت و عماد پیش بیبی عالم ماند.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> بیبی عالم، او را «آق عماد» صدا میزده است. عماد، در 29 سالگی مادربزرگش را هم از دست داد و این مصیبت برایش سخت دردناک بود. او در شعر «قصههای ناتمام» جایی که از مادر سخن میگوید، منظورش همین مادربزرگش، بیبی عالم است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | ||
عماد یک برادر و دو خواهر دارد که پدرشان یکی است ولی از طرف مادری با هم متفاوتند.<ref>ر.ک: همان</ref> | عماد یک برادر و دو خواهر دارد که پدرشان یکی است ولی از طرف مادری با هم متفاوتند.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
او، یک مرتبه ازدواج کرد و زنش هشت ماه پس از ازدواج از دنیا رفت. از عماد فرزندی | او، یک مرتبه ازدواج کرد و زنش هشت ماه پس از ازدواج از دنیا رفت. از عماد فرزندی بهجا نمانده است.<ref>ر.ک: همان، ص18</ref> | ||
== محل زندگی، سفرها == | == محل زندگی، سفرها == | ||
او به خارج از ایران سفر نکرد. ولی در داخل ایران | او به خارج از ایران سفر نکرد. ولی در داخل ایران گشتوگذارها داشت و رد این گذارها گاه، در اشعارش مشهود است. او از سال 1331ش از مشهد بهقصد سکونت به تهران رفت و در آن شهر ساکن شد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> محل زندگی او در محلهای به نام خرابات در خیابان شهباز بود. او در بیتی دراینباره چنین میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' مرا به کوی «خرابات» خانهای باشد ''|2='' مگر حشر کشد این کاخ مرمرم گیرد!'' | {{ب|'' مرا به کوی «خرابات» خانهای باشد ''|2='' مگر حشر کشد این کاخ مرمرم گیرد!''<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== شروع شعر و تخلص شعری == | == شروع شعر و تخلص شعری == | ||
خود عماد در اوایل، چند صباحی به «شاهین» تخلص گرفته بود ولی بعدها تخلص «عماد» را برای خود برگزید که جزئی از نامش هم هست. اخوان ثالث نقل میکند که عماد در اوایل، گاهی شعرِ خود را اینجا و آنجا میخواند و مثل کمالالدین اسعد، پروین اعتصامی و | خود عماد در اوایل، چند صباحی به «شاهین» تخلص گرفته بود ولی بعدها تخلص «عماد» را برای خود برگزید که جزئی از نامش هم هست. [[اخوان ثالث، مهدی|اخوان ثالث]] نقل میکند که عماد در اوایل، گاهی شعرِ خود را اینجا و آنجا میخواند و مثل کمالالدین اسعد، پروین اعتصامی و ملکالشعرای بهار و بعضی دیگر بر او تهمت میزدند که شعر دیگران (مثلاً پدرش) را به نام خودش میخواند، زیرا باورشان نمیشد که بچهای به آن سن (عماد از نهسالگی شروع به گفتن شعر کرده است) بتواند شعر بهنجار و روان و لطیف بسراید. عماد در محافل دوستانه یکی از داییهایش چند باری امتحان داد و بدیههگویی کرد تا توانست این تهمت را از خود بزداید.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | ||
نخستین مشوق عماد به شعر و ادب جد مادریش | نخستین مشوق عماد به شعر و ادب جد مادریش بیبی عالم و یکی از داییهایش یعنی سید حسنعلی تقوی، بود که عماد را بسیار دوست داشت و به پرورش ذوق ادبی او بسیار اعتنا میکرد. او برای تشویق عماد در محافل دوستان از عماد شعر میطلبید.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
== ابیات و قوالب سرایش== | == ابیات و قوالب سرایش== | ||
مهدی اخوان ثالث در مقدمه دیوان عماد خراسانی مینویسد: آثار عماد خراسانی در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار | [[اخوان ثالث، مهدی|مهدی اخوان ثالث]] در مقدمه دیوان عماد خراسانی مینویسد: آثار عماد خراسانی در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دلنشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصاًً مثنوی و مسمطات ترکیبی و بالأخص غزل است که حاوی لطیفترین و بهترین اشعار اوست. عماد گرچه بعضی نوشتهها و یادداشتهای منثور (از جمله داستانی بالنسبه مفصل به نام «توری») هم دارد اما ندیدم و نشنیدم از او که در این زمینه تفوه و تنفسی داشته باشد. | ||
اگر شعر را در معنی حقیقیاش | اگر شعر را در معنی حقیقیاش بهجای آوریم (نهفقط فن و صنعتگری و مهارت در تمشیت امر وزن و قافیه و کلمات) بیشک عماد در غزلسرایی از شعرای برجسته و طراز اول معاصر است و در قیاسی وسیعتر اصلاً سخن او از این و آن متمایز است بهخوبی میتوان فرق گذاشت بین غزل او و دیگران.<ref>همان، ص19</ref> [[اخوان ثالث، مهدی|اخوان ثالث]] درباره عماد میگوید: عماد در بارگاه غزل از صدرنشینان است.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref> | ||
== تأثیر از شعرای گذشته == | == تأثیر از شعرای گذشته == | ||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
<references /> | <references /> | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
اخوان ثالث، مهدی، دیوان عماد خراسانی، تألیف عماد خراسانی، انتشارات نگاه، تهران، 1385ش. | اخوان ثالث، مهدی، دیوان عماد خراسانی، تألیف عماد خراسانی، انتشارات نگاه، تهران، 1385ش. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[دیوان عماد خراسانی (نسخه جدید)]] | [[دیوان عماد خراسانی (نسخه جدید)]] | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۱۰: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||